خرید و قیمت کتاب ظلمت در نیمروز

کتاب ظلمت در نیمروز | نشر نیماژ

اتمام موجودی

درباره ی کتاب ظلمت در نیمروز اثر آرتور کستلر

"ظلمت در نیمروز" یکی از تاثیرگذارترین و تکان‌دهنده‌ترین رمان‌‌های سیاسی قرن می‌باشد. این داستان واقعیتی تاریخی از وضعیت سیاسی ناپایدار اتحاد جماهیر شوروی و محاکمه‌های علنی حکومت استالین است. "آرتور کوستلر" در کتاب ظلمت در نیمروز، با استفاده از بحث‌های منطقی و نمادهای مذهبی به ترکیب سیاست با روانشناسی و فردگرایی می‌پردازد. صحنه‌های سلول و زندان برگرفته از تجربه شخصی "کوستلر" در زندان‌های اسپانیا است. کتاب ظلمت در نیمروز بازسازی داستان "گفتگو با مرگ" است. مرگی انتزاعی که تنها بعنوان نابودی فیزیکی از آن نام برده می شود و تنها وسیله ای برای زنده نگه داشتن افکار و آرمان های انقلابی است. "روباشوف" معتقد بود که افکار انقلابی جایگزین افکار عدالت خواهانه ی بورژوایی شده است و این دروغ مصلحت آمیز شاید بیشتر از حقیقت به بشریت کمک کند. "کوستلر" بسیار هوشمندانه نشان می دهد که چگونه افکار انقلابی "روباشوف" تحت بازجویی های سخت و مکررش دچار تزلزل شده است و چگونه خیانت هایی را که او در این راه بخاطر آرمان انقلابی اش مرتکب شده است، در ذهن خود به چالش می کشد. بازجوی اولش که از کهنه سربازهای انقلاب است، به او می گوید که احساسات و ترحم متعلق به تجملات جامعه بورژوایی است که انقلابیون قابلیت آن را ندارند. سپس بازجوی دوم که نماینده‌ی‌نسل استالینی است، "روباشوف" را به دام می اندازد و او را مجبور به تفسیر افکار و اعمالش بر اساس اخلاقیات انقلابی می کند. شرح زندان، بازجویی ها و نحوه شکستن و اعترافات او بازتاب آرای سیاسی روز است. نویسنده در جایی از داستان با نشان دادن درد دندان "روباشوف" کوشیده است که پوسیده‌ گی اندیشه‌و انقلابی ‌که "روباشوف" به اصولش پایبند بوده و نسلی از این تفکرات پروش یافته است را نشان دهد. سلول انفرادی فضایی را برای "روباشوف" ایجاد کرده است که او قادر است فارغ از هر نقشی که داشته خودِ خودش باشد.

بخشی از کتاب ظلمت در نیمروز با ترجمه اسدالله امرایی

"ما تاریخ را کامل تر از دیگران آموخته ایم. می دانیم که تاریخ برای فضیلت ارزشی قائل نیست و جنایت ها مکافات نمی شوند؛ ولی هر خطایی عواقب خود را دارد که دامن هفت نسل را می گیرد. هر فکر غلطی که دنبال می کنیم، جنایتی است که در حق نسل های آینده مرتکب می شویم. در نتیجه، افکار غلط را باید همان گونه مجازات کنیم که دیگران جنایت را مجازات می کنند: با مرگ." "... هر سال میلیون ها نفر در اثر بیماری های همه گیر یا فجایع طبیعی بی جهت کشته می شوند. آن وقت ما باید از قربانی کردن چند صد هزار نفر برای امید بخش ترین آزمایش تاریخ اکراه داشته باشیم؟ تازه اگر آن همه آدم را ندیده بگیریم که توی معدن های زغال سنگ و جیوه، توی شالیزارها و مزارع پنبه، از سوء تغذیه و سِل می میرند. هیچ کس به آنها توجه نمی کند؛ هیچ کس نمی پرسد چرا یا برای چی؛ ولی اگر ما اینجا چند هزار نفر آدمِ واقعا مضر را اعدام کنیم، انسان دوست های تمام دنیا کف به دهان می آورند… طبیعت در آزمایش های احمقانه اش روی بشر خیلی دست و دل باز است. چرا بشر نباید حق داشته باشد روی خودش آزمایش کند." "مسیر حزب مثل راه باریکی است در کوهستان که با دقت تمام مشخص شده، کوچک ترین قدم اشتباه به راست یا چپ باعث می شود از پرتگاه سقوط کنی. هوا در کوهستان رقیق است. کسی که سرش گیج برود کارش تمام است." (خرید کتاب) "ظلمت در نیمروز حکایت زندگی کسانی است در روزگاری غریب، که نان را به تساوی می خواستند و نو خواستگانی از راه نرسیده در این راه، کرامت و آزادی انسان را لگد مال کردند." "کلمات گاهی باید در خدمت پنهان کردن واقعیات باشد. اما این امر باید به گونه ای صورت پذیرد که هیچ کس از آن آگاه نشود…"