
کتاب تا زمانی که | هاینریش بل
- انتشارات : نیلوفر
- مترجم : کامران جمالی
- تگ : کامران جمالی
محصولات مرتبط
بخشی از کتاب تا زمانی که اثر هاینریش بل
چهره ی اندوهگین من
هنگامی که در بندر ایستاده و سرگرم تماشای کاکایی ها بودم، چهره ی اندوهگین من نظر پاسبانی را جلب کرد که در آن حوالی گشت داشت. من در آن جا محو پرواز پرندگانی بودم که برای یافتن طعمه، بیهوده با شتاب تمام به سوی آسمان اوج می گرفتند و سپس با همان سرعت فرود می آمدند. بندر به صورتی مخروبه درآمده بود. رنگ آب به سبزی می زد و سطح آن را لایه ای از روغن کثیف پوشانده بود که در آن هرگونه آشغالی شناور بود.در بندر کشتی ای دیده نمی شد، بالابرها زنگ زده و انبارهای کالا از بین رفته بودند. به نظر می رسید که حتی موش های صحرایی هم بناهای دود زده ی اسکله را ترک گفته اند.
همه جا ساکت بود. سال ها بود که ارتباط با خارج قطع شده بود. من کاکایی خاصی را در نظر گرفته بودم و به پرواز او دقت می کردم. او مانند پرستوی وحشت زده ای که توفان را پیش بینی می کند، بیش تر نزدیک سطح آب پرواز می کرد و تنها گاهی به خود جرات می داد که هیاهوکنان به سوی آسمان اوج گیرد تا به کاکایی های دیگر بپیوندد و با آنان همراه شود. در این حال تنها آن ها می ریختم. دلم می خواست در مسیر پرواز ناهمگون کاکایی ها نقطه ی سفیدی را به عنوان مقصد تعیین کنم که به سوی آن پرواز کنند.
مایل بودم کهبا ریختن تکه نانی پیش این پرندگان غوغاگر، در پرواز ناهماهنگ آنان نظمی به وجود آورم. می خواستم آن ها را مانند طناب هایی که در کشتی با دست می کشند و سپس به آن شکل می بخشند، در نقطه ای گرد هم بیاورم. اما من هم مانند آن ها گرسنه بودم، من هم خسته بودم. با وجود این و با وجود غمی که در دل داشتم، باز احساس خوش بختی می کردم. ایستادن در بندر، دست ها را در جیب کردن، تماشای کاکایی ها و از اندوه سرشار شدن – این ها همه لذت پذیر بود.
اما ناگهان دستی آمرانه روی شانه ام قرار گرفت و صدایی به من گفت: «با من بیاین»
ضمنا صاحب دست کوشید که شانه ام را رها نکند و مرا با زور به سوی خود بچرخاند. مقاومت کردم، دست را از روی شانه ام کنار زدم و به آرامی گفتم: نشما دیوانه این.»
شخصی که هنوز پشت سرم ایستاده بود گفت: «هم قطار، بهتون هشدار می دم.»
در جواب گفتم: «چی می خواین جناب؟»
با خشم و به صدای بلند گفت: نجناب کی یه؟ ما همه هم قطاریم.»
بعد به من نزدیک شد، مرا از پهلو نگاه کرد و من ناگیر شدم تا نگاه خوش بختم را از جولان در دوردست ها فرا بخوانم و در چشم های بی روح او فرود بیاورم. پاسبان قیافه ای جدی داشتو به گاو وحشی ای می ماند که سال ها چیزی جز قانون نشخوار نکرده است.
خواستم سر صحبت را باز کنم. گفتم: «آخه چرا؟...»
گفت: «به دلیل قیافه تون: قیافه ی غمگین تون.»
خنده ام گرفت.
«نخندین.»
خشمش واقعی بود. ابتدا فکر کردم چون نتوانسته است...
کتاب تا زمانی که اثر هاینریش بل با ترجمهی کامران جمالی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب تا زمانی که هاینریش بل
چند سطری از مترجم
داستان کوتاه در آلمان
-
از مجموعه ی «بیگانه وقتی رسیدی به اسپا ...»
