کتاب سیاه | ارهان پاموک

درباره‌ی کتاب سیاه اثر ارهان پاموک

کتاب سیاه اثر اورهان پاموک می‌باشد که عین‌له غریب آن را به فارسی ترجمه کرده و در نشر چشمه به چاپ رسیده است. پاموک در سال 2006 برنده‌ی جایزه ی نوبل ادبیات شده است. کتاب سیاه رمانی ساده نیست، بالعکس از جمله کارهای نوآر یا متفاوت ادبیات ترک به حساب می‌آید.

کتاب سیاه یکی از بهترین کتاب‌های اورهان پاموک می‌باشد. داستان ماجرای وکیلی است که به دنبال همسر و پسر مفقودی اش می گردد. دراین کتاب می توان اثر سیاست را در جامعه نیز یافت. علاوه بر این کتاب سیاه همچنین داستان تاریخ نیز هست، تاریخ استانبول، تاریخی نه رنگارنگ، بلکه سیاه و پر از پیچیدگی. برای همین است که نمی توان آن را یک داستان معمولی دانست. کتاب سیاه، داستان استانبول است. داستان مرگ و فلسفه.

بخشی از کتاب سیاه ارهان پاموک

هفته ی پیش یکی به تو سلام رساند و من به او گفتم حتما و به روی چشم ولی تا برسم در ماشین یادم رفت، این که به تو سلام برسانم نه، خود یارو را یادم رفت، همانی که گفت سلام برسانم، الان هم هرچه زور می زنم نه اسم طرف یادم می آید نه شکل و شمایلش که راستش را بخواهی خیلی هم از این بابت ناراحت نیستم، یعنی اگر به تو برنخورد می توانم بگویم خوشحال هم هستم.

قدیم ها از این چیزها نداشتیم که «به زنت هم سلام برسون». اگر زنت خانه دار باشد و محکوم به اقامت دائم و تمام وقت در خانه آن وقت جز فامیل و بقال سر محل که کسی نباید بشناسدش، او هم جز همین ها که گفتم نباید هیچ غریبه ای را بشناسد. حالا به او بگویم یک مرد غریبه سلام رساند که چی؟ هوایی می شود خب. کدام مرد غریبه؟ من را از کجا می شناسد؟ به همه سلام رساند یا فقط به من؟ اگر فقط به من چرا من؟ قربانش بروم صبح تا شب خانه است و برای ور رفتن با همه ی این سوال ها هم وقت دارد خب. قدیم ها از این رسم ها نداشتیم که آخر. یادش بخیر، آن موقع حتا تراموا هم بهتر از الانش بود.

می دانم که می دانید من نه زن دارم نه در فکر زن گرفتن هستم، این را هم می دانم که الان از کنجکاوی و تعجب مانده اید که پس این حرف ها چیست، نه؟ نگران نباشید در این نوشته می خواهم از حافظه صحبت کنم و طبق معمول هیچ کاری به کار زن ها ندارم نه به این بدبخت های خانه دارش نه به آن بدبخت های شاغلش.

فهرست

فهرست کتاب سیاه

درباره ی نویسنده قسمت اول فصل اول: اولین بار که غالب رویا را دید فصل دوم: وقتی آب بغاز ته کشید فصل سوم: به رویا سلام برسان فصل چهارم: دکان علاء الدین فصل پنجم: بچه که نیستیم فصل ششم: اولاد استاد بدیع فصل هفتم: ق مثل قله ی قاف فصل هشتم: سه تفنگ دار فصل نهم: یکی من را تعقیب می کند فصل دهم: چشم فصل یازدهم: ما حافظه مان را در سینما از دست دادیم فصل دوازدهم: بوسه فصل سیزدهم: به به ببین کی آمده است فصل چهاردهم: همه منتظرند فصل پانزدهم: قصه ی عاشقانه ی آن شب برفی فصل شانزدهم: می خواهم خودم باشم فصل هفدهم: شناختی من را؟ فصل هجدهم: تاریکی آپارتمان فصل نوزدهم: اشاره-نشانه های شهری قسمت دوم: فصل اول: خانه ی ارواح فصل دوم: شما هم خوابتان نمی برد؟ فصل سوم: شمس را چه کسی کشت؟ فصل چهارم: قصه ی آن که اهل قصه نیستند فصل پنجم: راز چهره ها فصل ششم: جلاد و چهره ای گریان فصل هفتم: اسرار حروف فصل هشتم: یک شطرنج مفصل و طولانی فصل نهم: کشف الاسرار فصل دهم: قهرمانش من بودم فصل یازدهم: برادر عزیز من فصل دوازدهم: قصه ی قصه از آینه بپرس فصل سیزدهم: من نه یک دیوانه ی زنجیری بلکه یک مخاطب ساده ام، ساده اما صادق فصل چهاردهم: تصاویر مرموز فصل پانزدهم: مهم خود قصه است نه قصه گو فصل شانزدهم: قصه ی شاهزاده فصل هفدهم: اما من که این ها را نوشته ام فهرست منابع سر فصل ها

• نویسنده: ارهان پاموک
• مترجم: عین‌له غریب
• انتشارات: چشمه