معرفی کتاب تعطیلات خوش کریسمس (جودی دمدمی و استینک 1)
این کتاب داستان زندگی پر هیجان و شیطنت های " استینک " پسر خانواده ی دمدمی را تعریف می کند. استینک پسری بامزه و پر جنب و جوش است که همیشه دوست دارد خواهرش " جودی " را اذیت کند و همیشه کار های هیجان انگیز را همراه او تجربه کند. حالا امروز او به کانال هواشناسی چشم دوخته تا شاید خبری از برف بشود که یکدفعه صدای در را می شنود، استینک دوست دارد " آقای هاروی " پستچی دوست داشتنی و مهربان محله شان پشت در باشد.
اما آقای هاروی نیست البته آقای پستچی هست ولی هاروی نیست و بجایش مردی با موهای فرفری و صورتی خندان دقیقا مثل بابانوئل ایستاده و دقیقا هم خودش را بابانوئل معرفی کرد. استینک از فرصت استفاده کرد و از او خواست امسال برایشان برف بیاورد و این تنها چیزی است که از او می خواهد.
در همین حال هم جودی در حال تهیه لیست بلند بالای خواسته هایش از بابانوئل است. جودی از استینک می خواهد تا آن هم لیستش را بنویسد اما نیازی به نوشتن لیست نیست چون استینک قبلا خواسته اش را به خود بابا نوئل گفته است. اما باید دید که کریسمس امسال برای استینک چگونه خواهد شد...
برشی از متن کتاب تعطیلات خوش کریسمس
خانم " د " ادامه داد: وقتی همه توی خانه... سه کلاس دومی دیگر یک خانه ی مقوایی را روی صحنه آوردند. خانم " د " خواند: هیچ جنبنده ای نبود، حتی یک موش. همه تماشاچی ها ساکت ساکت بودند، حتی یک تلفن همراه زنگ نزد و کسی هم سرفه نکرد. جودی پچ پچ کرد: پس استینک کجاست؟ این قسمت مربوط به اوست. خانم " د " دوباره. اما این بار کمی بلند تر، خواند: حتی یه موش. جودی پچ پچ کرد ولی نه، استینک متوجه علامتش نشده! تماشاچی ها سر جایشان وول می خوردند. صندلی ها جیر جیر می کردند. صدای کشیده شدن پا ها روی زمین می آمد. خانم د این بار عملا فریاد زد: موش! جودی گفت پس کجاست؟ تا خانم " د " آمد بگوید موش، کسی_یا چیزی_مثل برق سفید پرید روی صحنه. فرانک پرل به جلو خم شد تا بهتر ببیند: این استینک است؟ راکی پچ پچ کرد: فکر کردم گفتی که او موش است. جودی گفت: آره یک موش آزمایشگاهی سفید و براق! اما وقتی نور افکن ها روی استینک نور انداختند، او موش آزمایشگاهی نبود. یعنی اصلا موش نبود. او یک دانه برف بود. یک دانه برف براق و درخشان. استینک سر تا پا سفید پوشیده بود و یک دانه برف شش پر باحال و غول پیکر به پشتش بسته بود روی بلوزش با حروف سیاه نوشته بود...
فهرست
.پستچی جدید .تهیه ی فهرست، دو بار کنترل آن .مِلِه کالیکیماکا .یه طوطی روی درخت نخل .همه ی راه جیلینگ جیلینگ کن .شبی که زیاد هم ساکت نبود .بگذار برف ببارد
- از سری کتابهای فندق
- نویسنده: مگان مک دونالد
- تصویرگر: پیتر اچ. ری نولدز
- مترجم: محبوبه نجف خانی
- انتشارات: افق
نظرات کاربران درباره کتاب تعطیلات خوش کریسمس
دیدگاه کاربران