معرفی کتاب پاییز فصل آخر سال است
کتاب پاییز فصل آخر سال است داستانی خوب و قابل فهم دارد. شخصیت پردازی نویسنده در این کتاب بسیار قوی است و هر یک از شخصیت ها را می توان در زندگی عادی دید و احساس کرد. نویسنده مشکلات اقتصادی، عاطفی، شغلی و مهاجرت را در زندگی این سه نفر به تصویر می کشد.
کتاب، داستان زندگی سه دختر است که در آستانه 30 سالگی، هر یک دغدعه ها و مشکلات خود را روایت می کنند. روجا، شبانه و لیلا هر کدام اتفاقات روز خاصی را در تابستان بازگو می کنند که گاهی هنگام دیدن یکدیگر یا نقل خاطره ای بهم بر خورد می کنند. بخش دوم، سه ماه بعد در فصل پائیز و اتفاقات 3 روز متفاوت گفته می شود. لیلا درگیر موقعیت اجتماعی، شغل و مهاجرت همسرش و روزهای بعد از رفتن اوست، اما هنوز نتوانسته خود را بعد از رفتن میثاق بازیابد.
روجا نیز در تلاش برای گرفتن اقامت تحصیلی برای یک دانشگاه معتبر است اما وابستگی عاطفی زیادی به مادرش دارد. شبانه با داشتن برادری معلول در حال تلاش برای ساخت زندگی خود با ارسلان است، اما از مشکلات عاطفی و ترس از تنهایی رنج می برد. شبانه نمادی است از یک دختر ترسو که برای خوشبختی هیچ تلاشی نمی کند و روجا نمادی از یک دختر جنگجو که می خواهد آینده خود را بسازد. اما لیلا نماد دختری بازنده است که پس از ترک همسرش نمی تواند به زندگی عادی برگردد. نویسنده هیچ تلاش و راهکاری برای حل مشکلات و قضاوتی درباره آنها نمی کند و صرفا اتفاقات زندگی این سه نفر را روایت می کند.
برشی از متن کتاب پاییز فصل آخر سال است
باید ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم. تنها کاری که مطمئنم خوب بلدم. همه مان ادایش را در می آوردیم. من، مامان، بابا. بین ما فقط ماهان است که انگار همیشه خوشحال است.
کسی چه می داند، حرفِ درست که نمی زند، شاید او هم مثل ما دارد ادا در می آورد. مثلاً آن بار که زندگی مزخرف مامانت به جایی رسید که بابا ما را ببرد مسافرت خانوادگی تا احساس خوشبختی کنیم و ماهان تمام راه را بالا آورد و ماشین را به گند کشید. یا آن بار که رفتیم مدرسه ی ماهان و به سرودی که با دوستانش خواند و هیچ کس چیزی نفهمید، گوش دادین و با لبخندهایی احمقانه برایش دست زدیم.
حتا روزی که دانشگاه قبول شدم و مامان جشن گرفت و ماهان را گذاشت خانه مامان بزرگ تا آبروی مان را جلوِ مردم نبرد. خیلی وقت است ادا در می آوریم. ادای خوشبختی ساده ای که در این بدبختی محتوی ابدی گمش کرده ایم.از کِی شروع شد؟ کجا، کدام روز؟ یادم است چند ماه طول کشید تا فهمیدیم باید برای همیشه فراموشش کنیم.
چیزی به زندگی ما اضافه شده بود.چیزی مثل غول سیاه بزرگ که همیشه کنار ماهان راه می رفت و سایه ی زشت اش روی او می افتاد. می دیدمش که با دندان های زشت و کثیف بین مامان و ماهان می ایستاد و می خندید "
خرید کتاب پاییز فصل آخر سال است
کتاب پاییز فصل آخر سال است اثر نسیم مرعشی در نشر چشمه به چاپ رسیده است. برای خرید کتاب پاییز فصل آخر سال است به همراه سایر رمان های ایران از کتابانه کلیک کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب پاییز فصل آخر سال است
دیدگاه کاربران