درباره کتاب گوزن و گوسفند در سرزمین عجایب
داستانی مصور و طنزگونه که از مشکلات اجتماعی و سردرگمی انسانِ پایتخت نشین در ایران میگوید، اما زبان نویسنده نمادین است. او با خلق دو شخصیت گوسفند و گوزن که در رستوران کار می کنند، از هزاران انسان گرفتار در زندگی شهری حکایت می کند که طاقتشان بریده و دائماً نقشهی ترک شهر، تغییر شغل و مهاجرت به جایی دیگر را می کشند تا خود را از گرفتاری های زندگی شهری نجات بدهند، اما هیچ وقت اقدام نمی کنند. تا اینکه یک شب پسری دست فروش، داخل اتوبوس به جای فروختن کالا به آنها یک عدد لوبیا را مجانی می دهد و میخواهد که آن را بکارند.
از آن جایی که آن دو حیوان به هیچ چیز اعتماد نداشتند، لوبیا را به بیرون از پنجره ، میاندازند. لوبیا با غوطه ور شدن در آبراهِ خیابان تبدیل به درختی بزرگ می شود که اتوبوس و دو حیوان را به بالا و جایی که سرزمین عجایب نامیده می شود، می برد. در سرزمین عجایب مشکلی تحت عنوان « چرا مرغ ما تخم طلا نمی کند؟»مطرح می شود و از این دو حیوان می خواهند تا در حل این مشکل کمک کنند. این داستان از تصاویر سیاه و سفید و دیالوگ های کوتاه تشکیل شده و نویسنده خواسته است با عبارت های طعنه آمیز، به تضادها و بی منطقی های درون جامعه اشاره کند.
(کتاب های جهان تازه دم 4) نویسنده: داریوش رمضانی انتشارات: چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب گوزن و گوسفند در سرزمین عجایب | رمضانی
دیدگاه کاربران