loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب دوست بازیافته

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

خرید کتاب دوست بازیافته 

داستانِ این کتاب در مورد زندگی فردی است که از دوران نوجوانی خود می گوید. دورانی که فکر می کرد دوستی، یک رابطه ی بسیار مقدس و ارزشمند است و منتظر پیدا کردنِ یک دوست واقعی بود؛ دوستی که بتواند برای او جان بدهد و فداکاری و از خودگذشتگی را تجربه کند. یک روز دانش آموز جدیدی وارد کلاس آن ها می‌شود. فردی که بسیار متفاوت و از خانواده ای اشرافی بود و به نظر می رسید نیازی به دوستی و همراهی دیگران ندارد.

راوی، تصمیم می گیرد کاری کند که نظر دانش آموز جدید را به خود جلب نماید. برای همین دست به کارهای جدید و قابل توجه می زند. مثلا در کلاس شروع می‌کند در مورد فیلسوف های مختلف اظهار نظر کردن، از سبک و آثار هنرمندان حرف زدن، به طوری که معلم ها را شگفت زده می کند. سپس  وارد عرصه ورزش شده و با تمرین های مکرر در حرکات ژیمناستیک، خود را با بهترین های مدرسه به رقابت می اندازد . با این کارها موفق می ‌شود تا توجهِ دانش آموز جدید را به خود جلب کند. یک روز سکه های خود را به مدرسه می آورد و جلوی دیدِ فرد جدید قرار می دهد. دانش آموز جدید فورا به سوی او می رود و سکه هایش را از نزدیک نگاه می کند و می گوید: من هم کلکسیون سکه دارم. اما ماجرای دوستی آن ها به دوران بزرگسالی هم کشیده می شود که ماجراهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسیِ پر رمز و رازی را به دنبال خود می آورد و پایانی بسیار غافلگیر کننده را رقم می زند.

 

برشی از متن کتاب دوست بازیافته 

 

سه روز پس از آن، در پانزدهم مارس - تاریخی که هرگز فراموش نخواهم کرد- در یک غروب خوش و سبک  بهاری از مدرسه به خانه می رفتم. درختان بادام شکوفه کرده بودند، گل های زعفران باز شده بودند، رنگ آسمان به آبی زنگاری می زد: آسمانی «شمالی» که مایه ای هم از آسمان ایتالیا داشت. چشمم به هوهنفلس افتاد که جلوتر از من می رفت. به نظر می رسید کسی است. قد هایم را آهسته کردم- ترسیدم از کنار او رد بشوم - اما به هرحال می بایست به راهم ادامه می دادم چون اگر این کار را نمی کردم، رفتارم مسخره به نظر می رسید و او را به شک می انداخت. به نزدیکی او رسیده بودم که برگشت و به من لبخند زد. سپس با نوعی دستپاچگی، که به نحو غریبی ناشیانه جلوه می کرد، دست لرزان مرا فشرد.

گفت:« تویی، هانس؟» و ناگهان با کمال خوشحالی و با کمال تعجب متوجه شدم که او هم مثل من خجالتی است و مثل من به یک دوست احتیاج دارد، و احساس آرامش کردم.هیچ به یاد نمی آورم که در آن روز من و کنراد به هم چه گفتیم. تنها چیزی که می دانم این است که مدت یک ساعت، مانند زوج جوان عاشقی که هنوز خجالتی و دستپاچه اند، با هم پرسه زدیم. اما می دانستم که این تازه آغاز دوستی ماست و از آن پس زندگی من غم آلود و تهی نخواهد بود، بلکه برای هردو مان سر شار از شور و امید خواهد شد. پس از آن سر انجام از او جدا شدم، تمام راه برگشت به خانه را دویدم. می خندیدم، با خودم حرف می زدم، دلم می خواست داد بزنم ، آواز بخوانم، و برایم بسیار مشکل بود که به پدر و مادرم نگویم که تا چه حد خوشبختم، که زندگی ام کاملا زیر و رو شده و دیگر فقیر نیستم، بلکه غنی ترین آدم روی زمینم. خوشبختانه پدر و مادرم گرفتار تر از آن بودند که متوجه تغییر روحیه ی من بشوند.

 

خرید کتاب دوست بازیافته 

کتاب دوست بازیافته اثر فرد اولمن با ترجمه ی مهدی سحابی توسط نشر ماهی به چاپ رسیده است. برای خرید به سایت کتابانه مراجعه نمایید.


مشخصات

  • نویسنده فرد اولمن
  • مترجم مهدی سحابی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع جیبی
  • نوبت چاپ 21
  • سال انتشار 1399
  • تعداد صفحه 112
  • انتشارات ماهی
  • شابک : 9789649971179

درباره فرد اولمن نویسنده کتاب کتاب دوست بازیافته


نظرات کاربران درباره کتاب دوست بازیافته


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دوست بازیافته" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل