کتاب کمک به دیگران نوشته ی استن و جن برنشتاین و ترجمه ی سعید خاکسار توسط انتشارات موزون به چاپ رسیده است.
این کتاب جلد بیست و یکم از مجموعه ی " خانواده ی خرس ها " می باشد. توله خرس ها مانند همه ی بچه ها تمام چیزهای خوب را برای خودشان می خواستند و همین موضوع مادر را بسیار نگران کرده بود. او دلش می خواست که توله ها دست از خودخواهی برداشته و به دیگران کمک کنند. آن شب مادر از شدت و فکر و خیال خوابش نمی برد ولی پدر مثل همیشه در خواب عمیقی فرو رفته بود. خرس مادر بعد از کلی فکر کردن راهی به ذهنش می رسد تا از طریق آن کمک کردن به دیگران مثل دوستان، افراد ناتوان، اعضای خانواده و ... را به توله خرس ها یاد بدهد اما ...
کودکان و نوجوانان با مطالعه متن ساده و روان به کار برده شده در زبان نوشتاری داستان می توانند برای مدتی سرگرم شده و علاوه بر آن در رابطه با اتفاقات روزمره ای که ممکن است برای آن ها پیش آید نیز آگاهانه و با دید بازتری برخورد کنند. در هر جلد از این مجموعه این خانواده با موضوع جدیدی رو به رو می شوند. اعضای اصلی این خانواده از خرس پدر، خرس مادر، خرس پسر و خرس دختر و کوچک ترین عضو خانواده خرس عسل تشکیل شده است. تصاویر زیبا به همراه رنگ آمیزی شاد به کار گرفته شده در این کتاب که بیانگر روند داستان می باشد جذابیت آن را دو چندان کرده است. با مطالعه ی این داستان پند آموز کودکان یاد می گیرند که باید در انجام کارها به دیگران کمک کرد زیرا ممکن است زمانی هم پیش بیاید که آن ها نیاز به کمک دیگران داشته باشند. در نتیجه آن ها می آموزند که کمک کردن به دیگران به نوعی کمک کردن به خودشان است.
برشی از متن کتاب
خرس مامان و خرس بابا مثل بیش تر مامان و باباها بودند. آن ها بهترین ها را برای توله هایشان آرزو می کردند. برادر و خواهر هم مثل ببش تر توله ها بودند. آن ها بهترین ها را برای خودشان آرزو می کردند. نه تنها بهترین ها، بلکه بزدگ ترین ها و بیش ترین ها. بهترین محل رو به روی تلوزیون، بزرگ ترین تکه ی کیک و بیش ترین شیرینی ها را. یک شب که توله های پر سر و صدا به خواب عمیقی فرو رفته بودند، مامان از شدت نگرانی نمی توانست بخوابد. بابا غلتی زد و پرسید: این صدای آه تو بود یا صدای بادی که از لا به لای برگ های خونه ی درختی سوت کشید؟ مامان گفت: ما باید یه جوری به توله ها یاد بدهیم که این قدر خودخواه نباشن. تو چی فکر می کنی؟ اما بابا به تنها چیزی که فکر می کرد، خر و پف بود. او به خواب رفته بود تا مامان را با نگرانی هایش تنها بگذارد. مامان فکر کرد یک جوری باید به بچه ها یاد بدهد که کمک کردن به دیگران مثل کمک کردن به خودشان است. اما چه جوری؟ صحبت کردن تا به حال فایده ای نداشته است. غر زدن هم همین طور. هر وقت هم از بابا می خواهد که با آن هت صحبت کند، او داد و فریاد به راه می اندازد. مامان همان طور که دراز کشیده بود، به این فکر می کرد که توله ها از چه راهی یاد می گیرند...
- مجموعه مهارت های زندگی و شهرونی ویژه کودکان و نوجوانان
- نویسنده: استن و جن برنشتاین
- مترجم: سعید خاکسار
- انتشارات: موزون
نظرات کاربران درباره کتاب کمک به دیگران (خانواده خرس ها 21)
دیدگاه کاربران