کتاب جودی کارآگاه می شود (جودی دمدمی 8)

کتاب جودی کارآگاه می شود جلد هشتم مجموعه ی جودی دمدمی نوشته ی مگان مک دونالد و ترجمه ی محبوبه نجف خانی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

این کتاب داستان زندگی پر هیجان و عجیب جودی، دختر خانواده ی " دمدمی " را تعریف می کند. جودی دختری ماجراجو و پر از جنب و جوش و کمی بد اخلاق است. او دوست دارد همیشه کار های هیجان انگیز را همراه برادرش " استینک " و حیوان خانگی اش " موشی " تجربه کند. جدیداً جودی عاشق خواندن کتاب های ترسناک شده و حالا هم در حال خواندن یکی از آن هاست که یدفعه استینک وارد اتاقش می شود و برق از سر جودی می پرد.

جودی به شدت خودش را وارد داستان های ترسناک کرده و خودش را جای نویسنده کتاب فرض می کند، او قصد دار همه ی پنجاه و شش کتاب کارآگاهی و ترسناک " نانسی درو " را بخواند و همه ماجراهای کارآگاهی او را انجام دهد. با تعریف این داستان ها برای استینک او را هم مشتاق می کند. تا این که جدی جدی مشغول جمع آوری چیزهایی می شود که یک کارآگاه باید داشته باشد. مثل چراغ قوه یا یک لباس مبدل و این چیز ها، بعد هم تصمیم می گیرد با دوستانش هم یک گروه ماجراجویی و کارآگاهی تشکیل دهد و همه آدم بد ها را گیر بیانداز یا اشیاء گم شده را پیدا کند. تا این که روزی واقعا یک موضوع کارآگاهی پیش می آید که حالا جودی قصد دارد آن را حل کند و این موضوع چیزی نیست جز...

 

برشی از متن

توی مدرسه ی " ویرجینیادیر "، همه درباره ی گروهبان " سوپربوکِش "، معروف به آقای چیپس، حرف می زدند. بعد، عصر روز جمعه اتفاقی افتاد. یک اتفاق بزرگ. جودی درست وسط یک پرونده ی مهم بود _جلد 15 نانسی درو، به نام: " پل جن زده "_ که صدای بلندگو در مدرسه پیچید. جودی یک متر از جا پرید: « وای! » و سکوت زنگ کتاب خوانی را بر هم زد. خانم " تاکسیدو "، مدیر مدرسه، با بلندگو گفت: « معلم ها و دانش آموز ها! می خواهم موضوع مهمی را اطلاع تان برسانم. سرکار " کاپ " تلفن زد و خبر داد که آقای چیپس گم شده. » هیچ خبر خوبی نبود. خبر بدی بود. خبر ناخوشایندی بود. خبر ناراحت کننده ای بود. خانم مدیر ادامه داد: « آقای چیپس آخرین بار ساعت هفت صبح در منطقه ی بیردنک، توی خیابان ابی گیل دیده شده. » جودی گفت: « آن جا نزدیک خانه ی ماست. » " جسیکا " با انگشت به خودش اشاره کرد و گفت: « خیابان من است. » _ سرکار کاپ از ما خواهش کرده چون چند روز پیش آقای چیپس را دیده ایم و می شناسیمش، دنبالش بگردیم. اگر هر کدام از شما پلیس مخفی ها. آقای چیپس را دیدید، فوری به شماره ی 1-800  تلفن کنید. متشکرم. آقای چیپس گم شده! فرار کرده! ناپدید شده! به احتمال زیاد، این خبر، بدترین خبر بود که در تمام این سال ها مدیر مدرسه ی ویرجینیادیر از بلندگو اعلام کرده بود. یک لحظه ی نانسی درویی صبر کن ببینم! او، جودی دمدمی، درست وسط یک معمای راست راستکی بود نه یک معمای داستانی...

(از سری کتابهای فندق) نویسنده: مگان مک دونالد تصویرگر: پیتر اچ. ری نولدز ترجمه: محبوبه نجف خانی انتشارات: افق