loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب پسرکی با پیژامه ی راه راه - جان بوین

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب پسرکی با پیژامه‌ی راه راه نوشته جان بوین و ترجمه هرمز عبداللهی در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب در مورد دو کودک است که  دنیای متفاوتی دارند. یکی از کودک‌ها پسری نه ساله به نام "برونو" است که به خاطر شغل پدرش مجبور است که خانه پنج طبقه‌شان در برلین که تمام دوستانش آن‌جا هستند را رها کند و به یک خانه سه طبقه در مکانی دور افتاده بیاد. او این اتفاق را بزرگ‌ترین ظلمی که می‌تواند در حق یک انسان بشود می‌داند و با درک کودکانه‌ای که از دنیا دارد، کنار آمدن با این موقعیت برایش بسیار سخت است. کودک دوم پسری با پیژامه‌ی راه راه است که در یک اردوگاه نازی در لهستان زندانی شده و نه تنها از خانواده‌و آرزوهایش دور مانده، بلکه حتی غذایی برای خوردن نیز ندارد. کتاب حاضر، یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌ها در دنیای ادبیات است و پایانی متفاوت و غافل‌گیر کننده دارد، داستانی که شما را شوکه می‌کند و کاری می‌کند که تا مدت‌ها صدای فریادهای دردآور این دو کودک در گوش‌تان زنگ می‌زند. کتاب در رده نوجوانان نوشته شده است اما به دلیل مفاهیم عمیق انسانی‌اش رمانی محبوب در میان بزرگ‌سالان نیز به حساب می‌آید. جان بوین، با قلم بی‌نظیرش از خط به خط این کتاب، داستانی فوق‌العاده ساخته است و با دیالوگ‌نویسی خلاق، هر آن‌چه که در دنیای این دو کودک می‌گذرد را به‌خوبی به تصویر کشیده است. با اقتباس از این داستان زیبا، در سال 2008 فیلمی به کارگردانی "مارک هرمان" ساخته شد که تصویر گویایی از تمام زوایای کتاب، به دست تمام مخاطبان داد و محبوبیت این اثر را بیش‌تر از قبل  کرد. پسرکی با پیژامه‌ی راه راه، کتابی است که مطمئنا تا آن را به اتمام نرسانید، زمین نخواهید گذاشت، پس وقتی شروع به خواندنش کنید که مطمئن باشید از کار و زندگی نمی‌افتید.


برشی از متن کتاب


ماجرا چند ساعت بعد، وقتی اتفاق افتاده بود که برونو لاستیک مناسبی را نشان داده بود و پاول آن را تا پای درخت بزرگ بلوط کشانده بود. این درخت از خانه آن‌ها و از اتاق گرتل دیده می‌شد. برونو بارها و بارها از تنه درخت بالا و پایین رفته بود تا طناب‌ها را محکم و مطمئن به دور شاخه‌ها و خود لاستیک گره بزند. تا آن هنگام تمام عملیات موفقیتی بزرگ به شمار می‌رفت. او زمانی یکی از تاب‌ها را درست کرده بود، اما آن موقع کارل و دانیل و مارتین را همراه خود داشت و از یاری آن‌ها بهره‌مند شده بود. اما این بار دست تنها بود و همین باعث می‌شد که فوت‌وفن بیش‌تری مورد نیاز باشد. با این همه بالاخره هر طور که بود از عهده‌ی کار برآد، و در عرض چند ساعت با شادی و سرخوشی وسط لاستیک جا خوش کرد و چنان به عقب و جلو تاب می‌خورد که انگار هیچ نگرانی و دغدغه‌ای در این دنیا نداشت، هر چند سعی می‌کرد به روی خودش نیاورد که این تاب یکی از نارحت‌ترین و ناجورترین تاب‌هایی بود که در عمرش دیده بود. وسط لاستیک به صورت درازکش قرار گرفت و از پاهایش استفاده کرد تا به خوبی آن را به حرکت در بیاورد. هر بار که لاستیک به سمت عقب حرکت می‌کرد و به هوا بلند می‌شد، برونو به زحمت از برخورد با تنه‌ی درخت اجتناب می‌کرد، اما بارها پیش آمد که برونو از پایش استفاده کند تا برای تاب رفتن بعدی حتا تندتر و بالاتر برود. این حرکت خیلی خوب نتیجه می‌داد تا وقتی که پایش خورد به درخت و لاستیک کمی از دستش لیز خورد و پیش از آن‌که به خود بجنبد توی لاستیک تعادلش را از دست داد و هم‌چنان که یک پایش هنوز داخل لاستیک بود، با صورت به زمین خورد و گرومپی صدا کرد. برای لحظه‌ای همه‌چیز در نظرش تیره و تار شد اما دوباره حواسش سر جای خود برگشت. روی زمین نشست و در همین حال لاستیک هم مدام می‌رفت عقب و می‌خورد به سرش و او جیغی کشید و از سر راه لاستیک کنار رفت. وقتی از جایش بلند شد احساس کرد که بازو و پایش هر دو به‌شدت درد می‌کنند زیرا با تمام سنگینی روی آن‌ها به زمین افتاده بود، اما درد این‌قدرها نبود که احتمال شکستن‌شان باشد.

فهرست


  1. برونو کشف می‌کند
  2. خانه جدید
  3. گرتل چاره‌ناپذیر
  4. آن‌ها از پشت پنجره چه دیدند
  5. ورود ممنوع در تمام مدت و بی‌استثنا
  6. خدمتکاری با دستمزد بیش‌تر
  7. چگونه مادر برای کاری که انجام نداده بود
  8. چرا مادربزرگ با قهر و خشم خانه را ترک کرد
  9. برونو یادش می‌آید که قبلا از کشف کردن
  10. نقطه‌ای که نخست به کله‌ای کوچک پس
  11. پیشوا
  12. شموئیل درباره‌ی پاسخ به
  13. تنگ نوشیدنی
  14. برونو دروغی مصلحت‌آمیز می‌گوید
  15. کاری که برونو نباید انجام می‌داد
  16. اصلاح سر
  17. مادر راه خود را می‌رود
  18. واپسین ماجرا جان می‌گیرد
  19. روز بعد چه اتفاقی افتاد
  20. فصل آخر
  21. یادداشت نویسنده
  22. راهنمای خوانندگان
  23. مصاحبه‌ای با جان‌بوین


نویسنده: جان بوین ترجمه: هرمز عبداللهی انتشارات: چشمه

مشخصات

  • مترجم هرمز عبداللهی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 2
  • سال انتشار 1394
  • تعداد صفحه 195
  • انتشارات چشمه
  • شابک : 9786002292025


نظرات کاربران درباره کتاب پسرکی با پیژامه ی راه راه - جان بوین


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پسرکی با پیژامه ی راه راه - جان بوین" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل