کتاب جودی دمدمی 12 (جودی و فهرست آرزوها) - 0
کتاب جودی دمدمی 12 (جودی و فهرست آرزوها) - 1
کتاب جودی دمدمی 12 (جودی و فهرست آرزوها) - 2
کتاب جودی دمدمی 12 (جودی و فهرست آرزوها) - 3
کتاب جودی دمدمی 12 (جودی و فهرست آرزوها) - 4

کتاب جودی و فهرست آرزوها (جودی دمدمی 12)

5 / _
star offstar offstar offstar offstar off
5 / _
star offstar offstar offstar offstar off
comment
like
share
bookmark
وضعیت کالا :
آماده ارسالآماده ارسال
قیمت:
۱۲۵٬۰۰۰
تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
توضیحات محصول
مشخصات
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران

کتاب جودی و فهرست آرزوها دوازدهم از مجموعه‌ی جودی دمدمی، نوشته‌ی مگان مک دونالد و ترجمه‌ی محبوبه نجف خانی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

جودی استاد نوشتن فهرست است و علاقه‌ی زیادی به این کار دارد. او عادت دارد از تمام چیز های اطرافش فهرست تهیه کند؛ مثل فهرست کتاب هایش، فهرست هدیه های مورد علاقه‌اش، مواد غذایی مورد نیاز،...و حتی فهرستِ فهرست هایش! یک روز مادر بزرگ از جودی خواست عینکش را از توی کیفش برداشته و برایش ببرد. وقتی او در کیف مادر بزرگ دنبال عینکش می گشت، به تکه کاغذی بر خورد و از روی کنجکاوی آن را خواند. نوشته های کاغذ، فهرستی درباره‌ی انجام دادن بعضی کارها مثل فیل سواری، دیدن اهرام مصر، خوابیدن در یک قلعه و...بود. به نظرش فهرست عجیبی رسید، پیش مادر بزرگ رفت و از او خواست برایش درباره‌‌ی آن لیست توضیح بدهد. مادر بزرگ گفت آن نوشته ها، یک فهرست پیمانه‌ای است و در ادامه توضیح داد فهرستی که تهیه کرده در واقع فهرست آرزوها و کار هایی است  که دوست دارد قبل از پر شدن پیمانه‌ی عمرش آن ها را تجربه کند. جودی با الهام از فهرست پیمانه‌ای مادربزرگ، برای خودش یک فهرست پیمانه‌ای درست کرده و آرزوهایش را در یک لیست می نویسد و تمام سعیش را به کار می گیرد تا به آن ها جامه‌ی عمل بپوشاند. او آرزوهایی مثل گرفتن برچسب بهترین دانش آموز، اختراعی که تا حالا هیچ کس به فکرش نیفتاده و سفر به قطب و... را در فهرست مخصوصش می نویسد. باید دید که آیا موفق می شود تا قبل از این که پیمانه‌ی کلاس سومش به اتمام برسد، به آرزوهایش جامه‌ی عمل بپوشاند؟

 

 

برشی از متن کتاب


جودی کوتاه نویسی یا شکسته نویسی را برای آخر گذاشت. شکسته نویسی آسان ماسان بود. بچه بازی بود. مال کلاس دوم بود. می تونم درست بنویسم! نمی خوام اشتباه کنم! دیگر بهتر از این نمی‌ شد! جودی دوشنبه توی مدرسه آرام و قرار نداشت که آقای تاد زودتر برگه‌های تکالیفشان را پس بدهد. بالاخره وقتش شد. وقت برچسب سه تایی! جودی تمام انگشت های دست و پایش را ضربدری روی هم گذاشت و دعا کرد. آقای تاد گلویش را صاف کرد و گفت: "کلاس سوم ت." ای وای! گلو صاف کردن اصلا نشانه‌ی خوبی نبود، البته به جز وقت‌هایی که آقای تاد گیتارش را در می آورد و می خواست آواز بخواند. اما جودی هیچ گیتاری دست آقای تاد نمی دید. اخم روی صورتش هم بخشی از حالت آواز خواندنش نبود. آقای تاد برگه های شکسته نویسی را به بچه ها پس داد. جودی توی خیالش می دید: سه تا برچسب به نشانه‌ی نابغه! عقل کل! کلاس چهارم بگیر که آمدم! پشت سر هم بالای برگه‌اش چسبیده، چی؟! جودی با تعجب به برگه‌اش خیره شد. به جای سه تا برچسب، فقط خط های قرمز می‌دید. قرمز. قرمز. قرمز. قرمز ها برنده‌ی مسابقه شده بودند. بر گه‌اش انگار خونریزی کرده بود و احتیاج به یک چسب زخم غول‌پیکر داشت. برگه‌اش مثل ماکارونی‌ای شده بود که با سس گوجه فرنگی قاطی‌اش کرده باشند. آقای تاد داشت می‌گفت: "بچه‌ها، بچه‌ها! چه تان شده؟ یادم است که توی کلاس دوم شکسته نویسی خواندیم. این برگه فقط برای مرور درس پارسال بود." فرانک سعی کرد بگوید آن ها پارسال شکسته نویسی نخوندند. راکی تلاش کرد بگوید شکسته نویسی یادشون رفته. جودی گفت که براشون سخته همه چی رو توی مغزهای کلاس سومی شون جا بدند، چون درس کسر، سه چهارم مغزشون رو می گیره. آقای تاد گفت: "بهانه نیاورید." و به آن ها گفت که باید تکالیفشان را دوباره انجام بدهند. گفت: "اگر شما شکسته نویسی بلد نباشید، چه طوری می خواهید بروید کلاس چهارم؟" غرررر! جودی به برگه‌اش خیره شد. او نتوانسته بود حتی یک برچسب بگیرد. فکر شکسته نویسی بدنش را به خارش می‌انداخت. دلش را زیر و رو می کرد. آخر چرا باید کلمه ها را بشکنند و بعضی از قسمت هایش را بریزد دور؟ به جای شکسته نویسی باید اسمش را می‌گذاشتند: نصفه نویسی! اگر آن ها شکسته نویسی یاد نگیرند، نمره نمی‌آورند و هیچ وقت نمی توانند بروند کلاس چهارم! جودی از فرانک کمک خواست. اما برگه‌ی فرانک بیشتر از برگه‌ی خود جودی خط های قرمز داشت! جودی از جسیکا فینچ کمک خواست. جسیکا گفت: "باشد کمکت می کنم، اما به شرط این که از این به بعد به من بگویی ملکه‌ی شکسته نویسی." غرررر! دینگ!  یک دفعه فکر بکری به ذهن جودی رسید. فقط باید اجازه می گرفت و از کلاس می رفت بیرون. زودی دستش را بلند کرد و گفت...  

 

 

فهرست


فهرست پیمانه‌ای الکتریکیپیشی قطب جنوب، به هر قیمتی ایزی اَزومی، م. س. د. آ نصفه نویسی طبل زدن رفقای فهرست پیما‌نه‌ای مزرعه‌ی تفریحی سوارکاری هیپنو قورقوری فهرست پیمانه ای را تمام نکن

نویسنده: مگان مک دونالد مترجم: محبوبه نجف خانی انتشارات: افق

 

مشخصات























نظرات کاربران درباره کتاب جودی و فهرست آرزوها (جودی دمدمی 12)