کتاب جعفر دروغگو ششمین جلد از مجموعه قصه هایی از امام زمان (عج) نوشته ی فریبا کلهر با تصویرگری سید حسام الدین طباطبایی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.
این کتاب جلد ششم از مجموعه ی " قصه هایی از امام زمان (عج) " می باشد. در این جلد، داستان از زبان " جعفر کذاب " برادر امام حسن عسکری (ع) بیان می شود. جعفر برادر امام بود اما از آن جایی که بسیار دروغ می گفت بین مردم به جعفر کذاب معروف شده بود. یکی از دروغ هایی که او به مردم می گفت این بود که بعد از وفات امام حسن عسکری(ع) به این دلیل که ایشان فرزندی ندارند، او جانشین امام خواهد شد. بعد از رحلت امام عسکری (ع)، جعفر در منزل برادر خود حاضر شد و خواست که بر جنازه ی برادر نماز بخواند. همه منتظر بودند، ببینند چه اتفاقی رخ می دهد. بعضی ها شنیده بودند کسی که بر جنازه ی امام نماز بخواند جانشین او خواهد بود. در این هنگام کودکی پنج ساله وارد شد و به جعفر گفت: «کنار برو عمو! من خود بر جنازه ی پدرم نماز می خوانم.» جعفر متحیر شده بود و فهمید که امام فرزندی داشته است و ...
تصاویر کتاب را سید حسام الدین طباطبایی به زیبایی به تصویر کشیده است. کتاب برای گروه سنی ب و ج مناسب می باشد.
برشی از متن کتاب
من جعفر هستم. به من جعفر کذّاب میگویند. کذاب یعنی کسی که خیلی دروغ می گوید. اما من تا حالا یک دروغ هم در زندگی ام نگفته ام. من برادر امام حسن عسکری هستم. من جانشین او هستم. اما عدهای نمیخواهند من جانشین برادرم باشم. آنها میگویند تو کارهای بد و خلاف انجام می دهی. می گویند با خلیفه ی ستمگر دوست هستی. پیش خلیفه رفتن و با او غذا خوردن که کار بدی نیست. دروغ می گویم؟ امام حسن عسکری (ع) که فوت کرد، آماده شدم برای نماز بخوانم. هرکس که جانشین امام است باید نماز بخواند. امام هم که فرزندی ندارد تا جانشینش باشد. پس من جانشینش هستم! دروغ می گویم؟ همه چیز آماده بود. اگر من نماز میخواندم جانشینی ام حتمی میشد. شنیده بودم که امام به یارانش گفته بود هر کس بر جنازه من نماز بخواند جانشینم میشود. من هم می خواستم نماز بخوانم. جانشین امام شدن حق من بود. دروغ می گویم؟ جنازه برادرم را از اتاق بیرون آوردند. مردم گریه می کردند. نمیدانستم مردم این همه امام را دوست دارند. نمی دانستم این همه طرفدار دارد. در هر حال خوشحال بودم که جانشین میشوم و طرف داران امام، طرفداران من هم می شوند دروغ می گویم؟ ایستاده بودم نماز را شروع کنم. عدهای با تعجب نگاه می کردند. حتماً توی دلشان میگفتند: «جعفر کذّاب نباید جانشین امام به شود اما من در دلم به آنها می خندیدم و میخواستم زودتر نماز را شروع کنم میخواستم زودتر امام بشود.» اگر زودتر نماز میخواندم زودتر امام می شدم! دروغ می گویم؟ کسی کنارم ایستاد و گوشه ی لباسم را گرفت. اول سایهی کوچکی دیدم. بعد نگاهم به پسری با موهای سیاه و تاب دار افتاد. من تا آن روز او را ندیده بودم. پسر گفت کنار برو عمو! من بر جنازه پدرم نماز میخوانم.» او به من گفت عمو؟ او به من گفت برو کنار؟ او گفت که پسر امام حسن عسکری (ع) است؟ ....
نویسنده
" فریبا کلهر " متولد 1340در شهر تهران، رماننویس و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان است. فریبا کلهر فعالیت خود را از دهه شصت با کمک مصطفی رحماندوست و با حضور در مجلههای رشد، در حیطه ادبیات داستانی کودک و نوجوان آغاز کرده و تألیفات زیادی نیز در این حیطه از خود برجای گذاشته است. او حدود سیزده سال، از بدو تاسیس سروش کودکان تا سالهای 1382 سمت سردبیری ماهنامه سروش کودکان را برعهده داشت و با ویژهنامه کودکان روزنامه همشهری همکاری میکرد. کتاب سوت فرمانروا اثر این نویسنده در سال 1368 یعنی زمانی که او فقط بیست و هشت سال داشت؛ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. از این جهت او تا امروز تنها کسی است که این جایزه را در این سن دریافت کرده است. فریبا کلهر تا کنون صدها قصه نوشته است و کارهای ارزشمندی در بازنویسی اسطورهها انجام داده است. بازنویسی اسطوره گیلگمش، اسطوره اینانا از این گونه است. وی از اواخر دهه 80 به طور جدی داستان نویسی بزرگسالان را آغاز کرد.. همچنین او اولین کسی است که به طور جدی رمان فانتزی برای نوجوانان نوشته است.
(از سری کتاب های بنفشه) به روایت: فریبا کلهر تصویرگر: سید حسام الدین طباطبایی انتشارات: قدیانی
نظرات کاربران درباره کتاب قصه هایی از امام زمان 6 (جعفر دروغ گو)
دیدگاه کاربران