loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب مجموعه این همه هدیه از خداست 1 (ده جلدی)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب این همه هدیه از خداست 1 نوشته ی مجید محبوبی و تصویرگری حمیدرضا بیدقی از سوی نشر جمال به چاپ رسیده است.

"این هم هدیه از خداست" عنوان کتاب های کوچکی است که توجه کودکان را به خداوند و یکی از نعمت های الهی جلب می کند. تا کنون بیست داستان از مجموعه ی فوق به چاپ رسیده است. برای دسترسی بیشتر و سهولت کار، هر 10 جلد به صورت یک جا در قالب یک کتاب با جلد سخت منتشر شده است.  در جلد اول این اثر داستان هایی با موضوعاتی چون: بازی و باغ سیب، دوست خوب آسیاب، بیب بیب برو کنار، چشم، چشم، خیابان، حالا چکارکنم؟، چقدرسرده، رفیق خوب ابر، حالا چطور بسازم؟، خطربه خیر گذشت، عمو سعید بنا وجود دارد. هر داستان با تمرکز روی یکی از نعمت ها به بیان ویژگی ها و مزایای آن می پردازد که اگر آن نعمت نبود ما دچار چه مشکلاتی می شدیم و یا حالا که هست چقدر به ما کمک می کند. به عنوان مثال در هفتمین داستان از کتاب با عنوان "رفیق خوب ابر" کودک می آموزد که اگر باد نبود، ابرها به حرکت درنمی آمدند، در نتیجه باران هم وجود نداشت به همین ترتیب رنگین کمانی نیز نبود پس هر کدام از این ها یکی از نعمت های خداوند هستند که باید به خاطر آن از خداوند تشکر کنیم. تصویر و نقاشی های بسیار شاد و زیبا در کنار متن های کوتاه و ورق های براق بر جذابیت اثر افزوده است. شما با تهیه ی این مجموعه با جلد سخت، در واقع ده کتاب داستان سرگرم کننده و همچنین آموزنده را به صورت یک جا خریداری کرده اید.

 


برشی از متن کتاب


بیب بیب برو کنار علی و پدرش از استخر بیرون آمدند. علی از شنای خودش خیلی خوشحال بود. بابا به علی گفت: «همین جا بمان. می روم ماشین را بیاورم.» اما علی به حرف پدرش توجه نکرد و به راهش ادامه داد. بابا بلندتر گفت: «علی! علی! حواست کجاست؟» پدر به آن طرف خیابان رفت تا ماشینش را بیاورد. علی حسابی در فکر فرو رفته بود. او سرش را به زیر انداخته و به دنبال پدرش رفت. ناگهان صدای بوق ماشینی همراه با صدای ترمز شدید بلند شد. پدر سراسیمه برگشت و با دلهره علی را نگاه کرد. علی درست جلوی ماشینی بود که صدای ترمزش همه جا را پر کرده بود. هنوز حواس علی جمع نشده بود و نمی دانست چه کار کرده است. پدر به طرف علی دوید. راننده ی ماشین عصبانی از ماشین پیاده شد. با صدای بریده بریده گفت: «بچه! حواست کجاست؟ این همه بوق زدم. چرا توجه نمی کنی؟» پدر با ناراحتی به علی نگاه کرد. علی چیزی از حرف های راننده را نمی شنید. برای همین پرسید: «آقا چیزی شده؟» راننده داد زد: «مگر گوش نداری؟» پدر جلو آمد و گفت: «آقا صدات رو بیار پایین. چرا سر بچه داد می زنی! این جا خیابان است! اتوبان که نیست این قدر تند می روی! الحمدالله به خیر گذشت. برو و حواست را بیشتر جمع کن.» راننده عذر خواهی کرد و رفت. پدر رو به علی کرد و گفت: «پسر! چی شده؟ چرا توی خیابان پریدی؟ مگه نگفتم بمان تا من بیایم؟» علی با تعجب نگاه کرد و گفت: «بابا چرا یواش حرف می زنید؟» پدر دستی به گوش های علی کشید و به فکر فرو رفت. آن ها به خانه برگشتند. علی صداها را نمی شنید. نه صدای مادرش و نه صدای پدرش را، همه باید داد می زدند تا علی بشنود. علی صدای تلویزیون را هم خیلی بلند کرد. بابا گفت: «پسرم! صدای بلند تلویزیون همسایه ها را اذیت می کند.» بابا صدای تلویزیون را کم کرد. علی زد زیر گریه و گفت: «من دیگه خوب نمی شنوم.» مادر علی را دلداری داد وگفت: «نگران نباش! آناده شو تا پیش دکتر برویم.» علی اشک هایش را پاک کرد و همراه پدر و مادرش پیش دکتر رفتند. دکتر با دستکاه داخل گوش های او را نگاه مرد و گفت: «نگران نباش! داخل گوش هایت آب رفته و تا چند روز دیگر خوب می شوی.»

نویسنده: مجید محبوبی تصویرگر: حمیدرضا بیدقی انتشارات: جمال


درباره مجید محبوبی نویسنده کتاب کتاب مجموعه این همه هدیه از خداست 1 (ده جلدی)


نظرات کاربران درباره کتاب مجموعه این همه هدیه از خداست 1 (ده جلدی)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مجموعه این همه هدیه از خداست 1 (ده جلدی)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل