درباره ی کتاب آخرین خنده؛ نشر مرکز
کتاب "آخرین خنده"، مجموعهی 14 داستان کوتاه و خواندنی تحت عناوین "برگی از یک آلبوم"، "میریام"، "ماشین پرواز"، "در به در"، "لودهی سوگوار"، "هنرمند در خانه"، "قلب رازگو"، "نبرد جانانه"، "نشانهها و نمادها"، "آخرین خنده"، "داستانها و متنهایی برای هیچ"، "پیرمرد کنار پل"، "لباس نو" و "در جستجوی آقای گرین"، را که توسط نویسندگان مطرح و مختلفی همچون "ویلیام فاکنر"، "ویرجینیا وولف" "ارنست همینگوی" و... به رشتهی تحریر در آمده، به مخاطب ارائه میدهد؛ هر یک از این قصهها، با معرفی شخصیتهایی متفاوت و متمایز از دیگری، حکایتهایی خواندنی و جذاب را تشریح کرده و خواننده را با خود همراه میسازند.
به عنوان مثال در "داستان برگی از یک آلبوم"، شخصیت اصلی قصه، "یان فرنچ"، پسری جوان با پوستی سبزه و قدی بلند است که بسیار کم رو و خجالتی می باشد و در پاریس و در یکی از ساختمان های بلند نزدیک رود سن، به تنهایی زندگ می کند. وی همواره در استودیوی خود به نقاشی پرداخته و از این طریق امرار معاش می کند. فرنچ، علی رغم تمام تلاش های زنان دور و اطرافش، ذره ای تمایل و علاقه به آن ها نشان نداده و هیچ یک را به خلوتش راه نمی دهد. تا این که در یکی از همین روزها، به هنگام تماشای مناظر اطراف از پنجره ی اتاق، چشمش به دختری که در همسایگی اش زندگی می کند افتاده و دل باخته او می شود و با ماجراهایی خواندنی مواجه می شود.
بخشی از کتاب آخرین خنده
برگی از یک آلبوم
واقعا که آدم بدقلقی بود. بیش از اندازه خجالتی بود. درباره ی خودش یک کلمه هم حرف نمی زد. سرسنگینی اش آدم را کلافه می کرد. به استودیو که می آمد، دیگر رفتن در کارش نبود، آن قدر همان جا می تمرگید تا این که جیغت در می آمد و وقتی بالاخره با شرمندگی بیرون می رفت، دلت می خواست با تمام وجود جسم سنگینی را به پشت سرش پرت کنی – چیزی مثل یک دیگ آرام پز. عجیب این که در نظر اول خیلی جذاب بود. این را همه قبول دارند. شبی به کافه سر می زدی و جوان لاغر سبزه ای را می دیدی که با پولوور آبی و کت پشمی خاکستری گوشه ای نشسته و قهوه اش را می نوشد.
نمی دانم چرا حالت جوانک با آن پولوور آبی و کت خاکستری که آستین هایش برایش کوتاه بود حال و هوای پسری را داشت که قصد دارد به دریا فرار کند. پسری که از همین حالا فرار کرده، لحظه ای بعد بلند می شود، بقچه اش را با لباس زیر و عکس مادرش ته چوبی می آویزد و می رود در شب گم می شود ... حتی سر راهش به کشتی، روی لبه ی اسکله سکندری می رود. موهای بلند سیاه انبوه داشت و چشمان خاکستری با مژه های بلند، گونه های سفید و لوچه های ورچیده، انگار عزم کرده جلوی گریه اش را بگیرد... آدم چطور دلش طاقت بیاورد؟ آخ که از دیدنش جگر آدم می سوخت. تازه همین کم بود، ناقلا حقه ی سرخ شدن را هم می دانست. هر بار گارسن نزدیک می شد لپ های جوانک گل می انداخت، انگار تازه از زندان ازاد شده و گارسن از رازش خبر دارد.
«اون پسره کیه، عزیزم؟ می شناسیش؟»
«آره، اسمش یان فرنچه. نقاشه. می گویند از آن زرنگ ها ست.» زنی با مهر و محبت مادرانه رفت سراغش، ازش پرسید هر چند وقت با خانواده اش تماس می گیرد، آیا پتوی کافی در رختخوابش دارد، روزانه چقدر شیر می نوشد؟ اما وقتی زنک رفت به استودیوی پسره تا جوراب هایش را رفو کند، هر چه زنگ زد کسی جواب نداد، گیرم قسم می خورد صدای نفس کشیدن کسی از داخل می آمد ... فایده نداشت!
یک زن دیگر تصمیم گرفت او را عاشق خودش کند. او را کشید پهلوی خودش، باهاش خودمانی شد، کنارش خم شد تا پسره عطر سحر آمیز گیسوانش را بو کند، دست در بازویش انداخت، بهش گفت: «اگر آدم دل به دریا بزند زندگی خیلی شیرین می شود.» آن وقت یک شب سر زده رفت به استودیوی او و حالا زنگ نزن کی بزن ... فایده نداشت!
سومی گفت: «پسره بیچاره واقعا احتیاج دارد که کمی تحریک شود.» آن وقت با هم کافه و کاباره ها را زیر پا گذاشتند، به دانسینگ ها رفتند، جایی که نوشابه ای با مزه ی آب آلو را جای شامپاین به خوردت می دادند و بیست و هفت شلینگ سر کیسه ات می کردند. جاهای دیگری هم رفتند، جاهایی آن قدر هیجان انگیز که نگو، دخمه های تاریکی که همیشه شب قبل یک نفر را با گلوله زده بودند...
کتاب آخرین خنده اثر دی. اچ. لارنس، ویلیام فاکنر، ناباکف، همینگوی، آلن پو، ویرجینیا وولف، کاترین منسفیلد، سال بلو و بکت با ترجمهی سعید سعیدپور توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب آخرین خنده
برگی از یک آلبوم/ کاترین منسفیلد
میریام/ ترومن کاپوتی
ماشین پرواز/ ری برادبری
در به در/ لنگستن هیوز
لوده ی سوگوار و هنرمند در خانه/ ویلیام فاکنر
قلب رازگو/ ادگار آلن پو
نبرد جانانه/ رالف الیسن
نشانه ها و نمادها/ ولادیمیر ناباکف
داستان ها و متن هایی برای هیچ/ ساموئل بکت
پیرمرد کنار پل/ ارنست همینگوی
لباس نو/ ویرجینیا وولف
در جستجوی آقای گرین/ سال بلو
- نویسندگان: دی. اچ. لارنس، فاکنر، ناباکف، همینگوی، آلن پو، ویرجینیا وولف، کاترین منسفیلد، سال بلو و بکت
- مترجم: سعید سعیدپور
- انتشارات: مرکز
نظرات کاربران درباره کتاب آخرین خنده | نشر مرکز
دیدگاه کاربران