loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اثر اسلاونکا دراکولیچ با ترجمه ی رویا رضوانی در نشر گمان به چاپ رسیده است.

گرسنه بودیم، برای همین گفتم "بریم پیتزا بخوریم!" منظورم این بود که غذایی فوری و دم دستی بخوریم.‌در جایی مثل نیویورک، یا هر شهری در اروپای غربی، وقتی آدم این پیشنهاد را می دهد منظورش همین است. یولانتا( انگلیسی_ لهستانی) بور و ظریف نگاهی به من کرد و در فکر رفت، انگار کار خیلی سختی روی دستش گذاشته بودم. با شرمندگی گفت " اینجا دو تا پیتزا فروشی بیشتر نیست." از اینکه خیال کرده بودم در لهستان هم پیتزا خیلی راحت گیر می آید احساس گناه کردم. گفتم "ولش کن." اما او اصرار کرد که به یکی از پیتزافروشی ها برویم. گفت " باید اونجارو ببینی. خیلی با بقیه ی رستوران های ورشو فرق داره." شانس آوردیم که بدون رزرو قبلی میزی به ما دادند. رستورانی خصوصی بود، یکی از تک و توک رستوران های خصوصی. باز هم شانس آوردیم که از عهده ی پرداخت قیمت یک پیتزا و آبجو برآمدیم. با آن پول می شد در هتلی لوکس شام خورد. بیرون باران می بارید، بعدازظهری سرد و زمستانی در ورشو. اینکه کوکا و پیتزا را نه تنها به عنوان غذای خاص و گران، بلکه بیش از آن، به عنوان حق انتخاب به تو می دهند، به نظرم مثل نوعی تحقیر آدمی و نوعی امپریالیسم می آید، شاید چون در اینجا چیزی که تقریبا نیست حق انتخاب است.

کم کم آدم درک می کند که در اینجا نه تنها واقعیت از جنسی دیگر است، بلکه کلمات هم معنای دیگری دارند. به این ترتیب متوجه می شوی "دوست داشتن" نه تنها حق انتخاب را می رساند، بلکه به ظرافت طبع و حتی نوعی امتیاز و آداب دانی اشاره دارد_در واقع نگاهی کاملا متفاوت به غذا. مسلما این معنا را نمی رساند که شکمت را با هرچه که آن روز در بازار سبزی یا بقالی گیر آمد پر کنی. برعکس معنایش تجربه ای خاص، نوعی شناخت، امکان مقایسه ی کیفیت و طعم است.

(قسمتی از متن کتاب)


فهرست


قهوه را که نمی شود تنهایی خورد پیتزا در ورشو، کیک در پراگ آرایش و دیگر مسائل حیاتی یاد اولریکه، در این شب زمستانی و اما رختشویی عروسکی که پیر شد عقبگرد، پیش به سوی گذشته رودرو با مامور سانسورم استعداد غریب تقسیم سلولی آپارتمان های ما شعبه ی کوچک اطلاعات زبان سوپ در نیویورک چه دیدم؟ نامه ای از آمریکا تردید هایی درباره ی پالتو پوست انتخابات، بالون سرخی که باد نداشت اولین عشای ربانی من رنگ دیوارهای ما روز شروع جنگ کمونیسم رفت و ما ماندیم

نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ مترجم: رویا رضوانی انتشارات: گمان

مشخصات

  • نویسنده اسلاونکا دراکولیچ
  • نوع جلد نرم
  • قطع پالتویی
  • نوبت چاپ 9
  • سال انتشار 1398
  • تعداد صفحه 249
  • انتشارات گمان
  • شابک : 9786009407217

درباره اسلاونکا دراکولیچ نویسنده کتاب کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم


نظرات کاربران درباره کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل