loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب 14 قصه، 14 معصوم 3 (حضرت فاطمه)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
30,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب حضرت فاطمه (س) سومین جلد از مجموعه 14 قصه، 14 معصوم به قلم حسین فتاحی با تصویرگری محمدرضا دادگر از سوی انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

کتاب حضرت فاطمه با نثری شیوا و روان به زندگی کوتاه، اما پر برکت حضرت فاطمه پرداخته و کوشیده تا با بیانی ساده کودکان را با زندگی و ویژگی های اخلاقی این بانوی بزرگ آشنا کند. یکی از بارزترین ویژگی های این کتاب را می توان زبان ساده ی به کار رفته در نگارش برشمرد که قصه را برای کودک دبستانی تا حدود زیادی قابل فهم ساخته است. همچنین روایت هر مقطع از زندگی آن حضرت در قالب قصه های کوتاه، موجب شده به خاطر سپاری و یاد آوری هر داستان برای کودکان آسان تر و شیرین تر شود. کتاب از ازدواج حضرت محمد با حضرت خدیجه و چگونگی تولد حضرت فاطمه آغاز شده و در ادامه به ازدواج، مادر شدن، از دست دادن پدر و مادر و در نهایت وفات ایشان می پردازد. علاوه بر آن، چند روایت از سیره ی عملی و سجایای اخلاقی ایشان نیز در قالب داستان در کتاب گنجانده شده و دانش آموزان با مطالعه ی این کتاب علاوه بر آگاهی از مراحل زندگی آن بانو، با بسیاری از خصوصیات اخلاقی و تربیتی والای ایشان نیز آشنا شده و درس های زیادی خواهند گرفت.

 


برشی از متن کتاب


وقتی پیامبر در مدینه بود، هر روز چندین بار به خانه دخترش فاطمه می رفت. اما حالا پیامبر به سفر رفته بود. او چند روزی بود که پدرش را ندیده بود. دل فاطمه برای پدر تنگ شده بود . فاطمه به آن روزهایی فکر می‌ کرد که پدرش در مدینه بود. وقتی وارد خانه فاطمه می شد، اول سلام می‌کرد و بعد جلو می ‌آمد و دستهای دخترش را می بوسید. بعد به سراغ نوه‌ هایش می ‌رفت آنها را بغل می گرفت و بر شانه های خود سوار می کرد. حالا بزرگترین آرزوی فاطمه این بود که هرچه زودتر، پدر به مدینه برگردد، صدای باز شدن در خانه را بشنود و پدرش را ببیند که داخل می شود و می گوید: ((من هستم فاطمه! جان کجایی؟)) چند روز بعد، فاطمه سرگرم کاری بود که کسی در زد. فاطمه که منتظر بود به طرف در دوید و پرسید: (( کیست؟ )) صدایی نرم و مهربان گفت: (( من هستم فاطمه جان! )) فاطمه در را باز کرد. پیامبر قبل از فاطمه سلام کرد و وارد شد. دخترش را بر سینه فشرد و او را بوسید. بعد به اتاق کوچک فاطمه رفت. فاطمه پرده ای نو به پنجره اتاقش زده بود، گردنبندی به گردنش آویخته بود و دو گوشواره در گوش داشت. وقتی نگاه پیامبر به پرده ی نو، گردنبند و گوشواره ها افتاد، بلند شد خداحافظی کرد و رفت. فاطمه تا پشت در همراه پدرش رفت. اما رفتن پدر مثل همیشه نبود. فاطمه به فکر فرو رفت و با خود گفت: (( امروز پدرم از چیزی ناراحت شد )) فاطمه به در و دیوار خانه نگاه کرد. چیزی که عوض شده بود، همان پرده ی نو بود. فاطمه پرده را باز کرد. بعد یاد گردنبند و گوشواره ها افتاد. آنها را هم باز کرد. این اولین باری بود که او خود را با گردنبند و گوشواره آراسته بود...    

(از سری کتاب های بنفشه) نویسنده: حسین فتاحی تصویرگر: محمدرضا دادگر انتشارات: قدیانی

درباره حسین فتاحی نویسنده کتاب کتاب 14 قصه، 14 معصوم 3 (حضرت فاطمه)

حسین فتاحی از نویسندگان توانای کشور است که بیش از 40 سال از عمر خود را صرف تالیف و ترجمه آثار متعدد در حوزه کودک و نوجوان نموده است. مجموعه 14 قصه 14 معصوم و قصه‌های کوچک برای بچه‌های کوچک از آثار این نویسنده هستند. ...

نظرات کاربران درباره کتاب 14 قصه، 14 معصوم 3 (حضرت فاطمه)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب 14 قصه، 14 معصوم 3 (حضرت فاطمه)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل