کتاب جنایت و مکافات
- انتشارات : مرکز
- مترجم : احد علیقلیان
- دسته بندی : رمان خارجی
به باور بسیاری از منتقدان جنایت و مکافات مهمترین اثر فئودور داستایوفسکی است. اثری که عنوانش خلاصهای کلی از متن و روایت این داستان است: جنایت و مکافات؛ این رمان سؤالاتی را مطرح میکند و به همه آنها با جزئیات پاسخ میدهد:
جنایت و مکافات بهعنوان یکی از برترین شاهکارهای ادبی جهان، فئودور داستایوفسکی را در ردیف بزرگترین نویسندگان جهان قرار داد. داستایوفسکی در این اثر با تکیه بر تجربیات دوران زندان خود، با لحنی پر جوش و خروش، روایت مهیج روانشناختی مملو از عناصر مذهبی، اجتماعی و فلسفی نیرومند را بازگو میکند. جنایت و مکافات برای اولین بار در سال 1866 در بخشهای سریالی در مجله معروف پیامرسان روسیه در 12 قسمت منتشر شد. این اثر بارها و بارها به زبانهای مختلف ترجمه شده است. در این مطلب به نقد و بررسی رمان جنایت و مکافات و نحوهی خرید آنلاین رمان جنایت و مکافات خواهیم پرداخت؛ اگر از علاقه مندان به مطالعه رمان خارجی، مخصوصا ادبیات روسیه، هستید، با ما همراه باشید.
جنایت و مکافات دومین رمان فئودور داستایوفسکی پس از بازگشت از تبعید به سیبری بود. نگارش این اثر جاودانه بهگونهای است که خواننده را با شخصیت اصلی داستان، «راسکولنیکف»، که در حال گذر از احساس عذاب وجدان خود است، همراه میکند. این داستان مضامینی همچون ایمان و کفر، قوت و ضعف، ذلت و عظمت را در برمیگیرد. رودیون رومانوویچ راسکولنیکف، دانشجوی فقیر حقوق در سن پترزبورگ است پول او تمامشده و خانوادهاش که در کشمکشهای اقتصادی عمیقی به سر میبرند، نمیتوانند به او کمک کنند.
او که به جای پیروی از هنجارها، به تفکر منطقی اعتقاد دارد، از شدت ناامیدی تصمیم میگیرد زن سالخوردهای را به قتل برساند و اموال او غارت کند. او که از اخلاق و انسانیت فاصله گرفته، آرام آرام سنگینی بار گناه را بر وجدانش احساس میکند. در طول داستان شاهد نزول آهسته راسکولنیکف به جنون، بهواسطه ارتکاب به جنایتش، خواهیم بود. درک عمیق داستایوفسکی از آسیبپذیریها و طبیعت انسان، خواننده را مجذوب و شگفتزده میکند.
این رمان جدای از آشفتگی درونی راسکولنیکف، پرترهای زنده از زندگی قرن نوزدهم سنتپترزبورگ را از دریچه فقر، اعتیاد و نابرابری اجتماعی و سیاسی ترسیم میکند. داستایفسکی با بیان جزئیات آپارتمانهای کوچک و ویران دانشجویان، میخانههای محقر و کثیف و ایستگاههای پلیس خفقانگرفته، تصاویر گذشته را در ذهن خواننده حک میکند.
نقلقولهای جنایت و مکافات در جایگاه یک اثر کلاسیک در سراسر جهان، از محبوبیت زیادی برخوردار است. نقلقولهای فئودور داستایوفسکی سرشار از ایدهها، غم، زندگی و طبیعت انسانی است. برخی از این نقلقولها عبارتاند از:
داستایوفسکی ایده جنایت و مکافات را در تابستان 1865 در سر داشت. زندان و برخی وقایع اجتماعی، الهامبخش ایده این داستان بود. داستایوفسکی در آن زمان مبالغ هنگفتی بدهکار بود و سعی میکرد به خانواده برادرش، میخائیل، که در اوایل سال 1864 فوت کرده بود، نیز کمک کند. او در یک پیشنهاد همکاری، این داستان را برای انتشار در مجله ماهانه پیامرسان روسی ارائه داد.
داستایوفسکی در سپتامبر 1865 در نامهای به سردبیر توضیح داد که این اثر درباره مرد جوانی است که تسلیم ایدههای عجیب و غریب، ناتمام و در عین حال شناور میشود. قسمت اول جنایت و مکافات در شماره ژانویه 1866 پیامرسان روسیه و آخرین آن در دسامبر 1866 منتشر و بعدها بهصورت رمان بازنویسی شد.
مضنون اصلی جنایت و مکافات بیگانگی است. جنایت و مکافات یک درام روانشناختی راجع به جوانی است که به خاطر اعمالش تحت مجازات قرار میگیرد. با این حال مجازات آن چیزی نیست که خواننده انتظار دارد، این یک مجازات قانونی نیست، بلکه یک مجازات روانی است. ترس، شک، احساس گناه و بازیهای روانی، عناصر اصلی داستان هستند. تبعات روانشناختی که بسیار فراتر از تبعات فیزیکی، جنایتگر را متاثر میسازد.
در ابتدا غرور راسکولنیکف او را از جامعه جدا میکند. او خود را برتر از همه میداند و بنابراین نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. در چارچوب فلسفه شخصی او، افراد بسان ابزاری هستند که از آنها برای اهداف خود استفاده میکند. داستایوفسکی با بازی جرم و مجازات، تنش روانی عمیقی را برای راسکولنیکف و خواننده ایجاد میکند. تنش بهتدریج وضعیت روانی راسکولنیکف را وخیمتر میکند و کابوسها و توهماتِ او شدت میگیرد.
تاثیر داستایفسکی بهعنوان یکی از نویسندگان بزرگ قرن نوزدهم بر ژانرهای ادبی انکارناپذیر است. آثار تاثیرگذار او الهامبخش نویسندگان بسیاری همچون «نیچه»، «ژان پل سارتر»، «ارنست همینگوی»، «ویلیام فاکنر» بوده است. جنایت و مکافات هرچند در موقعیتی دشوار نوشته شده، اما الهامبخش نویسندگان، هنرمندان، روانشناسان و عالمان دینی بسیاری در سراسر جهان بوده است.
شخصیتها اسکلت یک داستان را شکل میدهند و انتقالدهندهی ایدهها و باورهای نویسنده در مورد جهان هستند. شخصیتهای اصلی رمان جنایت و مکافات بهدلیل انتقال مفاهیم عمیق از طریق گفتار و رفتار خود، برای خوانندگان جذاب هستند. داستایوفسکی در این داستان با بررسی زوایای روانی شخصیتهای مختلف داستان، داستانی کامل با ایدئولوژی فلسفی و شخصیتی منحصربهفرد خلق کرد. شخصیتهایی با صفات و جهانبینی مختلف که زاویه دید داستان بر خلقوخوی شخصی تکتک آنها متکی است و هر شخصیت هرچند جزئی نقش مهمی در روایت داستان دارد.
داستایوفسکی در جنایت و مکافات مفاهیمی همچون اخلاق، عدالت و قانون را به چالش میکشد. ایده فردگرائی جوانی آیندهدار در مواجه با فریب و خطرات زندگی شهری، در تقابل با اصول اخلاقی قرار میگیرد. داستایوفسکی در این اثر ما را با تردیدهای اخلاقی کلان مواجه میکند: آیا کارهای خوب میتوانند کارهای بد را اصلاح کنند؟ آیا هدف میتواند وسیله را توجیه کند؟ آیا انسان حق دارد امور را به دست خود بگیرد تا سرنوشت دیگری برای جهان رقم بزند؟ و بالاخره آیا یک انسان حق عبور از خط و گرفتن جان دیگری را دارد؟ داستایفسکی در تمام لحظات این اثر به بررسی معضلات اخلاقی میپردازد.
داستایوفسکی در زمره نویسندگانی است که آثارش بهتدریج مورد توجه بسیاری قرار گرفت. در طی سالهای 2010-1913 بیش از 30 اثر اقتباسی چه بهصورت سینمایی و چه بهصورت مجموعه تلویزیونی از جنایت و مکافات در کشورهای مختلف ساخته شده است. از مهمترین این آثار میتوان به فیلم جنایت و مکافات در سال 1983به کارگردانی آکی کوریسماکی، فیلمسار فنلاندی اشاره کرد.
جنایت و مکافات بهعنوان یکی از بزرگترین و محبوبترین آثار ادبیات کلاسیک جهان، در ایران نیز توسط چندین مترجم به فارسی برگردانده شده است. ازجمله:
ترجمه مهری آهی از نشر خوارزمی و ترجمه حمیدرضا آتش برآب برای نشر علمی و فرهنگی از زبان اصلی کتاب یعنی روسی صورت گرفته است. ترجمه حمیدرضا آتش بر آب در سال 1397 منتشر شد و به عقیده برخی از صاحبنظران به سبب امروزیتر بودن و نزدیکتر بودن به زبان مبدا، بهتر با خواننده ارتباط برقرار میکند. در حال حاضر ترجمه مهری آهی، اصغر رستگار و حمیدرضا آتش بر آب خوشخوانترین ترجمهها در میان مخاطبان فارسیزبان بوده است.
جنایت و مکافات یک ژانر هیجانانگیز روانشناختی است که بر اضطراب و معضلات ذهنی تمرکز دارد. این کتاب یک کلاسیک عالی و به یادماندنی و جز آثاری است که خواندن آن برای هر خوانندهای جذاب و ارزشمند است. مطالعه و خرید کتاب جنایت و مکافات برای تمامی افرادی که مایلند در کنار مطالعه یک اثر ارزشمند، زمینه روانی ذهن انسان را درک کنند، توصیه میشود.
فروشگاه اینترنتی کتابانه بهعنوان یکی از فروشندگان مطرح در حوزه عرضه انواع کتاب، همواره در تلاش است که امکان دسترسی سریع و آسان به کلیهی آثار برتر داخلی و خارجی را برای مخاطبان خود فراهم سازد. برای مشاهده و خرید اینترنتی جنایت و مکافات و سایر کتابهای داستایوفسکی به وبسایت کتابانه مراجعه نمایید و ضمن دسترسی سریع و آسان به این کتاب معروف ادبیات کلاسیک، از خدمات و قیمتهای بینظیر این فروشگاه بهرهمند شوید و سفارشات خود را در سریعترین زمان ممکن در هر مکان دلخواه تحویل بگیرید.
فروشگاه اینترنتی کتاب کتابانه مفتخر به ارائهی بهترین و متنوعترین کتابهای ادبیات کلاسیک جهان با نازلترین قیمت میباشد. با مشاهده لیست کتاب های جنایت و مکافات در کتابانه و مقایسه قیمت این کتاب مقدس با سایر فروشگاهها، متوجه تنوع بینظیر و قیمتهای مناسب و باصرفه این کتابها در کتابانه خواهید شد. با خرید آنلاین رمان جنایت و مکافات لذت بهترین و آسانترین خرید اینترنتی کتاب را در کتابانه تجربه نمایید.
وقتی دقیقا ساعت یازده صبح روز بعد راسکنیکوف وارد ساختمان ادارهی پلیسی شد، به دایرهی بازپرسی رفت و خواست که حضورش را به پارفیری پترویچ اطلاع دهند، حتی تعجب کرد از اینکه چه مدت طولانی او را منتظر نگه داشته بودند: دست کم ده دقیقه گذشت تا احضارش کنند. حال آنکه، براساس محاسبات او، به نظر میرسید که بایستی بیدرنگ به او حملهور شوند. در این فاصله در اتاق انتظار ایستاد، و مردمی میآمدند و میرفتند که پیدا بود اصلا هیچ اهمیتی به او نمیدهند.
در اتاق مجاور، که به یک دفتر میماند، چند میرزابنویس نشسته در حال نوشتن بودند، و معلوم بود که هیچ یک از آنان اصلا خبر ندارد که راسکنیکوف کیست و چه کاره است. ناراحت و بیاعتماد دور و برش را نگاه میکرد و میکوشید ببیند دست کم نگهبانی، چشمهای مرموزی، برای مراقبت از او که فرار نکند نگماشتهاند. اما از این خبرها نبود: همهی آنچه میدید چهرهی چند کارمندی بود سرگرم کارهای پیشپا افتاده، بعد عدهای آدم دیگر، و هیچ کدامشان هیچ کاری به او نداشتند: میتوانست راهش را بگیرد و فورا به هر جا که میخواست برود. اندیشهای هر چه استوارتر در ذهنش شکل میگرفت: اگر آن مرد اسرارآمیز دیروز، آن شبح که از زیرزمین آمده بود، به راستی همهچیز را میدانست و همهچیز را دیده بود – آیا به او، راسکنیکوف، اجازه میدادند اینطور اینجا بایستد و با خیال راحت منتظر بماند؟ و آیا اینجا تا ساعت یازده منتظرش میماندند تا او خودش هر وقت که صلاح دید بیاید؟
پس آن مرد یا هنوز او را لو نداده بود یا... یا ابدا چیزی نمیدانست، خودش هیچچیز را با چشمهای خودش ندیده بود (و چهطور امکان داشت دیده باشد؟) و از این رو، همهی چیزهایی که راسکنیکوف، دیروز از سر گذرانده بود باز وهم بود، که تخیل آشفته و بیمارش به آن پروبال داده بود. این گمان حتی دیروز در هنگام شدیدترین دلشوره و نومیدی کمکم تقویت شده بود. حال که همهی اینها را سبک سنگین میکرد و آمادهی نبردی تازه میشد ناگهان حس کرد که دارد میلرزد – و از فکر اینکه از ترس دارد پیش پارفیری پترویج نفرتانگیز میلرزد در درونش حتی خشم به جوش آمد. دیدار دوباره با این مرد برایش از هر چیزی هولناکتر بود؛ نفرتش از او ورای سنجش و بینهایت بود و حتی میترسید که به نحوی با نفرتش خودش را لو دهد. و این خشم چنان نیرومند بود که بیدرنگ مانع لرزشش شد...
نظرات کاربران درباره کتاب جنایت و مکافات
دیدگاه کاربران