کتاب شیر بی مزه جلد سیزدهم از مجموعه ی این همه هدیه از خداست نوشته ی مجید محبوبی از نشر جمال به چاپ رسیده است.
کودکان در این کتاب در قالب داستان کوتاه و ساده با نعمت سلامتی آشنا می شوند. زهرا خواهر کوچکتر علی سرماخورده است و حال خوبی ندارد. مادر برای او کمی شیر می ریزد تا زهرا آن را بخورد، اما کمی بعد از نوشیدن شیر حال زهرا بدتر شده و دل درد می گیرد، پدر و مادر از این اتفاق خیلی متعجب می شوند. پدر فکر می کند که ممکن است زهرا به شیر حساسیت داشته باشد اما زهرا که همیشه شیر می نوشید و تا به حال مشکلی پیش نیامده بود. علی هم تصمیم می گیرد یک لیوان شیر بنوشد چون در آن روز اصلا شیر نخورده بود و آنها عادت داشتند هر روز یک لیوان شیر بنوشند اما... . تصویرگری کتاب را " حمید رضا بیدقی " به انجام رسانده و این اثر برای گروه سنی ب مناسب می باشد.
" این همه هدیه از خداست " مجموعه ای است که در هر یک از جلدهای آن که اندازه ای کوچک و صفحات کمی دارند، کودکان در قالب یک داستان کودکانه و ساده با یکی از نعمت های خدا آشنا می شوند. آشنایی با نعمت های خداوند یکی از راه های شناخت اوست و نویسنده مجموعه قصد داشته تا از این طریق کودکان را به شکلی غیر مستقیم با خداوند آشنا کند.
برشی از متن کتاب
زهرا، خواهر علی سرما خورده بود. مادر زهرا به او یک لیوان شیر داد، اما حال زهرا بدتر شد. مرتب آه و ناله می کرد و می گفت: «دلم درد می کند!» علی و مامان و بابا دور تخت خواب زاره جمع شدند. همه نگران حال زهرا بودند. مادر نگاهی به پاکت شیر کرد و گفت: «شیر که برا یسرما خوردگی خوبه! نمی دانم چرا بعد از خوردن شیر، حالش بدتر شد!» پدر گفت: «شاید شیر به معده اش نمی سازد!» زهرا با ناله گفت: «نه بابا، من که همیشه شیر می خورم، اما این بار حالم بد شد!» علی از جا بلند شد و آرام گفت: «راستی، من امروز سهم شیرم را نخورده ام!» فوری سراغ یخچال رفت. ظرف شیر را برداشت و لیوان را پر از شیر کرد و کمی نوشید. ناگهان با صدای بلند گفت: «وای مامان! این شیر چه مزه ی بدی می دهد!» مادر با شنیدن این حرف به آشپزخانه رفت. کمی از شیر را چشید و گفت: «آره ، این شیر فاسد شده! به همین خاطر دل زهرا درد گرفته!» علی با شنیدن حرف های مامان به فکر فرو رفت.
نویسنده
" مجید محبوبی " در سال 1352 در یکی از روستاهای ملکان (آذربایجان شرقی) به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را در روستا گذراند. پس از طی مراحل تحصیلی دوران ابتدایی و راهنمایی در سال 1369 وارد حوزه علمیه تبریز شد، در کنار تحصیلات حوزوی در تبریز به کلاس های قصه خوانی استاد عبدالمجید نجفی راه یافت و به آموزش اصول قصه نویسی پرداخت. آشنایی با شعرای موفق و مطرحی چون آقایان جلال محمدی، سید قاسم ناظمی، محمدرضا لوایی، اسحاق راهب و همچنین نویسنده ادبیات مقاومت داوود امیریان، اشتیاق او به نویسندگی را مضاعف کرد. محبوبی در کنار تحصیلات حوزوی، به طور چشمگیری به مطالعه آثار بزرگان داستان نویسی همت گمارد که در این میان انس و الفت او با کتاب های مرحوم جلال آل احمد بیشتر بود. آشنایی ایشان با مجله «سوره نوجوانان»، علاقه او به ادبیات بزرگسال را کاهش داد. او در این مقطع همه هم و غمش را به این مجله معطوف کرد و اگرچه نوشته های او در آن زمان مناسب چاپ در آن مجله تشخیص داده نشد؛ ولی چندی بعد با چاپ اولین قصهاش در مجله «سلام بچهها»، که تشویق های مداوم استاد مظفر سالاری را به همراه داشت، وارد وادی ادبیات کودک و نوجوان شد. ایشان پس ازشش سال تحصیل در تبریز به قم رفت. در سال 1374 با چاپ اولین قصهاش در مجله «سلام بچهها»، همکاری خود را با نشریات کودک و نوجوان شروع کرد و تا کنون در مجلاتی مانند «سروش نوجوان»، «سلام بچهها»، «پوپک»، «انتظار نوجوان»، «ملیکا»، «یاران امین» و «قاصدک»برای کودکان و نوجوانان و در مجلاتی چون «کتاب ماه کودک و نوجوان»، «کوثر»، «مبلغان»، «پگاه»، «پیشگامان»، «شمیم یاس»، «پویندگان»، «آذربایجان»، «خواجه نصیر» و «خشت اول» برای بزرگسالان قلم زده است.
نویسنده: مجید محبوبی تصویرگر: حمیدرضا بیدقی انتشارات: جمال
نظرات کاربران درباره کتاب شیر بی مزه (این همه هدیه از خداست 13)
دیدگاه کاربران