چهره ی اندوهگین من
بیگانه وقتی رسیدی به اسپا...
محبوبه ی شمارش نشده
کاسبی کاسبی است
شمع هایی برای حضرت مریم
پای گران من
خبر
آن سوی پل
[نگرشی بر داستان «آن سوی پل»
-
از مجموعه ی داستان های طنزآمیز «فقط نه به مناسبت کریسمس»
دایی ام فرد
فقط نه به مناسبت کریسمس
گزارش روزانه ی پایتخت
اتفاقی خواهد افتاد
ایستگاه راه آهن سیمپرن
مجموعه ی سکوت دکتر مورکه
خندنده
برای «اشمک» اشک نریز
-
داستان دیگر از بل
موقعیتی که در رمان های بد پیش می آید
پیوست ها
مقدمه
نقدی بر جنگ و صلح یا کوشش در جهت نزدیکی
درباره ی رمان
- گزیدهای از داستانها و نقدها
- برندهی جایزهی نوبل 1972
- نوینسده: هاینریش بل
- انتخاب و ترجمه: کامران جمالی
- انتشارات: نیلوفر
هاینریش بل
هاینریش بل کیست؟
«هاینریش تئودور بل» (متولد 21 دسامبر 1917 و در گذشته 16 ژوئیه 1985) نویسندهی اهل آلمان، دارنده جایزه نوبل ادبی است. هاینریش بل بعد از فارغالتحصیلی از دبیرستان زمان زیادی را در جنگ جهانی دوم به سر برد که همین موضوع بر روی آثارش تاثیر زیادی گذاشت و مضمون بیشتر کتابهایش در حوزه جنگ جهانی دوم است که در واقع هر کدام به عنوان یک رمان خارجی پرطرفدار در ایران شناخته میشوند.
زندگینامه هاینریش بل
بیوگرافی هاینریش بل از شهر «کلن» آلمان آغاز میگردد؛ جایی که او در یک خانواده کاتولیک به دنیا آمد. او از نویسندگان مهم بعد از جنگ است که دخالتهای شجاعانه و غیرقابل انطباقش بر فرهنگ سیاسی آلمان تاثیر زیادی گذاشت. هاینریش بل با حمایت از همکاران تحت تعقیبش و همچنین فعالان حقوق مدنی و زندانیان سیاسی پایش را از مرزهای ایدئولوژیک فراتر گذاشت. کتابها و مقالات او 40 سال اول دموکراسی آلمان را به دنبال دیکتاتوری نازی به تصویر میکشد. در ادامه، زندگینامه هاینریش بل را مطابق با مقاطع سنی مختلف او شرح میدهیم تا یک هنرمند روشنفکر را به درستی و در خور شخصیتش معرفی کنیم.
دوران کودکی هاینریش بل
کودکی هاینریش بل بین دو جنگ جهانی اول و دوم سپری گردید. او ششمین فرزند «ویکتور بل»، منبت کار و کابینتساز آلمانی، بود؛ تولد او در اوج گرسنگی و بدترین اتفاقات زمان جنگ اتفاق افتاد. به خاطر اوضاع نامناسب سیاسی خانوادهاش در سال 1921 به منطقه دور افتاده به نام «رادربرگ» نقل مکان کردند. هاینریش بل مقطع ابتدایی خود را در مدرسه «رادرال» میگذارند و بعد از آن برای یادگیری گرامر کلاسیک در یک مدرسه دستور زبان کلاسیک در شهر کلن شرکت میکند.دروان نوجوانی هاینریش بل
در سال 1929 آلمان دستخوش اتفاقات سیاسی و اقتصادی قرار گرفت تا جایی که بسیاری از بانکها ورشکست شدند، ویکتور بل هم که در یکی از همین بانکها سرمایهگذاری کرده بود، مجبور شد خانه خود را در رادربرگ بفروشد و مجددا به همان قسمت جنوبی شهر کلن بازگردد. بنابراین دوران نوجوانی هاینریش بل با تب و تاب زیادی از مشکلات سیاسی و اقتصادی همراه بود که البته با نقل مکان آنها وضعیت بهتر که نشد هیچ، وخیمتر نیز شد؛ چون کشور در شرف جنگ جهانی دوم و تحولات سیاسی قرار داشت و وضعیت اقتصادی و سیاسی دچار بحرانهای شدید بودند.
دوران جوانی هاینریش بل
دوران جوانی هاینریش بل نیز در بحبوحه جنگ میگذرد. هاینریش بل در سال 1939 در دانشگاه کلن ثبتنام میکند، اما در پاییز همان سال با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده میشود. ابتدا در یک اردوگاه آموزشی ارتش در «اوسنابروک» مستقر شد، سپس در سالهای متمادی بین 1939 تا 1945 ابتدا برای آلمان و سپس در جبهههای مختلف از جمله لهستان، فرانسه و روسیه علیه آلمان نازی جنگید. در طول سالهای جنگ تا جایی که توانست نامههای زیادی را به خانواده و نامزدش، «آن ماری»، ارسال کرد. اما در سال 1944 مادرش در اثر حمله قلبی حاصل از یک حمله هوایی جان خود را از دست داد.
ازدواج هاینریش بل
عشق زندگی هاینریش بل در طول زنی به نام آن ماری بود که در اواخر دهه سی میلادی با او آشنا شد . ازدواج هاینریش بل در سال 1942 اتفاق میافتد. در طول جنگ همیشه به یاد و خاطرهاش نامه نوشت. آن ماری عشق اول و آخر هاینریش بل بود و تا آخر عمر با یکدیگر زندگی عاشقانهای را داشتند که حاصل این عشق چهار فرزند پسر بود. در ضمن او و همسرش در سال 1976 خروجشان را از کلیسای کاتولیک علنا اعلام کردند، بدون اینکه از ایمان و اعتقادشان نسبت به خداوند یکتا کاسته شود. [caption id="attachment_278202" align="aligncenter" width="600"]
دوران تحصیل هاینریش بل
دوران تحصیل هاینریش بل و رفتنش به دانشگاه به خاطر جنگ با وقفهای طولانی مدت همراه بود. بل بعد از جنگ دوباره در دانشگاه کلن ثبت نام میکند و در رشته زبان و ادبیات آلمانی فارغالتحصیل میشود. او در خانه نیمه ویرانه پدرش به همراه همسرش آن ماری زندگی را میگذراند و مدتی برای گذارن امرار معاش در نجاری برادرش آلوئیس کار میکند و آن ماری هم برای پرداخت هزینههای زندگی در یک مدرسه متوسطه شروع به تدریس میکند. در همان سالهای اولیه بعد از جنگ بود که بل به طور منظم نویسندگی را همراه با تحصیلش شروع کرد. به طور کلی دوران تحصیل هاینریش بل چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ با موجی از سختیها و گرفتاریهای زیادی همراه بود.1953 – 1959 آغاز فعالیت ادبی هاینریش بل
اولین آثار ادبی هاینریش بل شامل رمانهای به نام صلیبی بدون عشق و فرشته خاموش بود که در دوران زندگیاش هیچگاه منتشر نشدند، اما بعد از مرگش در سال 1992 هر دو به چاپ رسیدند. همچنین داستانهای کوتاه، مقالهها، شعرها و نمایشنامههای جسته و گریخته زیادی نوشت که همه مربوط به دوران اشغال نازیها، جنگ و دوران پس از جنگ بود که البته بسیاری از آنها به چاپ نرسیدند. سال 1947 سال خوشیمنی برای بل و همسرش بود. در این سال او داستان کوتاه خود را به روزنامهها و مجلات متعددی ارسال کرد و بلاخره داستانش با نام قطار به موقع رسید منتشر شد. آغاز فعالیت ادبی هاینریش بل به طور رسمی با انتشار همین داستان کوتاه بود. داستان در مورد سربازی به نام «آندراس» است که سوار قطار میشود تا به جبهه جنگ برود، اما از جنگ میترسد. این داستان کوتاه نام هاینریش بل را به عنوان نویسندهای ضد جنگ بر سر زبانها انداخت. همچنین در همین سال پسرش، «رنه»، متولد شد که موجب شادی و شعف زیادی برای بل و آن ماری بعد از دوران جنگ شد.
مرگ هاینریش بل
مرگ هاینریش بل به صورت ناگهانی اتفاق نیفتاد، او مدتها در اثر بیماریهایی چون «هپاتیت» و «دیابت» بارها راهی بیمارستان شد و جراحیهای متعددی انجام داد. بل بعد از دورهای طولانی حاصل از رنج بیماریهای متعدد مجبور شد، در اوایل جولای سال 1985 مجددا جراحی کند. او بعد از این جراحی در 15 ژوئیه از بیمارستان مرخص شد و به خانه بازگشت و در روز 16 ژوئیه 1985 درون خانهاش در شهر «لانکنبرویچ» دار فانی را وداع گفت. پیکر هنرمند آلمانی در روز 19 ژوئیه در قبرستان «بورنهایم – مرتن» نزدیک شهر کلن به خاک سپرده شد. با مرگ هاینریش بل آثار او نه تنها فراموش نشدند، بلکه بیش از پیش مورد احترام و جایگاه ویژه قرار گرفتند. [caption id="attachment_278204" align="aligncenter" width="400"]
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه ویلیام شکسپیر
میزان شهرت هاینریش بل در دوران زندگی
شاید بتوان گفت که میزان شهرت هاینریش بل در دوران زندگیاش از بتدای دهه 50 میلادی آغاز گردید و این محبوبیت در سالهای پس از مرگش رو به فزونی رفت. در سال 1953 رمان حتی یک کلمه هم نگفت منتشر شد و با انتقادهای مثبتی همراه بود که برایش جوایز و افتخارات زیادی به همراه داشت. بل توانست در منطقه دیگر از شهر کلن خانهای بخرد و با خانوادهاش به آنجا نقل مکان کند و در سال 1954 رمان خانهای بدون نگهبان را به اتمام برساند. همچنین یکی از مهمترین رمانهایش را به نام نان سالهای جوانی به پایان رساند و استقبال خوبی از انتشار این رمان به عمل آمد. یکی از مهمترین سخنرانیهای عمومی هاینریش بل در سال 1956 در هفته برادری انجام شد که توسط انجمنهای همکاری یهودیان و مسیحیان ترتیب داده شده بود. در اواخر دهه 50 میلادی بهترین آثار هاینریش بل به نامهای یادداشتهای روزانه ایرلند و بیلیارد در ساعت نه و نیم به چاپ رسیدند که بر اساس کتاب یادداشتهای روزانه ایرلندی یک سریال برای تلویزیون آلمان تهیه شد که میزان شهرت هاینریش بل را بیش از گذشته بالا برد.
سبک نگارش هاینریش بل
سبک نگارش هاینریش بل ساده و بیآلایش است، چون او برای قشر خاصی نمینوشت بلکه در نظر او همه مردمان مخاطب او بودند که باید به نظر همه احترام میگذاشت. به طور کلی نثری که هاینریش بل برای تمامی آثارش انتخاب میکرد، نثری ساده و موجز بود که در عین سادگی تاثیر خود را به درستی بر مخاطب عام و خاص میگذاشت. البته برخی از نویسندگان و منتقدان هم سبک نگارش هاینریش بل را نگاهی اعتراضآمیز به آثار کلاسیک گذشته بر شمردهاند که تنها عدهای خاص از پس فهم و درک آنها بر میآمدند. مجموعه داستانهای کوتاه و همچنین رمانهایش با نثری آمیخته از پوچی و بیمعنای زندگی مردم است که بخش اعظم آن برگرفته از جنگ و وقایع بعد از آن است. سبک نگارش هاینریش بل برگرفته از لغات و جملات بدون تکلف و عامیانه است که هر مخاطبی را با هر سلیقهای به سمت خود میکشاند.
کتابهای هاینریش بل
آثار هاینریش بل شامل مقالات، داستانهای کوتاه، رمان و داستانهای بلند متعدد است که لیست کتابهایش به شرح زیر میباشد:- کتاب قطار به موقع رسید
- کتاب گوسفندان سیاه
- کتاب آدم کجا بودی؟
- کتاب خانهای بدون نگهبان
- کتاب او حتی یک کلمه هم نگفت
- کتاب نان سالهای جوانی
- کتاب یادداشتهای روزانه ایرلند
- کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم
- کتاب عقاید یک دلقک
- کتاب جدایی از گروه
- کتاب پایان یک ماموریت
- کتاب سیمای زنی در میان جمع
- کتاب آبروی از دست رفته کاترین بلوم
- کتاب شبکه امنیتی
- کتاب زنان در چشم انداز رودخانه
- کتاب میراث
- کتاب فرشته سکوت کرد
- کتاب اتفاق
- کتاب راهب
- کتاب ویمیو
- داستان صلیبی بدون عشق
- داستان فرشته خاموش

آثار برجسته هاینریش بل
در بین آثار برجسته هاینرش بل کتابهای فاخر و با ارزش زیادی مورد توجه همگان در سراسر دنیا قرار گرفت که برخی از آنها در کشور ایران طرفداران زیادی دارد. شاید دلیل این محبوبیت به این خاطر این است که بسیاری از آثارش شباهت زیادی به زندگی بعد از جنگ در ایران دارد و نگاه فلسفی به مسائل زندگی بخش دیگری از محبوبیت او در ایران و سایر نقاط دنیا است. برخی از آثار برجسته هاینریش بل عبارتند از:کتاب عقاید یک دلقک

کتاب قطار به موقع رسید

کتاب سیمای زنی در میان جمع

کتاب نان سالهای جوانی

بهترین کتابهای هاینریش بل
از نظر خوانندگان کتاب عقاید یک دلقک از نشر چشمه بهترین کتاب هاینریش بل است. شاید به این دلیل که در آن از وقایع جنگ و یا اتفاقات بعد از جنگ حرف به میان میآید که درد بسیاری از مردم جهان است که از بلای خانمان سوزی چون جنگ لطمههای زیادی خوردند. ترجمه کتابهای هاینریش بل در کشور ایران توسط مترجمان متبحّری انجام شده است. از آنجایی که رمان عقاید یک دلقک از زبان اول شخص است و ترجمه اینگونه متون نیاز به دقت و شناخت کافی از زبان نویسنده دارد، «سارنگ ملکوتی» به خوبی و به وضوح ترجمه این کتاب را انجام داده است. یکی دیگر از ترجمههای این کتاب توسط «محمد اسماعیلزاده» از «نشر چشمه» انجام شده است که در این ترجمه هم به خوبی معرفی شخصیت اصلی و عدم درک نشدنش توسط اطرافیانش برای مخاطب ارائه شده است.
ترجمه کتابهای هاینریش بل
ادبیات آلمان دارای نویسندگان مطرحی است که نه تنها در کشور خود بلکه در ایران و سایر نقاط جهان دارای محبوبیت زیادی هستند. آثار بل بارها و بارها توسط مترجمان و ناشران زیادی ترجمه و بازنشر شده است. در واقع ترجمه کتابهای هاینریش بل و چاپ آنها در کشورهای مختلف از مرز میلیونی هم گذشته است. در زیر به برخی ترجمههای روان و منسجم از آثار بل اشاره میکنیم:- کتاب عقاید یک دلقک، سارنگ ملکوتی، «انتشارات نگاه»
- کتاب آدم کجا بودی، سارنگ ملکوتی، انتشارات نگاه
- کتاب نان سالهای جوانی، سارنگ ملکوتی، انتشارات نگاه
- بیلیارد در ساعت نه و نیم، سارنگ ملکوتی، انتشارات نگاه
- کتاب قطار سر وقت، سارنگ ملکوتی، انتشارات نگاه
- کتاب گوسفندان سیاه، «محمد خورشید»، «انتشارات خورشید»
- کتاب زنان در چشمانداز رودخانه، «کامران جمالی»، انتشارات خورشید
- کتاب مهمانهای ناخوانده، «علی عبداللهی»، «انتشارات دالاهو»
- کتاب اتفاق، «حمزه علی محمدی»، «نشر دیبایه»
- کتاب جامعه شناسی پالتو ماهوتی، علی عبداللهی، «نشر مشکی»
- کتاب آدم کجا بودی، «ناتالی چوبینه»، «انتشارات پیام امروز»
- کتاب آدمهای ناباب، «شهلا حمزوی»، «نشر قطره»
- کتاب پایان یک ماموریت، ناتالی چوبینه، «انتشارات سپیده سحر»، انتشارات پیام امروز
- کتاب سرپناه امن، «هما احمدی»، «سازمان چاپ احمدی»
- کتاب میراث، «سیامک گلشیری»، «انتشارات مروارید»
- کتاب زندگی در جنگ، «مهری قدیمی نوران»، «نشر سرایی»
- کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم، «کیکاووس جهانداری»، «انتشارات سروش»
- کتاب نان سالهای جوانی، محمد اسماعیلزاده، نشر چشمه
- کتاب آبروی از دست رفته کاترین بلوم، «شریف لنکرانی»، «انتشارات خوارزمی»
- کتاب عقاید یک دلقک، محمد اسماعیل زاده، انتشارات چشمه
- کتاب قطار به موقع رسید، کیکاووس جهانداری، انتشارات چشمه
- کتاب حتی یک کلمه هم نگفت، «حسین افشار»، «انتشارات دیگر»
- کتاب سیمای زنی در میان جمع، «مرتضی کلانتریان»، «نشر آگه»
جوایز و افتخارات هاینریش بل
جوایز و افتخارات هاینریش بل چه در مقام فعال ادبی و چه در جایگاه نویسنده متعهد سیاسی به شکل تحسنبرانگیزی زیاد است. بل در طول دوران زندگی هنری خود جوایز متعددی را دریافت کرد.- در سال 1949 با انتشار اولین داستان کوتاهش به شهرت رسید.
- در سال 1951 برای داستان گوسفندان سیاه از انجمن گروه 47 موفق شد اولین جایزه ادبی خود را دریافت کند.
- از دیگر جوایز و افتخارات هاینریش بل این بود که در سال 1972 او موفق شد، به عنوان دومین فرد آلمانی بعد از توماس مان جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند.
نظر سایر نویسندگان در مورد هاینریش بل
نظر بسیاری از نویسندگان یا منتقدان هم عصر او و یا بعد از او حتی با توجه به شناخت کافی نسبت به آثارش باز هم با اندکی درنگ و تردید همراه است. اما پروفسور «رابرت کونار»، محققی که بر آثار بل تمرکز دارد، در مورد دستاوردهای ادبی او اینگونه مینویسد:نیروی محرکهای که در آثار بل وجود دارد، به خودی خود یک نوع چالش جهت بدست آوردن نوعی کنترل زیباشناسانه بر تجربه زندگی تلخ حاصل از حاکمیت نازیها، کمونیستها و بورژواها و به طور کلی ناکارآمدی حکومت دموکراتیک آلمان غربی است.همچنین نظر نویسندگانی که با درنگ در مورد میراث ادبی بل انتقاد میکنند و معتقدد احساسگرایی و یا آرمانگرایی در آثار او حکمفرماست، را تصحیح میکند که:
آرمانگرایی هیچگونه لطمهای بر محبوبیت هاینریش بل نزد مخاطبان نداشته است.
چرا باید آثار هاینریش بل را بخوانیم؟
خواندن آثار نویسندگان معاصر برای هر فردی که عاشق مطالعه است و خود را کتابخوان میداند، بسیار ضروری است. نه تنها افراد کتابخوان بلکه سایر افراد هم برای آگاهی از اتفاقاتی که در گذشته افتاده و تاثیر زیادی بر زندگی مردم آن زمانه داشته است، نباید بیاطلاع بمانند. آگاهی نسبت به گذشته چراغ روشنی برای آینده خواهد بود. مخصوصا آثار هاینریش بل کسی که خودش در جبهههای جنگ حضور داشته است و صدمات بعد از جنگ را با تمام وجودش احساس کرده است و یک شاهد عینی از روزگاران سختی است که شاید بیشتر ما در عمر خود ندیده باشیم. از همه مهمتر او دارنده جایزه نوبل ادبیات است که میتواند دلیل قانعکنندهای در مورد مطالعه آثار او باشد. مضمون بیشتر آثارش آمیخته با مسائل سیاسی و اقتصادی به همراه زندگی روزمره مردم است که موجب شده است، مخاطبان زیادی را با خود همراه کند که در روشنفکری اقشار مختلف جامعه بیتاثیر نخواهد بود.
