کتاب خدای ما چه جوریه؟ 9

کتاب همیشه بوده و هست نهمین جلد از مجموعه ی خدای ما چه جوریه؟ نوشته ی سید محمد مهاجرانی با تصویرگری شیلان هوشیاری توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

هر انسانی یک طول عمر مشخصی دارد همین طور حیوانات، گیاهان، حشرات و تمام چیزهایی که در این دنیا وجود دارند بعد از مدت زمانی معین از بین می روند؛ تنها آنکه باقی می ماند " پروردگار " است که هستی از او نفی نمی شود و عین وجود اوست. در هر صفحه از این کتاب یک داستان کوتاه در رابطه فانی بودن تمام موجودات جهان هستی از جمله انسان ها، گیاهان، حیوانات و... آمده است که با مطالعه ی آنها کودکان می آموزند، هیچ چیزی در این دنیا برای همیشه باقی نمی ماند به جز " ذات مقدس پروردگار " که همیشه بوده و تا ابد باقی می ماند.

" همیشه بوده و هست " جلد نهم از مجموعه ی " خدای ما چه جوریه؟ " می باشد که در بیست جلد با عناوینی از جمله فراموش کار نیست، زیبایی را دوست دارد، کوچولوها را بزرگ می کند، حرف همه را می شنود، زبان حیوانات را می فهمد، از همه چیز خبر دارد و... در وصف صفات خداوند برای گروه سنی کودک تهیه و چاپ شده است. زبان ساده، روان، جملات کوتاه و تصاویر رنگی آمده در این مجموعه موجب می شود تا کودکان به سادگی با آن ارتباط برقرار کنند و با مطالعه ی داستان ها و ایجاد تصویر ذهنی، به صورت ملموس و عینی با خدای خود و توانمندی هایش بیش تر آشنا بشوند هم چنین در صفحه ی پایانی چند جمله به صورت سوالی مطرح شده است که ذهن کودکان را درگیر کرده و آنها را تشویق به فکر کردن و یادگیری می کند.

 

 

برشی از متن کتاب

خال خالی! خال خالی اسم پروانه ی من است. ما با هم دوست هستیم. او خانه ی ما را دوست دارد، هر بار توی حیاط ما می آید و دور گل های باغچه می چرخد. سه چهار روزی است که بالای سر گل های ما پرواز می کند و روی آنها می نشیند. اما امروز دیدم از او خبری نیست. به مادرم می گویم: چرا خال خالی پیدایش نیست؟ مادرم می گوید: شاید دیگر این جا نیاید! با تعجب می پرسم: چرا؟ مادرم می گوید: عمر پروانه خیلی کوتاه است! حداکثر پنج روز! ننه ریحان مادربزرگم خیلی دوست داشتنی بود. لب هایش خندان بود و چشم هایش مثل ستاره، می درخشید. هر بار به خانه ی ما می آمد، لپ های مرا می کشید و می گفت: چطوری گل خوش بو! خیلی شعر و قصه بلد بود و خیلی با نمک خاطره تعریف می کرد. دیشب عمه خدیجه به پدرم زنگ زد. و لحظه ای بعد چشم های پدرم پر از اشک شد. با تعجب پرسیدم: چی شده؟ پدرم چیزی نگفت. روز بعد فهمیدم که ننه ریحان مثل کبوتر پر کشیده و رفته است!

نویسنده

" سید محمد مهاجرانی " متولد سال 1348 در شهر مهاجران اراک می باشد. او دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم و از شاعران آیینی کودک به شمار می رود. محمد گلی برای همه، پیامبر عزیز ما، چهارده شاخه گل، هدیه های خدا و... از جمله آثار ایشان می باشد.

(از سری کتاب های بنفشه) (همیشه بوده و هست) نویسنده: سید محمد مهاجرانی تصویرگر: شیلان هوشیاری انتشارات: قدیانی