کتاب طوطی و بقال (بخون و بچین 6)

کتاب طوطی و بقال ششمین جلد از مجموعه ی بخون و بچین سروده ی مهدی مردانی با تصویرگری علی پاک نهاد توسط انتشارات آریا نوین به چاپ رسیده است.

داستان طوطی و بقال جزء قصه های نام آشنا بین ما ایرانی هاست، مجموعه ی بخون و بچین آن را در قالب شعری زیبا برای کودکان تالیف کرده است. قصه از این قرار است که: در زمان های قدیم، مرد بقالی طوطی زیبا و سخنگویی داشت، طوطی بسیار شیطنت می کرد او روزها در بازارچه پرواز می کرد و حسابی سر به سر کسبه می گذاشت. بقال و همه ی مردم طوطی را دوست داشتند.

روزی مرد بقال برای خوردن دیزی به قهوه خانه رفت، گربه ی چاق و چله که مدتها بود برای خوردن طوطی بیچاره نقشه می کشید، فرصت را غنیمت شمرد. در تعقیب و گریز گربه و طوطی، گربه پایش به ظرف روغن گیر کرد و همه ی آن روی بال و پر طوطی ریخت، گربه با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشت.

هنگامی که بقال به مغازه اش برگشت و حال و روز طوطی بخت برگشته را دید، فکر کرد شکستن ظرف روغن کار طوطی بوده، حسابی با چوب بر سر او کوبید تا اینکه تمام پر طوطی ریخت، او کچل شد و دیگر حرف نزد تا روزی که... برای خواندن ادامه ی این داستان جذاب و فهمیدن عاقبت طوطی کچل می توانید به کتاب طوطی و بقال رجوع کنید. جلد و صفحات بسیار ضخیم به علاوه ی پازل های طراحی شده مربوط به داستان بر جذابیت مجموعه افزوده است، در واقع با تهیه ی این کتاب علاوه بر فراهم کردن یک کتاب داستان زیبا، هم زمان تعداد 5 پازل جالب برای کودک خریداری کرده اید.

نویسنده

" مهدی مردانی " متولد سال 1357 در شهر قزوین می باشد. اهالی شعر او را بیش تر به واسطه ی غزل هایش می شناسند اما وی دستی هم از دور بر آتش شعر کودک و نوجوان دارد. بارون میاد جر جر، حیوانات دریایی، ماه پیشونی، سبزیجات و... از جمله آثار دیگر ایشان می باشد.  

برشی از متن کتاب

صبح که می شد بقاله با نام و یاد خدا مغازه رو وا می کرد برای مشتری ها وقتی کسی می اومد طوطی می داد یک سلام مثل یه شاگرد خوب به اون می ذاشت احترام مردم می خندیدن و شوخی می کردن با اون گاهی غذا می دادن به طوطی مهربون بعضی روزا طوطیه بهم می ریخت کارهارو یه روزی بقال ما گفت که وقت ناهاه وقتی که خوب سیر شدم بعدش موقع کاره می رم به قهوه خونه تا بخورم یه دیزی مغازه رو طوطی جون یه وقت بهم نریزی بقاله رفت و طوطی موندش توی مغازه پس پر کشید به هرجا دوباره بی اجازه یه دفعه گربه ای دید گربه ی خیلی گنده که اومده پای میز داره به اون می خنده گربه می خواست بگیره طوطی بینوا رو حالا بشین تا بگم بقیه ماجرا رو طوطی پرید و گربه دنبال او می دوید کاشکی یکی صدای طوطیه رو می شنید یه دفعه بال طوطی گیر کرد به ظرف روغن شیشه ی روغن شکست طوطی گفت وای من

• شاعر: مهدی مردانی
• تصویرگر: علی پاک نهاد
• انتشارات: آریا نوین