
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب من دینامیتم! اثر سو پریدو
کتاب "من دینامیتم" روایتگر سرنوشت پرماجرای "فریدریش نیچه" میباشد که میتواند برای علاقهمندان به فلاسفه و همچنین رمان، لحظاتی تاثیرگذار و به یادماندنی را خلق کند. فریدریش نیچه، فلیسوف مشهور و توانای آلمانی است؛ فیلسوفی که صرف گذشت سالها از مرگش، شخصیت درونی و آثارش، همچنان نیز از محبوبیت خاصی در میان عموم مردم برخوردار میباشد. سرگذشت این مرد، سرشار از نقاط مبهم و تیره و تار است؛ نقاطی که زندگی این فلیسوف را به معمایی بزرگ مبدل ساخته. در نتیجه، با روشن شدن این ابهامات، پرده از رازهایی بزرگ برداشته میشود و چهرهی واقعی نیچه، در برابر دیگران همه نمایان میگردد.
من دینامیتم، با بیانی ساده روان، سرنوشت نیچه را از دوران کودکی تا لحظهی مرگ، با جزئیاتی کامل و دقیق در اختیار مخاطب قرار میدهد و او را همقدم و همراه لحظههای زندگی فریدریش میکند.
"امین مدی"، مترجم من دینامیتم، این کتاب را به دو دلیل مهم و ارزشمند برمیشمارد: نخست اینکه، معتقد است، نویسنده در ورای تشریح زندگینامهی نیچه، به بیان سرگذشت خواهر او، "الیزابت" و نوع رابطهی این زن و مرد با یک دیگر میپردازد؛ رابطهای تاثیرگذار بر دورهی حیات نیچه و به ویژه، زمان پس از مرگ این فیلسوف؛ موضوعی مهم که چگونگی انتشار و ویراستاری آثار به جایمانده از نیچه را تحت شعاع قرار میدهد.
دوم اینکه، "سو پریدو"، در نتیجهی تحقیقات گسترده و مطالعهی متن گزارش معاینات پزشکی نیچه و همچنین بر مبنای اظهارات دوستان نزدیک و صمیمی او، به طور کامل، آخرین ماههای زندگی این مرد را برای خواننده توصیف میکند و در نتیجه، اثری خواندنی و قابل اتکا را در اختیار خواننده قرار میدهد.
بخشی از کتاب من دینامیتم!
فقط آنجا که گوری هست
رستاخیزی هست
در دومین بخش [زرتشت]کمابیش بهسان بندبازی دلقک جستوخیز کردهام. در جزئیات این بخش، کلی تجربه و رنج شخصی حضور دارد که فقط برای خودم فهمپذیر است – چنین به نظر میآمد که از بعضی صفحهها خون میچکد.
نامه به پیتر گاست از زیلس ماریا، اواخر اوت 1883
مالویدا با اینکه حامی آزادهجانان بود، نمیتوانست رفتار بد لو را ببخشد. در برابر دستپروردهی سابقش طرف نیچه را گرفت و از او دعوت به عمل آورد تا برای استراحت به ملاقاتش در رم برود. چمدان سنگین کتابهایش را جمع کرد که اکنون 104 کیلوگرم وزن داشت و آن را «پاچنبری» نام نهاد. در 4 مه 1883 رسید و با الیزابت ملاقات کرد که همچنان مشغول نزدیکتر کردن روابطش با برادرش بود.
الیزابت و مالویدا هیچگاه به یکدیگر به چشم رقیب نگاه نکردند. در سراسر ماه بعد، پرستاری مشترکشان از نیچه آنقدر تسکیندهنده بود که استفاده از قطرهی کلرال هیدرات برای بیخوابی را متوقف کرد. پول مالویدا سفرهای سلامتبخش به مناظر بهاری دشتهای اطراف رم را ممکن ساخت که با گلهای وحشی، خانههای روستایی خالی از ظرافت و اندک بقایای ویرانهها همراه بود. هنگامی که با حرکت پرسروصدای کالسکه به موزههای رم بازگشتند، در میان تمام مصنوعاتی که نیچه دید، دو تندیس تنومند بروتوس و اپیکور و سه نقاشی کلود لورن، که به شکلی حسرتبار یادآور عصر طلایی بودند، بیشترین تاثیر را بر او گذاشت. منبع الهام این نقاشیها سفرهای خود نقاش به دشتها بود.
نیچه غافل از این وضعیت پوچ نبود که نویسندهای که مرگ خدا را اعلام کرده است اکنون دارد در پایگاه کلیسای رم به دنبال خوراک معنوی میگردد. گهگاه با اشاره به خودش تحت عنوان مسیحاستیز آن دو زن را ناراحت میکرد. منظرهی مردمی که بر زانوهاشان از پلههای کلیسای پطرس قدیس بالا میرفتند برایش مشمئزکننده بود و هنگام نگارش بخش بعدی زرتشت آن را همچون نمادی از حماقت مذهبی به کار بست.
ژوئن از راه رسید. رم وارد گرمای طاقتفرسای یکنواخت و ثابتش شد. نیچه به فکر این بود که همچون یکی از مردمان روم باستان تابستان را در ایسیکا بگذراند؛ اما در عوض، همراه با الیزابت به میلان رفت و آنجا از یکدیگر جدا شدند و نیچه...
کتاب من دینامیتم! اثر سو پریدو با ترجمهی امین مدی توسط نشر برج به چاپ رسیده است.
فهرست
تقدیر و تشکر
مقدمهی مترجم
شبی موسیقایی
آتن آلمانی ما
آن شو که هستی
نا کسوس
زایش تراژدی
کلبهی سمی
مفهوملرزه
آخرین مرید و اولین مرید
جانهای آزاده و نهچندان آزاده
انسانی، بس انسانی
آواره و سایهاش
فلسفه و اروس
شا گرد فیلسوف
پدرم واگنر مرده است. فرزندم زرتشت متولد شده است.
فقط آنجا که گوری هست، رستاخیزی هست
از کمینگاه بر من تاخت!
فریاد در خلا
سرزمین لاما
من دینامیتم!
غروب در تورین
مینوتائور غار
ساکن خاموش اتاقهای پر از اثاثه
گزینگویهها
رویدادنامه
پینوشت
کتابشناسی
تقدیر و تشکر نقلقولها
نمایه
نمایهی مفهومی
- سرگذشت فریدریش نیچه
- نویسنده: سو پریدو
- مترجم: امین مدی
- انتشارات: برج
نظرات کاربران درباره کتاب من دینامیتم! | سو پریدو
دیدگاه کاربران