loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب 14 قصه، 14 معصوم 4 (امام حسن)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب امام حسن(ع) چهارمین جلد از مجموعه 14 قصه،14 معصوم  نوشته ی حسین فتاحی با تصویرگری محمدرضا دادگر از سوی انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

کتاب امام حسن با نثری شیوا و روان  به زندگی و ابعاد اخلاقی نیکوی امام حسن، سومین امام ما شیعیان می پردازد. نویسنده در این کتاب کوشیده تا با بیان نکات مهم زندگی ایشان در قالب قصه های کوتاه، کودکان را با زندگی پر برکت شان آشنا کند. یکی از بارزترین ویژگی های این داستان  را می توان زبان ساده ی به کار رفته  در نگارش آن را برشمرد که قصه را برای کودک دبستانی تا حدود زیادی قابل فهم و درک ساخته است. کتاب امام حسن، چهارمین جلد از مجموعه کتاب های 14 قصه ، 14 معصوم است که  با روایت هر برهه از زندگی چهارده معصوم به  صورت داستان های کوتاه و مجزا در فصل های مختلف به کودکان کمک می کند که هر چه بیشتر با ابعاد مختلف زندگی ائمه اطهار آشنا شده و از ان بهره ببرند. داستان های این کتاب از ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه، پدر و مادر بزرگوار امام حسن شروع شده، به تولد و کودکی آن حضرت پرداخته، در ادامه در هر فصل به بیان چگونگی شکل گیری شخصیت ایشان در هم نشینی با پیامبر، صفات نیکو و زندگی ایشان پس از وفات حضرت محمد همچنین نحوه ی  شهادت مظلومانه شان پرداخته می شود.

 


برشی از متن کتاب


روزی از روز ها، مردی از شام به مدینه آمد. مردم شام از معاویه یاد گرفته بودند که علی و فرزندانش دشمن پیامبرند. این مرد در کوچه های مدینه راه می رفت که ناگهان به امام حسن رسید. وقتی امام حین را شناخت، به آن حضرت حرف های زشتی زد و از پدرش علی بد گویی کرد. امام حسن که سوار بر اسب بود، کنار دیوار ایستاد و ساکت به حرف های مرد شامی گوش داد. وقتی حرف های او تمام شد، امام حسن گفت: (( ای مرد اگر مسلمان هستی، به تو سلام می کنم. می دانم که در اینجا غریبی و مرا نمی شناسی. من پسر دختر پیامبرم. حالا که مرا شناختی، اگر از این حرف های زشت عذر خواهی کنی، تو را می بخشم. اگر کمک بخواهی کمکت می کنم تا با حقیقت آشنا شوی. اگر مشکلی داری، بگو تا مشکلت را حل کنم. اگر جایی نداری، تو را به خانه می برم تا مهمان من باشی. این را بدان که درست نیست، ندانسته و نسنجیده به کسی تهمت زد و حرف های زشت گفت. )) آن مرد که فکر می کرد امام با شنیدن این حرف ها او را کتک می زند، حالا می دید که آنان به او محبت می کند و می خواهد به او کمک کند و می خواهد او را به خانه اش ببرد تا مهمان او باشد. لحظه ای فکر کرد و فهمید که اشتباه کرده است. سپس به گریه افتاد و گفت: (( ای پسر پیامبر! تا امروز فکر می کردم که حرف های معاویه درست است و شما دشمن خدا و پیامبرید. اما حالا فهمیدم که اشتباه کرده ام و اکنون با صدای بلند می گویم که رهبری مسلمان ها فقط شایسته ی توست و تو پیشوای واقعی ما هستی. به درگاه خداوند توبه می کنم و از تو می خواهم مرا ببخشی. حالا فهمیدم که آنچه دشمنانت می گویند، دروغ است. )) آن روز امام حسن مرد را همراه کرد و به خانه اش برد. آن مرد در  مدینه، چند روزی مهمان خانه ی امام بود. او با دیدن اخلاق و رفتار امام، شیفته ی آن حضرت شد و تا پایان عمر از یاران امام باقی ماند.    

(از سری کتاب های بنفشه)

نویسنده: حسین فتاحی

تصویرگر: محمدرضا دادگر

انتشارات: قدیانی


درباره حسین فتاحی نویسنده کتاب کتاب 14 قصه، 14 معصوم 4 (امام حسن)

حسین فتاحی از نویسندگان توانای کشور است که بیش از 40 سال از عمر خود را صرف تالیف و ترجمه آثار متعدد در حوزه کودک و نوجوان نموده است. مجموعه 14 قصه 14 معصوم و قصه‌های کوچک برای بچه‌های کوچک از آثار این نویسنده هستند. ...

نظرات کاربران درباره کتاب 14 قصه، 14 معصوم 4 (امام حسن)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب 14 قصه، 14 معصوم 4 (امام حسن)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل