loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه‌ی ما مثل شد 2

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ کتاب قصه‌ی ما مثل شد 2

کتاب قصه‌ی ما مثل شد مجموعه‌ی صد و ده قصه، از قصه ها و حکایاتی است که هر کدام ریشه‌ی یک ضرب المثل هستند و پس از بیان هر داستان، در انتها نتیجه گیری شده و ضرب المثل مربوط به آن نوشته شده است. در میان این حکایات، قصه هایی هستند که از زندگی بزرگان دین ما نشات گرفته اند و بعضی، از میان آثار شاعران نامدار و بزرگان ادب ایران عزیزمان سر در آورده و به میان مردم راه یافته اند. خوب است بدانیم که قصه های مثل شده، فقط برای سرگرمی نقل نمی شوند بلکه داستان باورها، آرزوها، غم و شادی ها و شکست و پیروزی ها را بیان کرده و مخاطبان را هرچه بیشتر با فرهنگ و جامعه‌ی سرزمین پهناورمان آشنا می سازد.

یکی از داستان های مجموعه، حکایت ضرب المثل" تا مرا دُم، تو را پسر یاد است، دوستیِ من و تو بر باد است" را روایت می کند. داستان از این قرار است که در روزگاران قدیم، مرد فقیری با ماری که در کنار درختی لانه کرده بود، دوست شد. او گاهی به مار سر می زد و از احوالش می پرسید. مار از این دوستی خیلی راضی و خوشحال بود. روزی برای این که مرد را خوشحال کند، به لانه اش رفت، سکه ای آورد و به او داد؛ سپس به پیر مرد که شگفت زده شده بود گفت: هر روز می تواند به او سر بزند و سکه ای از مار بگیرد.

اما از این ماجرا کسی نباید خبردار شود. پیرمرد هر روز نزد مار رفته و سکه ای می گرفت. اوضاع زندگی اش کم کم سامان گرفته و رو به بهبود می رفت تا این که روزی پسرش به این وضع مشکوک شد و به تعقیب پدر پرداخت. او متوجه شد که پدر هر روز به در لانه‌ی مار رفته و از او سکه ای می گیرد. در حالی که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، با خود فکر کرد که اگر مار را از بین ببرد می تواند به تمام سکه های داخل لانه اش دست پیدا کند. به همین خاطر‌...

بخشی از کتاب قصه‌ی ما مثل شد 2

در یکی از روزهای خلوت و بی سر و صدا که مرد به لانه‌ی مار رفت و با او احوال پرسی کرد، مار گفت: "صبر کن! برایت چیزی دارم."

بعد از توی لانه‌اش سکه‌ی طلایی آورد و به مرد داد. مرد پرسید: "برای چی سکه به من دادی؟"

مار گفت: "در این چند وقت تو را دوست مهربان و وفاداری دیدم، از این به بعد هر وقت که توانستم به تو سکه ای می‌دهم. فقط این ماجرا بین خودمان بماند." مرد خوشحال شد و سکه را گرفت و رفت. روزهای بعد هم دوباره و سه باره مرد سراغ مار آمد و از او سکه گرفت.

یک روز پسرِ جوانِ مرد از پدرش پرسید: "پدر چند وقت است که وضع زندگی ما خوب شده، چطور صاحب پول و پله شده ای؟"

پدر نگاه تندی به پسرش انداخت و گفت: "تو کاری به این کارها کار نداشته باش، اگر لازم بود، خودم به تو می گفتم."

پسر فهمید که خبرهایی هست؛ ولی کجا و چطور نمی ‌دانست. برای همین تصمیم گرفت مواظب پدر باشد تا خبر دار شود که آن همه پول از کجا می‌آید.

این بود که تا اینکه یک روز سایه به سایه‌ی پدر به راه افتاد. دید پدرش به گوشه‌ی خرابه ای رفت و دور از چشم دیگران مشغول حرف زدن شد. ناگهان ماری سرش را از توی سوراخ بیرون آورد و با پدرش گرم گفت و گو شد. چیزی هم نگذشت که مار به سوراخ رفت و سکه ای به دهان گرفت و بیرون آمد. پدرهم سکه‌ی طلا را گرفت و رفت.

پسر وقتی این ماجرا را دید دیگر از شادی توی پوست نمی گنجید. این بود که با خودش گفت: "همین روزها من همه‌ی سکه‌های این مار را می گیرم و ثروتمند می شوم!"

چند روز بعد پسر جوان وقتی خیالش از رفتن پدر آسوده شد، به خراب رفت و مار را صدا زد. مار از سوراخ بیرون آمد. پسر با مهربانی از مار خواست که از سوراخ بیشتر بیرون بیاید. مار که نمی دانست پسر چه فکری در سر دارد، از سوراخ بیرون آمد. پسر به سرعت کمر ما را گرفت و گفت: "زود باش بگو سکه های طلا کجاست. اگر نگویی سرت را به سنگ می کوبم!"

مار، تکان تندی به خودش داد و نیشی به پای پسر جوان زد و دوباره در سوراخ خزید. پسر جوان روی زمین افتاد و چون به کسی به دادش نرسید، جان داد.

پدر به خانه آمد و از پسرش اثری ندید. بیرون رفت و از این و آن پرسید که پسر او را دیده اند یا نه. یک نفر برایش خبر آورد که جوانی در خرابه ای مرده. مرد به خرابه رفت و پسرش را نزدیک لانه‌ی مار دید. فهمید که ما او را نیش زده؛ ولی چرا، خبردار نشد.

روزهای بعد مرد به گوشه‌ی همان خرابه رفت. مار با ترس از لانه بیرون آمد.

مرد با اندوه و ناله پرسید: "چرا پسرم را کشتی؟"

-           مگر به تو نگفته بودم که هیچ کس نباید از دوستی ما خبردار شود؟

-           من به او حرفی نزده بودم. شاید یک روز که غافل بودم، دنبال من آمده بود...

کتاب قصه‌ی ما مثل شد (جلد دوم) نوشته‌ی محمد میرکیانی با تصویرگری محمدحسین صلواتیان توسط انتشارات به‌نشر به چاپ رسیده است.

 


فهرست


فهرست کتاب قصه‌ی ما مثل شد

  • آب و زمین

  • آش داغ

  • اسب و پارچه

  • پند پرنده

  • پلو آستین

  • پهلوان ترسو

  • خربزه‌ی خان

  • خرمای فردا

  • خنده‌ی بادمجان

  • ده شتر

  • دیو و دزد

  • شغال و طاووس

  • غذای خندان

  • غم جهان

  • فرمان حاکم

  • کوزه‌ی خیاط

  • گرگ و پنبه زن

  • ماهی و شاه

  • فهرست کتاب قصه‌

  • مرد و کدو

  • موش و آهن

  • نان و چاه

  • هسته‌ی زردالو

  • آدم و کلاه

  • آسیابان و آرد

  • باربر بینوا

  • پسرک تنبل

  • خواب دندان

  • دوستی مار

  • دهان و دروازه

  • راهزن و مادر

  • سبد دروغی

  • سه شرط

  • شیر فراری

  • قاضی و مرد

  • قاضی هوشیار

  • قبای سفید

  • کاسه‌ی شکسته

  • کفش غلام

  • کلاغ و طاووس

  • کلاه دروغگو

  • کله‌ی گوسفند

  • گاو سفید

  • گرگ و روباه

  • نان دزدی

  • بادام دوقلو

  • بخیل سوم

  • پهلوان و نردبان

  • پیرزن و آرزو

  • چشم قصاب

  • خربزه و عسل

  • خواب خوش

  • درخت هلو

  • دزدان و وزیر

  • دوغ نسیه

  • دم مرغ

  • دُم و گوش

  • دیوانه و دیوانه

  • رود نان

  • سکه‌ی دوم

  • سبزی آش

  • شب عروسی

  • طبیب بینوا

  • طوطی کچل

  • گندم و چاه

  • لباس شاه

  • نفت و دریا

  • آخر کُشتی

  • پسرک بام

  • پول و پالان

  • پنبه و گوش

  • جارو و پارو

  • جای بالا

  • حرف انگشتر

  • خواب و آرزو

  • دزد و دهل

  • دم گربه

  • رفیق تنبل

  • رنگ پارچه

  • شاگرد خیاط

  • صابون و مسافر

  • صدای پول

  • فال بین و شاه

  • فالوده‌ی زرنگ

  • کلاه قاضی

  • کوزه گر جوان

  • مرد و مرغابی

  • مشک آب

  • مهمان باغ

  • بزغاله‌ی برادر

  • بوق حمام

  • پای مرغ

  • پسر آهنگر

  • خرس و شکارچی

  • خر نادان

  • خنده‌ی مردم

  • دروغ آسمانی

  • دزدان و مسافر

  • روباه و شتر

  • ریسمان شیطان

  • ستون دوم

  • سنگ ترازو

  • سگ و الاغ

  • شام عروس

  • شیشه و پنیر

  • شعر شاه

  • غذای گربه ها

  • غلام دریا

  • نقش شیر

  • نوکر حاکم

  • مهر حیوان

  • منابع



  • نویسنده: محمد میرکیانی
  • تصویرگر: محمدحسین صلواتیان
  • انتشارات: به نشر


محصولات مرتبط

درباره محمد میرکیانی نویسنده کتاب کتاب قصه‌ی ما مثل شد 2

محمد میرکیانی منتقد، پژوهشگر و نویسنده ایرانی‌تبار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. کتاب های محمد میرکیانی در حوزه کودک، با نگاه ویژه و نوآورانه به قصه‌های کهن ادبیات ایران به چاپ رسیده‌اند. مجموعه قصه ما مثل شد از آثار این نویسنده هستند. ...

نظرات کاربران درباره کتاب قصه‌ی ما مثل شد 2


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه‌ی ما مثل شد 2" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل