معرفی کتاب تصادف شبانه
«تصادف شبانه» از جنس رمان های مدرن با قهرمانی پرسه زن است. او شاهد است، شاهد پدیده های مختلف شهر، شاهد سیاهی، تباهی و نابودی شهر و انسان. مردی در نیمه شب با خودروی زنی تصادف می کند.
پس از طی مراحل اداری و غیره، او در صدد پیدا کردن زن برمی آید. در صدد پیدا کردن «ژاکلین» و شاید پیدا کردن خود؛ همان هویت گم شده اش. تصادف یکی از مهم ترین عناصر داستانی است که می تواند در دگرگونی زندگی شخصیت های داستان تاثیر گذار باشد، داستان پاتریک مودیانو نیز با همین شوک تصادف و عواقب آن شروع می شود.
شخصیت داستان «تصادف شبانه» گنگ و گیج است. مودیانو به خوبی توانسته است جوانان گیج جنگ را در این کتاب به تصویر بکشد. مودیانو در این اثر خود از سبکی رئالیستی تبعیت کرده است و سرگشتگی های یک جوان در یافتن خود و هویت خویش را به مخاطب ارائه می کند. او بالاخره ژاکلین را می یابد.
اما آیا با یافتن ژاکلین مشکلات حل می شود؟ پاتریک مودیانو در «تصادف شبانه» به خوبی ذهن مخاطب را بازی می دهد و او را در هزارتوی افکار شخصیت اصلی کتاب/جوان قرار می دهد. مخاطب با او همراه می شود تا معنایی برای زندگی خود پیدا کند. در حال و گذشته و آینده قدم بزند و در سردرگمی جوان، غرق شود.
برشی از متن کتاب تصادف شبانه
سال ها پیش موقعی که دیگر داشتم پا به سن بلوغ می گذاشتم، دیروقت از میدان پیرامید می گذشتم تا به کنکورد بروم که یک هو اتومبیلی از تاریکی بیرون آمد. اول خیال کردم از بغلم رد می شود. ولی بعد، درد شدیدی از قوزک پا تا زانویم احساس کردم. افتادم روی پیاده رو. ولی نتوانستم بلند شوم.
اتومبیل از مسیرش خارج شده و با سر و صدای خرد شدن شیشه ها به یکی از تاق های هلالی میدان خورده بود. در ماشین باز شد و زنی تلو تلو خوران بیرون آمد. مردی که جلو ورودی هتل، زیر تاق ها ایستاده بود، راهنمایی مان کرد توی سالن. من و زن روی کاناپه ی چرمی قرمزی نشستیم و او جلو پیشخان پذیرش تلفن می زد.
فک، گونه و پیشانی زن زخمی شده بود و خون ریزی داشت. مرد سبزه ی چهار شانه ای با موهای بسیار کوتاه وارد سالن شد و آمد سمت ما. بیرون چند نفر چمع شده بودند دور اتومبیلی که درهایش باز بود. یکی شان چیزهایی یادداشت می کرد شبیه گزارش. وقتی می خواستیم سوار ماشین پلیس امداد شویم، فهمیدم پای چپم بی کفش مانده. من و زن شانه به شانه ی هم روی نیمکت چوبی نشسته بودیم.
موخرمایی چهارشانه روی نیمکت رو به روی مان نشسته بود. سیگار می کشید و هرازگاهی سردی به ما می انداخت. از پشت توری پنجره می دیدم داریم از خیابان ساحلی توییلری رد می شویم. فرصت نداده بودند کفشم را بردارم. با خودم فکر کردم تمام شب می ماند همان جا، وسط پیاده رو. نمی دانستم چیزی که جا گذاشته ام کفش بوده یا حیوانی که تازگی ها ولش کرده بودم؛ سگ دوران کودکی ام که وقتی حوالی چاریش توی خیابانی به اسم دکتر کورزن زندگی می کردم یک اتومبیل زیرش گرفت.
خرید کتاب تصادف شبانه
کتاب تصادف شبانه نوشته ی پاتریک مودیانو می باشد که حسین سلیمانی نژاد آن را به فارسی ترجمه کرده و در نشر چشمه به چاپ رسیده است. برای خرید کتاب تصدف شبانه کلیک کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب تصادف شبانه
دیدگاه کاربران