دربارهی کتاب جیمز و هلوی غولپیکر
"جیمز" در کنار پدر و مادرش زندگی شاد و خوبی را تجربه میکرد، اما این خوشبختی تنها چهار سال دوام داشت و در روزی شوم، وسط شهر یک کرگدن عصبانی که از باغ وحش فرار کرده بود، پدر و مادر او را مورد حمله قرار میدهد و در مدت زمان خیلی کوتاهی هر دوی آنها جان خود را از دست میدهند.
بعد از این اتفاق دردناک جیمز همه چیز خود را از دست میدهد و مجبور میشود برای ادامهی زندگی به خانهی عمههایش برود و با آنها زندگی بکند. عمه "اسپانج" و عمه "اسپایکر" واقعا بیرحم و تنبل بودند، جیمز در کنار آنها زندگی سختی داشت و روز به روز غمگینتر و تنهاتر میشد.
بعد از گذشت سه سال از زندگی مشترک او با عمه هایش، یک روز صبح اتفاق فوق العاده عجیبی برای جیمز می افتد؛ زمانی که مشغول خرد کردن هیزم برای اجاق بود؛ پیرمردی عجیب با قدی کوتاه و پای لنگان از لای بوته ها بیرون می آید و به طرف جیمز می رود.
بخشی از کتاب جیمز و هلوی غولپیکر
جیمز فریاد زد: عمه اسپانج! عمه اسپایکر! تو را خدا، می شود فقط برای یک بار هم که شده، همه مان با اتوبوس برویم کنار دریا؟ از این جا زیاد دور نیست، من خیلی گرمم است و ناراحت و تنهایم... عمه اسپایکر نعره زد: دیگه چی، توله ی حیف نان! عمه اسپانج داد زد: بزنش! عمه اسپایکر با عصبانیت نعره کشید: حتما می زنمش. و به جیمز خیره شد.
جیمز هم در جواب با چشم هایی پر از ترس، به او خیره شد. عمه اسپایکر ادامه داد: اما روز دیگر می زنمت، الان خیلی گرمم است. حالا از جلوی چشمم گمشو، کرم کوچولوی نفرت انگیز! برو و راحتم بگذار!
خرید کتاب جیمز و هلوی غول پیکر
کتاب جیمز و هلوی غولپیکر اثر رولد دال با ترجمهی محبوبه نجفخانی توسط نشر افق به چاپ رسیده است. برای خرید کتاب جیمز و هلوی غول پیکر به کتابانه مراجعه فرمائید.
نظرات کاربران درباره کتاب جیمز و هلوی غول پیکر
دیدگاه کاربران