loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب فداکاری مظنون x

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب فداکاری مظنون x نوشته کیگو هیگاشینو 

این کتاب یک تریلر پر تب و تاب و در عین حال جذاب می باشد که روایتی عاشقانه را در دل خود جای داده است. " کیگو هیگاشینو" نویسنده ی ژاپنی این اثر، به خاطر این کتاب جوایز زیادی دریافت کرد و درهای موفقیت یکی یکی به رویش باز شد. او در این کتاب شخصیت هایی را دور هم جمع کرده است که وفاداری، نیرنگ، عشق و سوءظن را با خود به همراه دارند و به تدریج رنگ و بویی عاشقانه به یک ماجرای جنایی می دهند.

شخصیت اصلی این کتاب نابغه ی ریاضیات "ایشیگامی" می باشد که توجه زیادی به محیط اطرافش دارد و به تازگی متوجه شده، همسایه اش "یاسکو" که با تنها دخترش زندگی می کند، در دردسر افتاده است. ایشیگامی همسایه ی دیوار به دیوار این مادر و دختر می باشد که تا به حال با آن ها مکالمه ای نداشته اما احساسی درونی او را موظف می کند تا از آن ها محافظت کند. احساس مسئولیت ایشیگامی زمانی بیش تر می شود که سر و کله ی همسر سابق یاسکو پیدا شده و آرامش آن ها را بر هم می زند.

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود و با  به قتل رسیدن همسر سابق یاسکو، پای کارآگاه "کوساناگی" به ماجرا باز می شود و سعی می کند تا پیچیده ترین و مرموزترین پرونده ی عمرش را با موفقیت پشت سر بگذارد.

 

برشی از متن کتاب فداکاری مظنون x


ایشیگامی آهی کشید. مشغول تصحیح کردن برگه های امتحان جبرانی بود. افتضاح بودند. او مسئله ها را طوری آسان طرح کرده بود که همه از عهده شان بربیایند. خیلی آسان‌ تر از مسئله هایی که در امتحان اصلی آورده بود، تا همه کسانی که امتحان جبرانی می‌ دادند قبول شوند ولی هرچه به قول خودش فشار می ‌آورد یک جواب نسبتاً خوب هم در میان تل برگه ‌ها پیدا نمی کرد.

به این نتیجه رسید که حتما دانش آموزها درس نمی خوانند می دانستند که هرچ قدر هم امتحانشان را بد بدهند، مدرسه به هرحال قبول شان می کند. هر چه نباشد، مدیریت آن مدرسه به ندرت کسی را یک سال عقب می‌ انداخت حتی وقتی یک یا دو دانش آموز نمی‌توانستند نمره قبولی بگیرند، کادر مدیریت مدرسه دلیلی برای فارغ التحصیل کردن کل کلاس پیدا می‌ کرد. ایشیگامی از خودش پرسید پس چرا اصلا ریاضی را از فهرست دروس اجباری بر نمی ‌دارند؟ به هر حال تنها تعداد انگشت شماری واقعا ریاضی را می ‌فهمیدند.

اصلاً تدریس ریاضی در این سطح پایین فایده ‌ای نداشت. آیا همین کافی نبود که به آنها بفهماند یک چیز غیر قابل فهم به اسم ریاضیات وجود دارد و دیگر حرفی در موردش نزنند؟ وقتی نمره دادن به برگه ها را به پایان رساند، به ساعت نگاه کرد. ساعت 8 شب شده بود. ایشیگامی بعد از این که در باشگاه جودو را قفل کرده بود، مدرسه را برای آن شب ترک کرده بود. روی خط عابر پیاده زیر چراغ راهنمایی ایستاده بود که مردی به او نزدیک شد. - دارین میرین خونه؟ مرد با لبخند این را گفت. 

(همه خوان رمان خارجی) نویسنده: کیگو هیگاشینو مترجم: محمدعباس آبادی انتشارات: چترنگ

 



محصولات مرتبط

درباره کیگو هیگاشینو نویسنده کتاب کتاب فداکاری مظنون x


نظرات کاربران درباره کتاب فداکاری مظنون x


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب فداکاری مظنون x" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل