کتاب کجا میری؟ به اونجا! (این همه هدیه از خداست 16)
- انتشارات : جمال
- تگ : این همه هدیه از خداست
علی در حال برگشتن از مدرسه به خانه است. کمی جلوتر که می رود مردی نزدیک اَش می شود و به طرز عجیبی به او نگاه می کند. علی می پرسد که آیا کاری با من دارید؟ آن مرد صحبت نمی کند و تنها دست های خود را تکان می دهد. او از این رفتار آن غریبه می ترسد و پشت درختی پنهان می شود. در همان لحظه محمد یکی از دوستانش از آن جا رد می شود؛ علی او را صدا می زند و درباره ی آن مرد با او صحبت می کند. محمد آن فرد را می شناسد و رو به دوستش می کند و می گوید: او نمی تواند بشنود یا حرف بزند و تنها با حرکات دستان اَش از تو یک آدرس را می پرسد. بعد از این ماجرا او به اهمیت نعمت بزرگ شنیدن و سخن گفتن پی می برد و خدا را به خاطر این همه لطف و بزرگی اَش سپاس می گوید.
" کجا میری؟ به اونجا! " جلد شانزدهم از مجموعه ی " این همه هدیه از خداست " می باشد که در چند جلد با عناوینی از جمله چقدر سرده، طوفان دیوانه، عمو سعید بنّا!، گنجشک تشنه، رفیق خوب ابر، شیر بی مزه و... با هدف آشنایی با انواع نعمت های الهی و اهمیت وجود آنها برای گروه سنی کودک تهیه و به چاپ رسیده است. صفحات مصور، متن ساده و رنگ آمیزی شاد تصاویر یکی از نکاتی است که موجب جذابیت داستان های این مجموعه میان کودکان شده است.
آشنایی با نعمت ها، باعث افزایش ایمان و علاقه ی کودکان به خدای مهربان می شود. هم چنین تامّل در آنها، فکر و اندیشه ی کودکان را رشد می دهد و آنان را در نگاه به جهان و موجودات گوناگون آن دقیق تر می سازد. گفت و گو درباره ی نعمات خداوند یک روش قرآنی برای خدا شناسی است.
نظرات کاربران درباره کتاب کجا میری؟ به اونجا! (این همه هدیه از خداست 16)
دیدگاه کاربران