درباره کتاب پندهای قندپهلو (جلد اول)
بیش از پنجاه عنوان داستان کوتاه برای آنانکه طرفدار این نوع ادبی هستند و نیز برای آنانی که در میان روزمرگیهای شلوغ زندگی، فرصت مطالعه آثار بلند و دنبالهدار را ندارند؛ اما علاقهمند به مطالعه هستند. داستانهای این اثر که البته چند جلدی از آن به چاپ رسیده و چاپهای متعدد و فراوان آن گویای استقبال از جانب مخاطبان بوده، حکایتها و داستانهایی است که در فضای بیانتهای مجازی پراکنده است ونویسنده آنها را بعد از جمعآوری، بازخوانی و ویرایش، به سبک و سیاق آثار گذشتگانی چون سعدی یا عبید زاکانی نگاشته است.
برشی از متن کتاب پندهای قندپهلو (جلد اول)
تصویر ذهن: پدر و پسری مشغول قدم زدن در کوه بودند؛ که ناگهان پای پسر به سنگی گیرکرد، به زمین افتاده و ناخودآگاه فریاد کشید: - آی صدایی از دور دست آمده: - آی! پسرک با کنجکاوی فریاد زده: - که هستی؟ پاسخ شنید: - که هستی ؟ پسرک خشمگین شد و فریاد زد: - ترسو! باز پاسخ شنید: - ترسو! پسرک با تعجب از پدرش پرسید: - چه خبر است؟ پدر لبخندی زد و گفت: - پسرم، توجه کن. بعد با صدای بلند فریاد زد: - تو یک قهرمان هستی. صدا پاسخ داد: - تو یک قهرمان هستی. پسرک باز بیشتر تعجب کرد، پدر توضیح داد: - مردم میگویند که این انعکاس کوه است، ولی در حقیقت، این انعکاس زندگی است.
نظرات کاربران درباره کتاب پندهای قندپهلو
دیدگاه کاربران