کتاب چهار عاشقانه نوشته ی پابلو نرودا، آنا آخماتووا، ناظم حکمت و نزار قبانی با ترجمه ی احمد پوری در نشر چشمه به چاپ رسیده است.
این کتاب شامل اشعار برگزیده ی چهار شاعر مطرح دنیا می باشد. "هوا را از من بگیر خندهات را نه" سرودهِ ی "پابلو نرودا"، "تو را دوست دارم چون نان و نمک"سرودهی "ناظم حکمت"، "در بندر آبی چشمانت" سرودهی "نزار قبانی" و "خاطرهای در درونم است" سرودهی "آنا آخماتو"ا کتاب هایی هستند که اشعار کتاب حاضر از میان آن ها انتخاب شده اند. این چهار شاعر توانا هر کدام به نوعی خدمت بزرگی به دنیای شعر و ادبیات کرده اند و نام شان برای همیشه در ذهن علاقه مندان به شعر می درخشد؛ "نزار قبانی" بزرگ ترین عاشقانه سرای شعر عرب در عصر حاضر است، "ناظم حکمت" از پیشگامان شعر نو در ترکیه به حساب می آید، "پابلو نرودا" را به عنوان سرشناس ترین و پرخواننده ترین شاعر عصر حاضر می دانند و "آنا آخماتووا" که هنوز هم از او با عنوان اسطوره ی بزرگ روس یاد می کنند. حضور این چهار شاعر گران قدر در یک کتاب "چهار عاشقانه" را به اثری دوست داشتنی تبدیل کرده است که می توان از خط به خط اشعارش نهایت لذت را برد و درون معنا و مفهوم شعرهای عاشقانه اش غرق شد. "چهار عاشقانه" همان طور که از نامش پیداست، مخاطب را درگیر یک رویای عاشقانه شیرین می کند، رویایی دوست داشتنی که بیرون آمدن از آن، کار سختی به نظر می رسد.
فهرست
- شعر دریایی
- نقاشی با واژه ها
- سیاه مشق کودکانه
- دنیا را با واژه ها تسخیر می کنم
- زبان
- فنجان و رز
- محاکمه
- دشواری
- چه می شد اگر خدا؟
- عشق در میانه ی دستگیری
- هزار ماه
- بازی در صحنه
- پرس هایی از خدا
- اشعار دیوانگی
- نامه های عاشقانه
- دوازده گل سرخ بر موهای بلقیس
- برگ های اسپانیایی
- و من اعتراضی نمی کنم
- فرضیه ای نو درباره ی پیدایش جهان
- طبیعت مرد
- آن که تو را دوست ندارد، بی وطن است
- من می نویسم
- مقایسه ی عشق
- محبوب من در سال نو
- وقتی عاشقم
- مرگ عشق
- تقدیم نامه
- عشق سرور من خواهد ماند
- کسی را نمی بینم جز تو
- درمان عربی عشق
- تو زمان را در چمدان داری
- آغاز تاریخ
- زنی در درونم گام بر می دارد
- این گونه تاریخ زن را می نویسم
- من اعلام می کنم: هیچ زنی چون تو نیست
- گزارشی بسیار محرمانه از سرزمین مشت
- دوست سوئیسی
- بگو دوستم داری
- باران شعر
برشی از متن کتاب
برشی از متن
زبان - نزار قبانی
وقتی مردی عاشق است
چگونه می تواند واژه های کهنه به کار گیرد
زن عاشق
آنگاه که در آرزوی دلداده است
با دستور و زبانشناسی چه کند؟
من کلامی نگفتم
به زنی که دوستش داشتم
اما همه صفت های عاشق را
در چمدانی ریختم
و از فراز تمامی زبان ها به پرواز در آمدم
امروز یکشنبه - ناظم حکمت
امروز یکشنبه
برای نخستین بار بیرونم می برند
و برای نخستین بار است که آسمان را
چنین آبی، چنین فراخ و چنین دور
می بینم
مبهوت و حیران
نرم، بر خاک می نشینم
پشت به دیوار.
در این لحظه
پنجه در پنجه ی امواج ام
نه جنگ، نه آزادی، نه همسرم
خاک، آفتاب و من...
سعادتمندم.
کوزه گر - پابلو نرودا
تن تو را یکسره
رام و پُر
برای من ساخته اند.
دستم را که بر آن می سرانم
در هر گوشه ای کبوتری می بینم
به جستجوی من.
گوئی، عشق من، تن تو را از گل ساخته اند
برای دستان کوزه گر من.
زانوانت، سینه هایت،
کمرت
گم کرده ای دارند از من
از زمینی تشنه
که دست از آن بریده اند
از یک شکل.
و ما با همیم
کاملیم، چون یک رودخانه.
چون تک دانه ای شن.
عشق - آناآخماتووا
گاه چون ماری در دل میخزد
و زهر خود را آرام در آن میریزد
گاه یک روز تمام چون کبوتری
بر هرهی پنجرهات کز میکند
و خرده نان میچیند.
گاه از درون گلی خواب آلود بیرون می جهد
و چون یخ نمی بر گلبرگ آن میدرخشد
و گاه حیلهگرانه تو را
از هر آنچه شاد است و آرام
دور میکند.
گاه در آرشهی ویولونی مینشیند
و در نغمه ی غمگین آن هقهق میکند
و گاه زمانی که حتی نمیخواهی باورش کنی
در لبخند یک نفر جا خوش میکند.
شاعران: ناظم حکمت - نزار قبانی - پابلو نرودا - آنا آخماتووا
مترجم: احمد پوری
انتشارات: چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب چهار عاشقانه - پابلو نرودا
دیدگاه کاربران