Name: کتاب نبودنت 1 - محمدرضا فرزاد
Brand: چشمه
SKU: 1607
Price: 220000 IRR
Availability: InStock
Rating: 5 (1 reviews)

کتاب نبودنت (جلد اول) نوشته محمدرضا فرزاد توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب مجموعه ای است که اشعار برگزیده شاعران مختلف دنیا را در بر دارد و در کنار این اشعار زیبا عکس های فوق العاده ای نیز وجود دارد که از تصاویر عکاسان نامی دنیا انتخاب شده اند. عکاس های منتخب این مجموعه تا به حال جوایز زیادی برای عکاسی هایشان دریافت کرده اند و در زمره افراد موفق دنیا به حساب می آیند اما شاعران این اثر با وجود این که بسیار موفق و پر کار هستند، در ایران شناخته شده نیستند و ترجمه ای هم از آثار آن ها تا به حال به چاپ نرسیده است. دلیل انتخاب این اشعار توسط گرداورنده کتاب نیز همین ناشناس بودن شان در کشور ایران است. جالب است بدانید که با خواندن شعرهای این مجموعه به نقاط مختلف دنیا سفر خواهید کرد، چرا که محمدرضا فرزاد از آثار شاعران ارمنی، عراقی، روس، ایتالیایی، امریکایی، یونانی، انگلیسی،لهستانی، یوگوسلاو، چکی، اسکاتلندی، یهودی، صرب، استونیایی، ایرلندی، اسکاتلندی، رمانیایی، برزیلی، اسپانیایی و فرانسوی در این اثر بهره برده و یک کتاب شعر بین المللی جمع آوری کرده است. مخاطب به خوبی سرعت مدرنیته شدن در شعرهایی که همگی در پایان قرن بیستم نوشته شده اند را درک می کند و از تصاویر زیبایی که با همخوانی شان با اشعار حس فوق العاده ای را به خواننده القا می کنند، نهایت لذت را می برد. محمدرضا فرزاد در بخش آخر کتاب به معرفی کوتاهی از شاعرانی که از شعرشان در کتاب استفاده کرده می پردازد و توضیح کوتاهی از زندگی آن ها را به مخاطب ارائه می دهد.

برشی از متن کتاب

در پاریس با تو (جیمز فنتن) با من از عشق حرف نزن گوشم از عشق پر بوده ست یکی دو جام هم که می زنم اشک امانم نمی دهد من از زخم های ناطق توام گروگانم، وامانده و بی کس ولی در پاریسم با تو. بله دلخورم از فریبی که خورده ام رنجورم از نکبتی که در آن گیر بوده ام ولی قبول جان تازه گرفته ام و بی خیال که کجا بند هم شدیم در پاریسم با تو. ایرادی ندارد اگر نرویم لوو؟ اگر بگوییم گوربابای نوتردام اگر شانزلیزه را درز بگیریم و همین جا بمانیم در این اتاق لکنته ی این هتل قدیمی فلان کار و بهمان کار را کنیم با چه و با که بفهمیم که تو که هستی که من چه هستم؟ با من از عشق حرف نزن از پاریس حرف بزن از این تکه کوچک از پاریس که پیش چشم ماست یک ترک هم روی سقف و دیوارهای هتل ورآمده است و در پاریسم با تو. با من از عشق حرف نزن از پاریس حرف بزن در پاریسم با کوچکترین کارها که می کنی در پاریسم، با چشم های تو، دهان تو در پاریسم با... تمام راه ها به جنوب ختم می‌شود از من خجالت می کشی؟ در پاریسم با تو.

م - دوشنبه ی سیاه (مارسین شوویت لیتسکی) لحظه ای که تمام چراغ های خیابان های شهر روشن می شوند با هم. لحظه ای که آن نه ی شاخ دارت را می گویی و من یک دفعه نمی دانم بعد باید چه کنم: بمیرم؟ گم شوم؟ جواب ندهم؟ آن لحظه صبح که از اتوبوس نگاهت می کنم چهره ات با وقتی که می دانی دارم نگاهت می کنم فرق دارد. و حالا که نمی توانی ببینی ام که زل زده ای به هیچ به برق شیشه ای روبه روی من. نه من دیگر، نه با من، نه این طور، نه این جا. هر اتفاقی می‌تواند بیفتد چون هر اتفاقی می افتد. همه چیز را سه وضعیت تعریف کرده است: مرد بر زن، زن بر مرد، یا وضعیت همین حالا: زن و مرد را چراغی از هم جدا کرده است.

رابطه (یانوش پیلینسکی) وقتی اینجایی، چه سکوتی ست. سکوتی جهنمی. می نشینی و می نشینم. می بازی و می بازم.