


کتاب A Fraction of the Whole

کتاب جزء از کل

کتاب جزء از کل (جلد پارچهای)

کتاب هر چه باداباد

«استیو تولتز» متولد «سیدنی» و ساکن «نیویورک»، پنج سال از زندگی خود را وقف نوشتن اولین رمان خود کرد. یک تراژدی-کمدی که به گفتهی خودش درباره ترس از مرگ بود با راویهایی اول شخص که متناوب تغییر میکردند. کتابی پر حجم به نام جزء از کل که سال 2008 در لیست نهایی «جایزه منبوکر» قرار گرفت و کاندیدای دریافت این جایزهی باارزش شد. تولتز شش سال دیگر را بر روی دومین رمان خود با نام ریگ روان کار کرد. باز هم یک تراژدی-کمدی ولی اینبار درباره ترس از رنج که به نوعی میتوان کتاب دوم استیو تولتز را درباره ترس از زندگی دانست. ریگ روان همانند نامی که دارد پیچیده است و طبق گفتهی استیو تولتز پایان هر داستان خشم و ترسی است که که به داستانی دیگر متصل میشود. این نویسنده 42 ساله منطق را منطبق بر تصادف و اتفاق میداند و به همین دلیل است که آثارش سرشار از روح و هویت است. استیو تولتز استاد نگارش درونیات آدمها است و ایدههای فراوانی دارد که نظریات دانشگاهی و قانون و چارچوبها را میپذیرد ولی خودمختار پیش میرود. در این مقاله به زندگی و آثار استیو تولتز میپردازیم.
استیو تولتز در سال 1972 در سیدنی (استرالیا) به دنیا آمد. پدر و مادر استرالیاییاش در ساحل سیدنی زندگی میکردند و وکالت و تجارت خانوادگیشان را پیش میبردند. او در «ناکس گرامر»، «مدرسه پسرانهی کلیسا» و «دبیرستان کیلارا» تحصیلات پیش از دانشگاهش را گذراند و سپس در سال 1994 از «دانشگاه نیوکاسل» فارغالتحصیل شد.
زندگینامه استیو تولتز پر از زندگی در شهرهای مختلف است. او در شهرهای مختلفی از جهان همچون «مونترال»، «ونکوور»، «نیویورک»، «بارسلونا» و «پاریس» زندگی کرد و کارهای مختلفی را برای کسب درآمد و گذراندن زندگی انجام میداد. از جمله مشاغلی که استیو تولتز به آنها پرداخت میتوان به معلم انگلیسی، فیلمبردار، نگهبان، بازاریاب تلفنی، کاراگاه خصوصی و فیمنامهنویس اشاره داشت. گویی استیو تولتز همچون گمشدهای در جهان سرگردان است و کارهایی انجام میدهد تا بالاخره بتواند هدف واقعی خود را بیابد.
تولتز در سال 2005 با زنی فرانسوی به نام «ماری پیتر» که حرفهاش نقاشی بود ازدواج کرد و در سال 2012 اولین فرزندش، به نام «مارلو»، به دنیا آمد. در سال 2008 و پس از اتمام اولین رمانش به نام جزء از کل، همه چیز به بهترین حالت خود اتفاق افتاد و زندگی استیو تولتز در مسیری جدید و نهایی قرار گرفت. رمانش ابتدا در استرالیا و سپس در تمام جهان به سرعت شناخته شد. بسیاری از کشورها رمان او را ترجمه و در اختیار دوستداران کتاب قرار دادند و استیو تولتز توانست نام خود را درمیان بزرگترین نویسندگان معاصر جهان بگنجاند.
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه هاینریش بل
همانطور که اشاره کردیم، استیو تولتز استاد نگارش درونیات آدمهاست. آدمهایی که زندگیشان پر از اتفاقات و ایدههای ناب است. او نویسندهای خودمختار است و میتوان آثارش را پستمدرن در نظر گرفت. نگارش اول شخص دارد و به درونیات و کشف و شهودهای شخصیت اصلی میپردازد. شخصیتهای او قهرمان نیستند. ضدقهرمانانی کمدی هستند که اتفاقا میتوانند بسیار تاریک باشند و رمز و رازهایشان بسیار دلهرهآور باشد.
