کتاب خدای ما چه جوریه؟ 3

کتاب زبان حیوانات را می فهمد،جلد سوم از مجموعه ی خدای ما چه جوریه؟ اثر سید محمد مهاجرانی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

این اثر جلد سوم از مجموعه ی خدای ما چه جوریه؟ می باشد و این نکته را به کودک می آموزد که خداوند صدای تمام مخلوقات خود را می شنود و زبان تمام آن ها را درک  می کند. از پرندگان در حال پرواز در آسمان، خشکی و دریا، تا کوچکترین موجودات مانند مورچه، ماهی های درون دریاها و اقیانوس، تا بزرگترین حیوانات روی کره ی زمین مانند فیل و وال همه به زبان خود با خدای یکتا صحبت می کنند و گوش هیچ انسانی توان شنیدن و درک حرف های آنان را ندارد. در این اثر چند داستان کوتاه از زبان یک کودک بیان می شود و توجه او را به محیط اطراف و حیواناتی که می بیند نشان می دهد. کودک به رفتار گنجشکان توجه می کند و آوازشان را می شنود، حرکات گربه ها را تماشا می کند، مورچه ها را که در یک ردیف بلند در باغچه به سوی لانه شان حرکت می کنند را تماشا می کند و دوست دارد بداند این موجودات چه چیزی به یکدیگر می گویند؟ در صفحه ی پایانی کتاب بخشی با عنوان فکر کن و بگو وجود دارد که پرسش هایی از کودک در آن طراحی شده است. هدف از این بخش وادار کردن کودکان به تفکر در جزئیات هستی از سنین پایین است. در هر یک از کتاب های مجموعه ی 20 جلدی خدای ما چه جوریه؟ به معرفی یکی از صفات خداوند بر اساس آیات قرآن کریم پرداخته می شود. صفاتی مانند فراموش کار نبودن، توانا بودن بر همه چیز، دوست دار زیبایی بودن، باخبر بودن از همه ی امور، هرگز خسته نشدن، دقیق بودن کارهایش و صفات بسیار دیگری به زبانی شیرین برای کودکان بیان شده است. تصویرگری کتاب را حدیثه قربان به انجام رسانده و این اثر برای گروه سنی ب مناسب می باشد.

 

برشی از متن کتاب

پرنده های آواز خوان! نگاه کن! چه پرنده هایی! لک لک، درنا، قو، مرغابی، غاز، پلیکان، پرستو ... بعضی روی آب دریاچه شنا می کنند و شادمان آواز می خوانند. بعضی در آسمان آبی پرواز می کنند و آواز می خوانند. بعضی در ساحل روی شن های رنگارنگ آفتاب گرفته اند و انگار با هم حرف می زنند. صداهای نازک، کلفت، کوتاه، بلند. چه صداهای قشنگی! کاش می توانستم بهمم چه می گویند! گنجشک ها آرام آرام برف می بارد. انگار خدای مهربان روی تمام خانه ها و درخت ها برف شادی پاشیده است! مادرم مقداری خرده نان برای گنجشک ها در گوشه ی حیاط ریخته است. گنجشک ها هیجان زده شده اند و تندتند به نان ها نوک می زنند. جیک جیک شادشان حیاط را پر کرده است. چه می گویند؟ شاید خدا را شکر می کنند. شاید می گویند: «زهرا خانم تشکر! تشکر!» شاید دارند سرود می خوانند. کاش زبان گنجشک ها را بلد بودم! مورچه ها مورچه های سیاه، مثل خطی بلند و مارپیچ از کنار باغچه رد می شوند. بعضی به سوی لانه می روند و بعضی از لانه به سوی باغچه می آیند! درست مثل یک خیابان شلوغ! وقتی به هم می رسند، شاخک هایشان را تکان می دهند. چه جالب! چه می گویند؟ شاید می گویند: «نزدیک باغچه پر از دانه های برنج است. کمک کنید تا همه را بیاوریم!» شاید می گویند: «چقدر گردش در هوای بهاری دل چسب است!» شاید به هم سلام می دهند و می گویند: «خسته نباشید!» کاش زبان مورچه ها را می دانستم! ...

(از سری کتابهای بنفشه) (زبان حیوانات را می فهمد) نویسنده: سیدمحمد مهاجرانی تصویرگر: حدیثه قربان انتشارات: قدیانی