درباره کتاب پندهای قندپهلو (جلد دوم)
زندگی چیزی نیست جز مجموعه ای از تجربه های ما. تجربه های تلخ و شیرین که روی هم خاطره ها، درس ها و بایدها و نبایدهایی را برای ما رقم می زنند. برای همین می توان زندگی را بهترین آموزگار دانست. مهم این است که از تجربه های خود و دیگران درس بگیریم، تا اینکه مدام به خود سرکوفت اشتباهاتمان را بزنیم. در گذشته های دور که افراد بیش تر دور یکدیگر جمع می شدند، می توانستند از تجربه های همدیگر استفاده کرده و با مشورت پیرهای جمع از آن ها پند بگیرند.
برشی از متن کتاب پندهای قندپهلو (جلد دوم)
ویلون زن در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویلون کرد. این مرد در عرض 45 دقیقه، شش قطعه از بهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند. سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد. از سرعت قدم هایش کاست و چند ثانیه ای توقف کرد، بعد با عجله به سمت مقصد خود به راه افتاد.
(مجموعه ای از 62 داستان زیبا، 62 نکته عبرت آموز) گردآورنده: حسین شکرریز انتشارات: فکر آذین
نظرات کاربران درباره کتاب پندهای قندپهلو (جلد 2)
دیدگاه کاربران