در بخشی از جزء از کل، «مارتین»، که به گفتهی خودش پوچگراست، به سرعت چیزی را که یک شخص به آن افتخار میکند را دریافته و بلافاصله آن را به عنوان راهی برای تمسخر و تضعیف آن شخص استفاده میکند. در ریگ روان، «آلدو بنیامین»، زندگی یک کارآفرین ثروتمند را مورد بررسی روانشناسانه قرار میدهد تا بتواند به طرز عجیبی با ناامنی و عادات شرمآور شخصی و منابع احتمالی شرمساری سازگار شود در حالی که متهم به قتل است. تولتز میگوید که بسیاری از این ناهنجاریهای بیمارگونه را از شخصیت خودش بیرون میکشد. او همچون شخصیتهای آثارش بسیار در اهداف خیالی خود اغراق میکند و به جنبههای تاریک خودش اشاره کرده و ضربه میزند. شخصیتهای او ترکیبی از افراد واقعی هستند با تمام تاریکیها و نقصهایشان. آلدو (در ریگ روان) شخصیتی با نام دیگر بود در اولین رمان استیو تولتز. ولی ناشران حدود هزار صفحه از رمان را کاهش دادند و این شخصیت باقی ماند تا رمان دوم.
در سال 2004 استیو تولتز در حین قدم زدن در خیابانهای پاریس دچار خونریزی ستون فقرات در قسمت گردنش شد که باعث فلج شدن موقت او شد و ترس زیادی برایش به همراه داشت که پزشکها تا مدتی دلیل این اتفاق را نمیدانستند. آیا این خونریزی خودبهخود بود؟ هیچگاه دلیلش را نفهمیدند. استیو تولتز میگوید: «گویی آن بیماری از کودکی همراه من بوده است و منتظر مانده تا زمانی که بتواند بترکد و باعث این اتفاق بشود». پس از یک ماه در بیمارستان پاریس، به بیمارستانی نخاعی در سیدنی منتقل شد و چند ماه طول کشید تا بتواند با تمرین زیاد و بدون استفاده از عصا دوباره راه برود.
تفکرات خاص آن دوران باعث ایجاد شخصیتی چون آلدو شد که تلاش میکند خودش را با ناهنجاری تطبیق بدهد. همچنین استیو تولتز تصمیم گرفت شخصیتی را بنویسد که حداقل برای مدتی روی ولیچر باشد. به گفتهی خودش تاثیر روانشناختی این اتفاق در تمام صفحات آثارش، مخصوصا در ریگ روان دیده میشود. در بخشی از کتاب جزء از کل، مارتین اعلام میکند که داشتن فرزند به علت مسئولیتی که به همراه دارد، روزمره و تمام برنامههای ذهنی انسان را به هم میریزد. استیو تولتز نیز خودش همین نظر را دارد و در مصاحبهای اعلام کرده است که از وقتی فرزندش به دنیا آمده کمتر مینویسد. چرا که هیچ چیزی با کودکی فرزندش قابل تعویض نیست.
پدربزرگها و مادربزرگهای استیو تولتز اهل لیتوانی، لهستان، فلسطین و نیوزلند بودند. در جایی استیو تولتز اشاره میکند که آثار «وودی آلن»، «فیلیپ راث» و «سائل بلو» را میخوانده است و احتمال میداده به دلیل رگههای یهودیت در اجدادش، احتمالا با این نویسندهها همخون است و حس شوخطبعیاش را از آنها تاثیر گرفته است. همچنین در جایی دیگر اعلام کرده است که به مسائل فلسفی فقط تا آن حد اهمیت میدهد بتواند شخصیتهایش را توصیف کند و ایدههایش را با اندیشه همراه سازد.
در آثار استیو تولتز خطی از خودکشی نیز وجود دارد. در جزء از کل یک معلم خودش را از صخرهای پرتاب میکند که قبلا پسرش خود را از آنجا پایین انداخته است. در ریگ روان، آلدوی کهنه سرباز مدام تلاش به خودکشی میکند. و حتی اعلام میکند که دوست دارد به سردخانه بیمارستان رفته و مقدار زیادی قرص خوابآور بخورد و خودش را در یکی از کشوهای آن محبوس کند. همچنین پدر آلدو، «هنری»، برای فرار از درد جسمیای که داشته، خودش را کشته است.
