دربارهی کتاب من و زرافه و پلی اثر رولد دال
کتاب من و زرافه و پلی نوشتهی رولد دال، روایتگر داستان بسیار زیبا و تخیلی است که شخصیت اصلی آن یک پسربچهی بازیگوش به نام "بیلی" است. کمی دورتر از محل زندگی او یک خانهی چوبی قدیمی وجود دارد که قبلا مغازهی قنادی بوده اما حالا برای فروش گذاشته شده است. او آرزو میکند که، میتوانست صاحب آن شیرینیفروشی قدیمی بشود و بتواند دوباره آن جا را پر از آبنباتها و شیرینیهای خوشمزه بکند.
یک روز که دوباره از آنجا رد می شود؛ موضوعی توجه او را به خود جلب می کند، آن خانه فروخته شده بود. این اتفاق باعث نمی شود بیلی دوباره به آن جا برنگردد، صبح روز بعد زمانی که به نزدیکی آن خانه شگفت انگیز می رسد در کمال تعجب می بیند از پنجره ی طبقه ی دوم یک عالمه وسیله ی کهنه و قدیمی از جمله یک وان، توالت فرنگی، تخت خواب، اسب چوبی گهواره ای، دو کیسه ی آب جوش و ... به بیرون پرتاب می شوند؛ کمی جلوتر می رود و می بیند یک در قرمز رنگ خیلی بزرگ به جای در کهنه ی قدیمی قرار گرفته که روی آن نوشته شده است...
آن در خیلی خیلی بزرگ بود، این واقعا عجیب به نظر می آمد!
چه کسی می تواند به این بزرگی باشد؟
با داستان جذاب " من و زرافه و پلی " همراه شوید.
داستان آمده در این کتاب قصه ای تخیلی و سرگرم کننده می باشد که به زبانی ساده برای کودکان و نوجوانان تهیه و چاپ شده است. بیش تر حجم صفحات آن را متن، همراه با شعر تشکیل داده و تنها در بخش هایی، تصاویری ساده که به صورت سیاه و سفید می باشد برای درک بهتر مفهوم داستان قرار گرفته است.
بخشی از کتاب من و زرافه و پلی؛ نشر افق
درست مثل این بود که انگار آدم دیوانه ای داشت خانه را تکه و پاره می کرد. چون حالا دیگر تکه های راه پله و نرده های آهنی و یک عالم تخته ی کف پوش کهنه، زوزه کشان از پنجره به بیرون پرتاب می شدند. بعد همه جا ساکت شد.
مدتی منتظر شدم، اما دیگر هیچ صدایی از ساختمان نیامد. رفتم آن طرف جاده و درست زیر پنجره ها ایستادم و فریاد زدم: کسی آن جاست؟ هیچ کس جوابی نداد. بالاخره هوا کم کم تاریک شد و من مجبور شدم به خانه برگردم. اما مطمئن باشید که هیچ چیز نمی توانست باعث شود که روز بعد، دوباره به آن جا برنگردم. به این خاطر، صبح روز بعد، دوباره سراغ قنادی رفتم. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، در جدید آن بود.
کسی آن در قهوه ای کهنه و کثیف را کنده و به جای آن در تازه ی قرمز رنگی را کار گذاشته بود. در جدید، خیلی غیر عادی بود. بلندی در جدید، دو برابر در قبلی بود و ظاهر مسخره ای داشت. هر چه فکر کردم که چه کسی حاضر می شود خانه اش دری به این بلندی داشته باشد، عقلم به جایی نرسید؛ جز این که آن شخص باید یک غول باشد. از این گذشته، کسی اعلامیه ی " فرخته شد " را از روی پنجره ی مغازه پاک کرده بود و یک عالم نوشته های جورواجور دیگر روی پنجره نوشته بود. آن جا ایستادم و همین طور نوشته ها را خواندم و خواندم و سعی کردم از معنی شان سر در آورم.
شرکت شیشه پاک کنی بدون نردبان؛ شیشه های تان را تمیز می کنیم، بدون اینکه جای نردبان دیوار خانه تان را کثیف کند. دنبال علامتی یا صدای حرکتی از توی خانه گشتم، اما هیچ علامت و صدایی نبود... تا این که ناگهان...
کتاب من و زرافه و پلی اثر رولد دال با ترجمهی محبوبه نجفخانی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.
نویسنده
دربارهی رولد دال
"رولد دال" داستان نویس و فیلم نامه نویس مشهور انگلیسی در سیزدهم سپتامبر سال 1916 متولد شد پدر و مادر وی نروژی الاصل بودند، اما خود او ساکن " ویلز " بریتانیا بود. اوج شکوفایی اش به عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگسالان در دهه 1940 بود. از مهم ترین آثار او می توان به چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا و داستان های چشم نداشتنی اشاره کرد. بیش تر آثار او به صورت فیلم در آمده است. رولد دال در بیست و سوم نوامبر سال 1990 چشم از جهان فرو بست.
- برندهی جایزهی تصویرگری هانس کریستین آندرسن
- از سری کتابهای فندق
- نویسنده: رولد دال
- مترجم: محبوبه نجفخانی
- تصویرگر: کوئنتین بلیک
- انتشارات: افق
نظرات کاربران درباره کتاب من و زرافه و پلی | رولد دال
دیدگاه کاربران