درباره ی کتاب زمانه ی جادو 3 (سومین قهرمان)
کتاب "سومین قهرمان" جلد سوم از مجموعه داستانهای "زمانه جادو" از انتشارات پرتقال میباشد که برای مخاطب کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآمده است.
هماکنون زار و کاش، به نوجوانانی سیزده ساله تبدیل شدهاند؛ اما نه نوجوانانی معمولی و ساده بلکه با ویژگیها و تواناییهای خاص و منحصر به فرد:
کاش از چشمی جادویی برخوردار است؛ جادویی که سازگار با آهن میباشد؛ این موضوع در حالی اتفاق افتاده که جنگاوران اصلا نباید قدرت جادویی داشته باشند. دختر قصه، جهت پنهان داشتن توانایی خویش از دیگران، همواره از یک چشمبند استفاده میکند.
در سویی دیگر نیز، زار، از جادوی ویژهی ساحرهها بهرهمند است؛ جادویی که آن را درون زخمی روی دست راستش نگاه میدارد؛ او نیز همچون کاش، سعی در پنهان داشتن این موضوع میکند. بنابراین همیشه، دستکشی به دست دارد.
ماجرا از دوستی میان کاش و زار آغاز میشود؛ اتفاقی که بر خلاف آیین گذشتگان است. اما دختر و پسر قصه به این آیین توجهی نکرده و جهت تحقق اهدافی بزرگتر، تصمیم میگیرند همراه با یکدیگر از خانههایشان فرار کنند. تصمیمی که آنها را با خطراتی بزرگ مواجه خواهد کرد.
"خنجرخان" نیز کاش و زار را در این مسیر همراهی مینماید؛ او پسر یک جنگاور و دستیار محافظ کاش است. با فرار این سه تن از خانه، اتفاقاتی پرکشش و هیجانانگیز رخ میدهد.
"جادوگران" و "جنگاوران" ساکنان جنگل "بکر" هستند. آنها از گذشتههای بسیار دور، با یکدیگر اختلاف دارند و از هم دوری میکنند. جادوگران با استفاده از قدرتهای جادویی خود، زندگی میکنند و از آن در برابر دشمنان بهره میبرند. در مقابل، جنگاوران نیز با استفاده از سلاح ویژهی خود، یعنی آهن، از خود و زندگیشان محافظت مینمایند؛ سلاحی که به راحتی، اثر قدرتهای جادویی جادوگران را از بین میبرد.
علاوه بر این دو گروه، موجودات خطرناک دیگری نیز در جنگل بکر حضور دارند. موجوداتی به نام "ساحرهها"، که دشمن مشترک جادوگران و جنگاوران به شمار میآیند؛ دشمنانی سرسخت و خونخوار که مشکلات زیادی را برای ساکنان این جنگل ایجاد میکنند.
سالها پیش، ملکهی جنگاور، "سیکاروکس" در عشقی دوطرفه، دل به "انکنزو"، شاه جادوگر میبازد. اما شاه و ملکهی جوان قصه، جهت دوری از نفرین قدیمی و تبعیت از گذشتگان خود، با زیر پا گذاشتن علاقهی خویش، با فردی دیگر از همنوعان خود ازدواج میکنند. در نتیجهی این پیوندها، انکنزو صاحب پسری به نام "زار" میشود. سیکاروس نیز دختری را به دنیا میآورد و او را "کاش" نامگذاری مینماید.
برشی از کتاب زمانهی جادو 3
- ساحل کفشها
وقتی خنجرخان یخزده و لرزان بیدار شد، اثرات دارویی که او را به زار تبدیل کرده بود، رخت بسته و هیچ اثری از تبوتاب آن در وجودش باقی نمانده بود. شاید آن مدت کوتاهی که توی جلد زار رفته بود، کمی از شخصیت زار هنوز در جسمش باقی مانده بود. اما حالا از آن دیوانه بازیهایی که مهار او را به دست گرفته بودند، خبری نبود.
به دستش نگاه کرد، مثل علف هرز لاغر بود.
حتی دیگر هاب هم نبود. فقط خنجرخان بود... دستیار محافظ خیلیخیلی معمولیای که به اعتماد شاهزادهاش خیانت کرده بود.
خنجرخان به تنها بودن عادت داشت، حتی وقتی توی جمع بود.
اما برای اولین بار در تمام عمرش، واقعا و کاملا...
تنها بود.
با دستهای لرزان نقشهای را که از دانشنامهی طلسم جدا کرده بود، بیرون آورد. نقشه راه رسیدن به هیولای آب را به او نشان میداد. مسیر از جنگل سوخته میگذشت و توی نقشه به روشنی میدرخشید که این یعنی به سوی مسیر درستی در حرکت بود.
مسیر به جایی ختم میشد به نام ساحل کفشها و روبهروی این ساحل جزیرهای بود به نام جزیرهی نوکالاوی.
هشدار پایین نقشه به چشم میخورد که با حروف سیاه درشت نوشته بود:
قیمت و خرید کتاب زمانهی جادو 3 (سومین قهرمان) از انتشارات پرتقال
کتاب سومین قهرمان سومین جلد از مجموعه ی زمانهی جادو اثر کرسیدا کاوئل با ترجمه ی چکامه چکامیان از انتشارات پرتقال و سایر کتاب رمان های کودک و نوجوان را می توانید از فروشگاه کتابانه خریداری نمایید.
- نویسنده: کرسیدا کاوئل
- مترجم: چکامه چکامیان
- انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب زمانه ی جادو 3 (سومین قهرمان)
دیدگاه کاربران