تقویم زندگی هاینریش بل
- سال 1917 : تولد در کلن آلمان
- سال 1921 : نقل مکان به رادربرگ آلمان
- سال 1224 تا 1928 : تحصیل در مقطع ابتدایی در کلن
- سال 1928 : یادگیری دستور زبان کلاسیک در کلن
- سال 1929 : نقل مکان مجدد به کلن
- سال 1936 : آغاز به نوشتن شعر و داستانهای کوتاه
- سال 1938 : رفتن به خدمت سربازی
- سال 1939: ثبت نام در دانشگاه کلن
- سال 1939: رفتن به خدمت اجباری سربازی در پاییز همین سال
- سال 1939 تا 1940 : خدمت در لهستان
- سال 1940( مه و ژوئن) خدمت در فرانسه
- سال 1940 ( ژوئن تا سپتامبر) خدمت در آلمان
- سال 1940 تا 1942 : خدمت در فرانسه
- 1942 : ازدواج با نامزدش آن ماری
- سال 1943 : خدمت در روسیه، کریمه و اودسا
- سال 1944: فرار از خدمت سربازی
- سال 1944 : مرگ مادرش
- سال 1945: برگشت به ارتش آلمان
- سال 1945: اسیر در ایالات متحده امریکا
- سال 1945: آزادی و بازگشت به آلمان
- سال 1945: تولد و مرگ پسرش کریستف
- سال 1946 : نوشتن رمانهای صلیبی بدون عشق و فرشته خاموش
- سال 1947 : تولد پسرش ریموند و انتشار اولین داستان کوتاه
- سال 1948: تولد پسرش رنه
- سال 1949 : انتشار داستان قطار به موقع رسید
- سال 1950 : تولد پسرش وینسنت
- سال 1950: شروع فعالیت در رادیو و کارمند سرشماری آمار در کلن
- سال 1951: دعوت به مهترین گردهمایی ادبی آلمان به نام گروه 47
- سال 1951: انتشار داستان کوتاه گوسفندان سیاه
- سال 1951 : انتشار رمان آدم کجایی؟
- سال 1952 : انتشار مقالات سیاسی و اقتصادی در روزنامهها و مجلات متعدد
- سال 1953 : انتشار رمان حتی یک کلمه هم نگفت
- ساال 1954 : انتشار رمان خانه بدون نگهبان یا خانهای بدون سرایدار
- سال 1955: رمان نان سالهای جوانی
- سال 1956 : اولین سخنرانیهای مهم وی در انجمنهای متعدد
- سال 1957 : انتشار رمان خاطرات ایرلندی
- سال 1958: مجموعه داستانهای کوتاه " سکوتهای جمع شده مورک
- سال 1959 : انتشار رمان بیلیارد در ساعت نه و نیم
- سال 1960 : مرگ پدر
- سال 1962 : انتشار دو داستان " وقتی جنگ شروع شد " و " وقتی جنگ تمام شد"
- سال 1963 : انتشار مهمترین رمان " عقاید یک دلقک "
- سال 1964 : انتشار داستان " بدون مرخصی "
- سال 1966 : انتشار رمان پایان یک ماموریت
- سال 1967: اهدای معتبرترین جایزه ادبی گئورگ بوشنر
- سال 1972 : انتخاب به عنوان انجمن قلم پن
- سال 1972 : برنده جایزه نوبل ادبیات
- سال 1973: انتشار کتاب گروه پرتره با بانو
- سال 1974 : انتشار رمان آبروی از دست رفته کاترین بلوم
- سال 1979 : درگیری با بیماری هپاتیت و دیابت
- سال 1982 : مرگ پسرش ریموند
- سال 1983 و 1984 : انجام فعالیتهای بشر دوستانه
- سال 1985 : انتشار آخرین رمان زنان در چشم انداز رودخانه
- سال 1985 : مرگ در 16 ژوئیه در خانهاش در لانگنبروویچ
- سال 1985 : خاکسپاری بل در 19 ژویئه
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران