محصولات مرتبط
کتاب چرا خوشحال نباشم از غم تا شادی از مجموعهی مهارت های زندگی نوشتهی نوریا روکا با ترجمهی هستی سعادت توسط انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.
کودکان دنیایی ساده و پر از احساسات گوناگون دارند و با شناختن آنها و درک تمایز بینشان ، در بیان عواطف و احساسات خود بهتر عمل کرده و تعامل سازنده تری با پدر و مادر و دیگر اطرافیان خواهند داشت. کتاب چرا خوشحال نباشم با نثری ساده و روان که برای کودکان نو سواد و پیش از دبستان قابل فهم است، موقعیت هایی را ترسیم می کند که هر کدام، در مورد یکی از عواطف کودک گفت و گو کرده و ابعاد مختلف آن را برای کودک شرح می دهد. از کودک خواسته می شود خود را در موقعیت هایی که احساس غم، ترس، عصبانیت، شادی و... می کند، تصور کرده، شرایط و حسی که در آن لحظه دارد را توضیح دهد. مولف راه کارهایی برای کنار آمدن با احساسات، به مخاطب خود پیشنهاد می کند و باعث شناخت بیشتر آن ها با احساسات مختلف درونی شان می شود. کودکان با شناخت بهتر عواطف، آن ها را درست تر بیان کرده و روابط بهتری با همسالان و والدین خود برقرار خواهند کرد. در صفحات انتهایی کتاب، در راستای تمرین آن چه که انتطار می رود کودکان پس از مطالعهی کتاب آموخته باشند، چند فعالیت طراحی شده که انجام آن ها خالی از لطف نخواهد بود. به طور مثال از بچه ها خواسته شده داستان ترسناک بسازند، نقش بازی کنند و یا احساسات خود را بازگو کند. در بخش پایانی کتاب راهنمایی برای پدر و مادرها آمده است که به آن ها کمک می کند کودک و احساساتش را بشناسند و روش های مناسبی برای مدیریت احساساتش بیابند.
مجموعهی مهارت های زندگی، در قالب کتاب های مصور با بیان موقعیت های مختلفی که کودکان در آن قرار گرفته و تجربیاتی که ممکن است پشت سر بگذرانند، به اموزش برخی مهارت های لازم برای زندگی می پردازد.
برشی از متن کتاب
شب شده و پدر و مادرت رفته اند بخوابند و در اتاق تنهایی. یک صدا می شنوی! می ترسی! یا شاید خواب بد دیده ای. سعی کن از جایت بلند شوی و چراغ را روشن کنی. اگر چراغ روشن باشد دیگر آن قدر نمی ترسی. ما از خیلی چیزها می ترسیم ولی نباید نگران شویم. وقتی بزرگ می شوی، چیزهایی که الان تو را می ترسانند، دیگر برایت ترسناک نیستند. تا به حال گم شده ای؟ وقتی پدر و مادرت پیش تو نیستند و کسانی که دور و برت هستند، غریبه اند احساس تنهایی می کنی. چه ترسناک! ولی حتی آن موقع هم باید بدانی که پدر و مادرت تو را ترک نکردهاند و دنبال تو می گردند. آن ها خیلی زود تو را پیدا می کنند. حالا می بینی! وقتی گم می شوی، پدر و مادرت خیلی ناراحت می شوند و وقتی بالاخره تو را پیدا میکنند، تو را بغل می کنند و می بوسند. البته ممکن است تو را سرزنش کنند. ولی مهم نیست تو آنها را پیدا کردهای! تا به حال آتش بازی دیده ای؟ نور های کوچک رنگی را چطور؟ این نورها خیره کننده اند. اول صدای آن کمی ترسناک است ولی ارزش تماشا کردن دارد! داشتن یک برادر کوچک خیلی خوب است ولی گاهی احساس می کنی پدر و مادرت به او بیشتر از تو توجه می کنند. کمی عصبانی می شوی و کمی هم ناراحت. بعد احساس می کنی برادر کوچکت را دوست نداری. تا به حال فکر کردهای که شاید وقتی برادرت بزرگ شد، همین بلا سرش بیاید؟ حتی اگر صد تا خواهر و برادر داشته باشی، عشق پدر و مادرت آن قدر زیاد است که می توانند همه را دوست داشته باشند! تو به نظر پدر و مادرت واقعاً بی نظیر، فوق العاده و خلاصه معرکهای. بعضی روزها خیلی به تو خوش می گذرد. خوشحالی و تمام مدت می خندی. مثل این است که به شهربازی رفتهای و سوار هرچیزی که دوست داری می شوی...
- مهارتهای زندگی
- از سری کتابها نردبان
- نویسنده: نوریا روکا
- مترجم: هستی سعادت
- انتشارات: فنی ایران
نظرات کاربران درباره کتاب چرا خوشحال نباشم
دیدگاه کاربران