تولتز میگوید که از آن دسته افرادی است که نسبت به مرگ و خودکشی همواره آگاهی داشته است. آلدو در ریگ روان میگوید اینکه مردم خودکشی را غمانگیز میدانند برای او ناراحتکننده است. درست است که ریگ روان درباره ترس از رنج و مرگ است، ولی یک انسان تا کجا میتواند رنج را تحمل کند. استیو تولتز میگوید که انسان تحملش را بیحد میداند، در صورتی که اینطور نیست. او دوستی داشته است که درست پس از دبیرستان خودکشی میکند و استیو تولتز هم در جزء از کل مدرسهای را توصیف میکند که دانشآموزانش به طور منظم خودکشی میکنند. همانطور که میبینید، تاثیرات زندگی شخصی استیو تولتز در جای جای آثارش دیده میشود و او همچون بسیاری از بزرگان ادبیات، تجارب شخصی خود را با اندیشه درآمیخته و در قالب کلمات و داستان آنها را ارائه داده است.
از آثار استیو تولتز در حال حاضر دو رمان جزء از کل و ریگ روان منتشر شدهاند که هردوی این آثار در جمع رمانهای معاصر جایگاه برجستهای دارند.
کتاب جز از کل از زاویه دید «مارتین دین» و پسرش «جاسپر دین» روایت میشود. جاسپر و مارتین شخصیتهای اصلی رمان هستند و تمام وقایع پیرامون زندگی این دو شخصیت اتفاق میافتد. در شروع رمان، جاسپر در زندان است و زندگی خود و پدرش را روایت میکند. وقایعی مانند زندگی و ازدواج مارتین و به دنیا آمدن جاسپر، مهاجرت از استرالیا و بازگشت به آنجا. ولی تمام این وقایع از زاویه دید جاسپر یا آنچه که شنیده است روایت میشود. سپس جاسپر هویت واقعی خود را به پلیس گفته و پس از آزاد شدن دفترچه خاطرات پدرش مارتین را پیدا میکند.
دفترچه، روایت مارتین از ماجراهاست و به نوعی تمام وقایع از زاویه دید او روایت میشود. سپس جاسپر با تمام رمز و رازهایی که در زندگی خودش و پدرش وجود داشته آشنا میشود و دلیل بسیاری از شگفتیهای زندگیاش را میفهمد. همچنین در دفترچه تصویری از مادرش را پیدا میکند که و مطمئن است روزی این شخص را دیده است.
جاسپر برای اینکه پایش را جای پای پدرش نگذارد به کمک زنی به نام «آنوک» که یکی از ثروتمندترین زنان اروپاست، به اروپا سفر میکند تا مادرش را پیدا کند. این رمان بسیار عمیق و فلسفی است و به زندگی، عشق، خانواده، ملیت و مهمتر از هرچیز مرگ میپردازد.
کتاب ریگ روان از زاویه دید شخصی به اسم «لیام» روایت میشود. لیام نویسندهی شکستخوردهای است که در جریان یکی از نوشتههایش افسر پلیس میشود. او هیچگاه موفق نشده است و از زندگی زناشویی شکستخوردهاش با همسرش «تس» و روابط پیچیدهاش با دخترش «سونیا» میگوید. ولی شخصیت اصلی رمان ریگ روان، آلدو است. در اصل لیام راجع به آلدو مشغول نوشتن همین رمان ریگ روان است. آلدو کارآفرینی بدبخت و بدشانس است که از کودکی تا پیری در تمام کارهایش شکست خورده است و مدتی فلج میشود و روی ویلچر مینشیند و حتی به زندان میرود.
او در طول رمان مدام تلاش به خودکشی میکند که در تمام آنها ناموفق است به همین دلیل است که او میپندارد بدبختیاش را جهان هستی به او داده و همچنین جاودان است و باید همیشه در بدبختیاش بماند و راه فراری ندارد. برعکس رمان جزء از کل که بزرگترین ترس مارتین و جاسپر مرگ است، در این رمان بزرگترین ترس آلدو، زندگی و رنج است. رنجی که به گفتهی استیو تولتز، هر کسی برایش حدی دارد و درنهایت ممکن است لبریز شود. این کتاب هم همچون رمان اول تولتز مفاهیمی عمیق از مرگ، زندگی، خدا و جهان را دنبال میکند.
بسیاری از منتقدین و همچنین خود نویسنده، بهترین کتاب استیو تولتز را جزء از کل یعنی اولین رمانش میدانند که در سال 2008 به انتشار رسید. کتاب جزء از کل کتابی قطور است ولی حوصله را سر نمیبرد. این کتاب همچون زندگی است. غر میزند، داستان را حکایت میکند و مانند سنگی که در رودخانه میافتد، انعکاس دارد. هریک از داستانهای مارتین در این کتاب، خود نمایانگر رمانی بزرگ هستند. در بخشی از رمان هزارتویی وجود دارد که گمان میآفریند «خورخه لوئیس بورخس» آن را نگاشته است.
روایت عجیب و دوستداشتنی یک بیماری در کودکی «گابریل گارسیا مارکز» را یادآوری میکند و ماجرای قرعهکشی اشتباه، «وونگوت» را به خاطر میآورد و حتی عدهای مارتین را با «سندباد» مقایسه میکنند. استیو تولتز میگوید که در یک بحران قرار داشته است. بحران تفاوتهای نسلهای زندگی. همچون دهه بیست، سی، چهل و پنجاه. این بحران در نگارش جزء از کل بسیار تاثیر داشته است. در این کتاب جاسپر تحت تاثیر پدرش مارتین قرار میگیرد.
خود مارتین هم تحت تاثیر برادرش، «تری»، است که یکی از بزرگترین خلافکاران استرالیاست. مارتین هیچوقت از خودش هویتی نداشته و همیشه برادر تری شناخته میشده است. حتی زنی که دوست دارد هم در غیاب تری به او سر میزند و در نهایت مارتین جرمی بزرگتر از برادرش را مرتکب میشود تا هویت خود را بیابد. لیست کتابهای استیو تولتز چندان بلند نیست، اما کیفیت دو اثری که از او چاپ شده بسیار بالا بوده است و راجع به هردو اثر نقدهای مثبت فراوانی وجود دارد.
در سال 1393 «نشر چشمه» اولین چاپ از کتاب جزء از کل را با ترجمه «پیمان خاکسار» منتشر کرد. به دنبال تاثیر و فروش چشمگیر، در سال 1395 دومین رمان از استیو تولتز با نام ریگ روان و باز هم با ترجمه پیمان خاکسار از نشر چشمه منتشر شد. هردوی این رمانها تاکنون به تعداد بالایی تجدید چاپ شدهاند.
یکی از نکات مهم بیوگرافی استیو تولتز این است که جزء از کل نامزد دریافت دو جایزه مهم منبوکر و «گاردین» در سال 2008 بوده است.
«اسکوایر»، جزء از کل را از نادرترین کتابهای حجیمی میداند که از خواندنش لذت برده است. «لسآنجلستایمز»، استیو تولتز را با «چارلز دیکنز» و «جان ایروینگ» مقایسه کرده است. «اینتایتکولنیوز» اعلام کرد:
استیو تولتز با جزء از کل کاری کرده است که بسیاری از نویسندگان تا پایان عمر خود قادر به انجامش نیستند.
«وال استریتژورنال» هم درباره جزء از کل میگوید:
انگار «ولتر» و «ونهگات» باهم آن را نوشتهاند.
«استفان مریل بلاک» درباره ریگ روان گفته است:
شاهکاری جدید که هم جذاب و پرکشش است و هم مرثیهای تراژی-کمیک برای عصر دیجیتال و هم فریادی برای درد بیدرمان دشواریهای اگزیستانسیالیستیگونه نگونبختمان.
استیو تولتز نویسندهای است که جهان حاضر را به درستی درک کرده است و نیاز مخاطب عصر فناوری را میشناسد. شاید پس از خواندن آثار استیو تولتز به فکر فرو برویم و لبخند بزنیم. شاید هم نه. در هر صورت نویسنده کارش را به درستی انجام داده است و رمانهایی سرگرمکننده آفریده است.
در این مطالب با بیوگرافی استیو تولتز و آثار مهم او آشنا شدیم. با توجه به نوع تفکر و میزان محبوبیت کتابهای او بیشتر خوانندگان به مطالعه آثار او ترغیب میشوند. برای خرید و مطالعه کتابهای استیو تولتز میتوانید از طریق فروشگاه کتابانه اقدام کنید. به این ترتیب بدون نیاز به مراجعه حضوری یا طی کردن هیچ مسیری کافی است رمان خارجی یا ایرانی محبوب خود را اینترنتی سفارش دهید و آن را در درب منزل خود تحویل بگیرید و از خواندن آن لذت ببرید.