درباره کتاب کامی کمکی جلد 11 از مجموعه کتاب های فسقلی ها
" کامی " پسر کوچولوی خیلی خوب و خوش قلبی بود او دوست داشت به دیگران در انجام کارهایشان کمک کند. او به مادرش کمک می کرد تا وسایلی را که خریده با خود به خانه بیاورد. به پدرش در انجام کارها کمک می کرد حتی به دوستانش، این کار او را خوشحال می کرد. اما او کم کم فراموش می کند که هر چیزی اندازه ای دارد و اگر بیش از حد باشد ممکن است باعث ناراحتی اطرافیان شود...
داستان های این مجموعه با زبانی ساده و قابل فهم، اشاره به مسائل تربیتی و اجتماعی کودکان دارد. شخصیت اصلی هر یک از داستان های این کتاب دختر یا پسر کوچولویی است که یک رفتار زشت و یا عادت منفی در خود دارد که در پایان داستان متوجه رفتار اشتباه خود می شود. چهار جلد از این مجموعه داستان ها در پایان کتاب فارسی دوره ی دبستان به عنوان کتاب مناسب برای کودکان معرفی شده است. مجموعه ی 30 جلدی فسقلی ها برگزیده ی کتاب برتر ششمین، هشتمین، دهمین و یازدهمین دوره ی جشنواره ی کتاب آموزشی رشد می باشد.
برشی از متن کتاب کاکی کمکی
" کامی " پسر خیلی خوبی بود. او همیشه به دیگران کمک می کرد، و از این کار لذت می برد. او به مادرش کمک می کرد تا وسایلی را که می خرید به خانه بیاورد. به پدرش کمک می کرد تا ماشینش را بشوید. به دوستش کمک می کرد تا تمرین های ریاضی اش را حل کند. به آقا معلم کمک می کرد تا دفتر مشق بچه ها را جمع کند. خلاصه، کامی همیشه و همه جا آماده ی کمک کردن به دیگران بود. اما خب، هر چیزی اندازه دارد. کامی در کمک کردن، گاهی زیاده روی می کرد. او عادت داشت که هر روز صبح، ظرف های صبحانه را بشوید. یکی از روزها کمی عجله داشت. می ترسید از سرویس مدرسه جا بماند.
به همین خاطر قبل از این که پدر صبحانه اش را تمام کند، ظرف ها را جمع کرد و شست پدر فریاد زد: چه کار می کنی کامی؟ من هنوز صبحانه ام را نخورده ام! کامی با ناراحتی گفت: ببخشید پدرجان! من می خواستم کمکی کرده باشم. یک روز دیگر، کامی با پدرش به خرید رفته بود. پیرزنی را دید که کنار خیابان، منتظر ایستاده بود. دوید و دست پیرزن را گرفت و او را به آن طرف خیابان برد. پیرزن با عصبانیت گفت: من که نمی خواستم از خیابان رد شوم! من منتظر اتوبوس بودم. نگاه کن، اتوبوس آمد و رفت! کامی با ناراحتی گفت: ببخشید! من فقط می خواستم کمکی کرده باشم. همان روز، کامی سگ همسایه شان را دید که جلوی در خانه نشسته بود. او به طرف سگ رفت و گفت: بیا، خودم تو را به گردش می برم! بعد هم قلاده ی سگ را گرفت و به راه افتاد. اما وقتی کامی با سگ برگشت...
- برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم
- از سری کتاب های بنفشه
- نویسنده: تونی گراس
- مترجم: سارا قدیانی
- انتشارات: قدیانی
نظرات کاربران درباره کتاب کامی کمکی (فسقلی ها 11)
دیدگاه کاربران