کتاب قدرت سادگی - جک تراوت

کتاب قدرت سادگی به قلم جک تراوت و استیو ریوکین با ترجمه ی ابوالفضل قلایی و ارمغان هوده شناس در انتشارات رسا به چاپ رسیده است.

افراد همواره جهت دست یابی به موفقیت و کسب پیشرفت های چشمگیر در زمینه ی کسب و کار، به دنبال راه کارها و شیوه هایی موثر هستند تا با به کارگیری آن ها، به تجارت خود رونق بخشند. به طور کلی تحقیق و پژوهش برای کشف روش های صحیح و مناسب در جهت تحقق اهداف اقتصادی و تجاری، یکی از موضوع های رایج و مورد توجه از جانب تمامی جوامع است که بخش عمده ای از مطالعات را به خود اختصاص می دهد. در همین راستا، نویسنده معتقد می باشد که بر خلاف تصور اکثریت عموم، پیچیدگی های موجود در امور تجاری و تخصصی، مانع بزرگی بر سر راه پیشبرد فعالیت های سازمان های اقتصادی است و مدیران و رهبران تجاری باید با بهره جستن از عقل و خرد خویش در جهت ساده سازی تمامی امور تلاش کرده و در نتیجه، از این طریق، تحقق حتمی برنامه های بنگاه خود را تضمین کنند. به بیانی دیگر، مولف، با ذکر مثال هایی صریح و روشن، سادگی را عامل بسیار موثری در موفقیت معرفی نموده و با ارائه ی راه کارهایی کارآمد، مخاطب را در به دست آوردن موقعیت هایی ویژه و ممتاز در عرصه ی کسب و کار یاری رسانده و مسیر دشوار پیشرفت را در برابر او هموار می سازد.

فهرست

مقدمه مبانی سادگی سادگی، چرا همه از آن می ترسند؟ عقل سلیم، می تواند کارها را ساده کند زبان پیچیده، می تواند ذهن مردم را کور کند مباحث مدیریتی اطلاعات زیاد، شمار ا گیج می کند مشاوران، منشا بی خردی های بسیار رقبا، خیلی ساده آن ها را به عنوان دشمن قلمداد کنید استراتژی، چیزی نیست جز تمایز مشتری مدار، یک اصل است، نه یک نقطه تمایز بودجه ی سالانه، راهی ساده برای افزایش دلاوری های تان قیمت، راهنمای ساده برای قیمت گذاری درست مباحث رهبری رسالت سازمانی، هر چه طولانی تر، غیر ضروری و گیج کننده تر رهبری، چیزی نیست جز سوق دادن افراد به مسیر درست برنامه ریزی بلند مدت، فقط افکار پوچ و واهی است سازماندهی، هر چه ساده تر، بهتر بازاریابی، تبدیل ایده های ساده به استراتژی است ایده های جدید، اقتباس از دیگران، ساده تر است اهداف، به نظر خوب هستند اما کم تر به سرانجام می رسند رشد، می تواند برای کسب و کارتان بد باشد مباحث افراد ایجاد انگیزه، تلاش به تنهایی چاره ساز نیست خودبهسازی، لباس های جدید امپراتور است موفقیت، پیدا کردن یک اسب و سواری گرفتن از آن است منتقدین، ساده بودن راحت نخواهد بود در خاتمه سادگی، هنوز قدرتش کارساز و پا بر جا است درباره ی نویسندگان کتاب

برشی از متن کتاب

عقل سلیم می تواند کارها را ساده کند برای مشخص کردن امور ضروری و تعیین خط مشی منسجم برای انجام امور باید از زبان ساده، منطق ساده و عقل سلیم ساده بهره ببرید. آبراهام لینکلن بهترین پادزهر برای ترس از سادگی، عقل سلیم است. متاسفانه مردم غالبا وقتی به محل کار می آیند، عقل سلیم شان را در پارکینگ جا می گذارند. همان طور که نری مینتزبرگ، استاد مدیریت در دانشگاه مک گیل، می گوید: نمدیریت، پدیده ی عجیب و غریبی است. مدیریت، سخاوتمندانه هزینه می کند، خیلی نفوذ و قدرت دارد به طرز عجیبی فاقد عقل سلیم است.» عقل سلیم خردی است که توسط همه درک می شود. چیزی است که در یک جامعه به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شده است. ایده های ساده، معمولا ایده های بدیهی هستند، چرا که عین حقیقت اند. اما انسان ها به غریزه ی خود اعتماد ندارند. آن ها احساس می کنند حتما باید یک پاسخ پنهان و پیچیده وجود داشته باشد. اشتباه است. آن چه برای شما بدیهی است. برای اغلب افراد نیز چنین است. به همین دلیل است که معمولا در بازار، یک پاسخ بدیهی خیلی خوب نتیجه می دهد. یکی از رازهای استادان لغت های باب روز، این است که، با یک ایده ی ساده و بدیهی شروع کرده و در ادامه پیچیده اش می کنند. تفسیر مجله ی تایم از کتاب استفان کاوی این پدیده را تایید می کند: نبوغ او، در پیچیده کردن بدیهیات است و در نتیجه، کتاب هایش از نظر گرافیکی شلوغ هستند. جدول ها و نخمودارهایش از صفحه بیرون زده است. او می خواهد با به کار بستن ستون های حاشیه و کادرها، فصول کتاب را قابل فهم تر کند. نوشته های پر هیاهو به همراه پاراگراف های کج – شکیل کردن، طراحی کردن، مترادف نوشتن، عبارات تلقینی – که اگر این شلوغی ها نباشند کتاب هایش شبیه یک تایر پنچر است که باد خالی کرده است. از این هم نگذریم که او از علامت تعجب هم بیش از حد استفاده می کند. اگر در فرهنگ لغت «عقل سلیم» را جست جو کنید، این معنی را خواهید یافت: قضاوت درست و اصیلی که فاقد هرگونه جهت گیری احساسی یا جزئی نگری فنی و مهارتی است. عقل سلیم به دانش فنی خاصی هم وابسته نیست. به عبارت دیگر، شما با استفاده از عقل سلیم، همه چیز را همان طور که واقعا هستند می بینیدو در تصمیم گیری های خود، از دستورات منطق محض پیروی کرده و عواطف و علایق شخصی را حذف می کنید. چیزی ساده تر از این نیست. در فصل قبل، مدیریت جدید پراکتر اند گمبل، دنیای فروشگاه ها را همان طور که بودند، به وضوح دید: گیج کننده. و آن واضح بینی، مدیریت را به سوی راه کار ساده و عقلانی ساده سازی کارها هدایت کرد. به این سناریو توجه کنید. اگر شما به طور اتفاقی از ده رهگذر بپرسید که آیا خودروی کادیلاکی که سبیه شوورلت باشد خوب به فروش می رسد؟ بی شک همه ی آن ها پاسخ خواهند داد: نفروش خوبی نخواهد داشت.» این افراد، در قضاوت خود، از چیزی به جز عقل سلیم بهره  نبرده اند...

(راهنمای مدیریتی برای جلوگیری از انجام کارهای بیهوده و درست انجام دادن آنها) نویسندگان: جک تراوت - استیو ریویکین مترجمان: ابوالفضل قلایی - ارمغان هوده شناس انتشارات: رسا