کتاب دل دادن به کار (خانواده خرس ها 51)
- انتشارات : موزون
- مترجم : سعید خاکسار
- تگ : خانواده خرس ها
محصولات مرتبط
کتاب دل دادن به کار جلد پنجاه و یکم از مجموعهی خانواده خرس ها (مهارت های زندگی و شهروندی) نوشتهی جن و مایک برنستین با ترجمهی سعید خاکسار توسط انتشارات موزون به چاپ رسیده است.
بهار از راه رسیده بود و وقت آن شده بود که خانوادهی خرس ها خانه تکانی کنند. بنابراین هر کدام کاری را به عهده گرفتند و مشغول انجامش شدند. مادر فرش ها را روی بند انداخت تا خاک آن ها را بتکاند، پدر مشغول تعمیر نردهی پله های جلویی شد و قرار شد بچه ها هم اتاق بازی قدیمی توی حیاط را تمیز کنند. هوا خیلی خوب و دلپذیر شده و گل های باغچه شکوفه کرده بودند . مامان و بابا حسابی مشغول کار شده و هر کدام وظایفشان را انجام می دادند؛ اما بچه ها هنوز هیچ کاری نکرده بودند و وقتی داخل اتاق بازی شدند تا آنجا را تمیز کنند، دیدند که کلی عنکبوت توی اتاق است بنابراین تصمیم گرفتند اول تمیز کاری را از بیرون کلبه شروع کنند؛ اما همین که چشمشان به چوب و توپ بیسبال افتاد، همهی کارهایی را که باید انجام می دادند از یاد بردند. لوازم بیسبال را برداشتند و شروع به بازی کردند!! وقتی پدر کارش تمام شد رفت به بچه ها سر بزند اما...
مجموعه کتاب های خانواده ی خرس ها، با محوریت خانوادهی پنج نفرهی خرس ها که شامل پدر خرس، مادر خرس، برادر خرس، خواهر خرس می شود، مهارت های زندگی و شهروندی را در قالب داستان هایی مصور و زیبا به کودکان می آموزد.
برشی از متن کتاب
مامان و بابا فوری دست به کار شدند. مامان فرشها را روی بند انداخت تا خاک آنها را بتکاند. بابا مشغول تعمیر کردن نردهی پله های جلویی شد. برادر و خواهر هم باید کارهایی انجام میدادند. قرار بود آنها اتاق بازی قدیمی در حیاط خلوت را تمیز کنند. آنها همگی شروع خوبی داشتند. خورشید میدرخشید و هوا پاک و تمیز بود. پرنده ها آواز می خوانند و گل های شاد باغچه شکوفه می کردند. مامان محکم به فرش ها ضربه می زد. ابرهای بزرگی از خاک به هوا برمیخاست. وسایل کار بابا همه جا پخش بودند. او زانو زده بود تا نردهی مناسبی از یک چوب بتراشد. برادر، خواهر و عسل تمام وسایلی را که برای کارشان لازم بود، به همراه داشتند. آنها جارو و فرچه، کهنه و زمین شور، سطل آب گرم و یک عالمه کف صابون داشتند. آنها تصمیم داشتند اول داخل اتاق بازی را جارو کنند. برادر نگاهی به داخل اتاق بازی کرد و گفت: "ای وای، عنکبوت!" خواهر و عسل زیر چشمی به داخل نگاه کردند. آنها چند عنکبوت بزرگ و پشمالو را دیدند که روی تار خود در گوشه اتاق بازی نشسته بودند. برادر، خواهر و عسل از عنکبوت نفرت داشتند. آنها همه با هم گفتند: "ایی!" خواهر پرسید: "حالا با اینا چی کار کنیم؟" برادر گفت: "بیاین به جای جارو زدن داخل، اول بیرون رو تمیز کنیم. شاید عنکبوت ها بترسند و فرار کن." آنها همین کار را کردند. برادرسوت زنان دور تا دور اتاق بازی را با فرچهی خود سایید. وقتی او به پشت اتاق رسید، گفت: "هی ،اینجا رو! بعضی از وسایل بازی بیسبال ما اینجاس " پشت اتاق بازی، یک توپ کهنهی بیسبال، یک چوب بیسبال و یک دستکش روی زمین بود. برادر توپ را برداشت، آن را به هوا پرت کرد و گرفت. خواهر چوب را برداشت و چند مرتبه در هوا چرخاند...
- مجموعه مهارت های زندگی و شهروندی ویژه کودکان و نوجوانان
- نویسنده: جن و مایک برنستین
- مترجم: سعید خاکسار
- انتشارات: موزون
نظرات کاربران درباره کتاب دل دادن به کار (خانواده خرس ها 51)
دیدگاه کاربران