کتاب وگی و بابا و مامان شام می رن به رستوران

کتاب وگی و بابا و مامان شام می رن به رستوان دهمین جلد از مجموعه ی وگی ورجه، اثر جاناتان لاندن با سروده ی ناصر کشاورز و تصویرگری فرانک رمکیه ویچ توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

این کتاب به زبان شعر سروده شده و شخصیت اصلی ترانه های آن "وَگی" قورباغه کوچولویی است که مثل همه ی بچه ها عاشق رفتن به رستوران می باشد. آن روز هم مثل همیشه وَگی به سراغ یخچال و اجاق گاز می رود تا ببیند مادر چه چیزی را برای شام آماده کرده است اما در کمال تعجب با اجاق خاموش و یخچال خالی رو به رو می شود. مادر به او می گوید برود ولباس های شیک و تمیز بپوشد؛ چون شام امشب را در رستوران خواهند خورد. او با خوشحالی همین کار را انجام می دهد و بعد از این که تمام اعضای خانواده آماده شدند؛ حرکت می کنند تا به موقع برای رزرو کردن میز به آن جا برسند. در طول مسیر مادر به پسرش درباره ی رفتار مناسبی که باید وَگی در رستوران داشته باشد مانند رعایت کردن سکوت، به هم نزدن میز، کثیف نکردن رومیزی، خوردن غذا با آرامش و دهان بسته و... توضیح می دهد. اما از آن جایی که قورباغه کوچولو بسیار سر به هوا می باشد هیچ کدام از صحبت های مادر را جدی نمی گیرد وداخل رستوران کلی سر و صدا و خرابکاری به راه می اندازد تا جایی که مجبور می شوند آن جا را ترک کنند و برای خوردن شام به یک مغازه ی فست فود فروشی بروند... وَگی و بابا و مامان شام می رن به رستوران جلد دهم از مجموعه ی وَگی ورجه می باشد که در چند جلد از جمله وَگی ورجه باهوشه می دونه چی بپوشه، وَگی دکتر نمی ره هی بهونه می گیره، وَگی یک شب که خوابید توی خواب دوچرخه دید، وَگی تو رختخوابه دوست نداره بخوابه و... با هدف تقویت مهارت های فردی و اجتماعی برای کودکان تهیه و چاپ شده است. اشعار ساده، کوتاه، آهنگین و تصاویر زیبا با رنگ آمیزی شاد از ویژگی های مثبت این مجموعه می باشد.

برشی از متن کتاب

وقت شام بود و وگی گشنه بود غذا می خواست طفلکی خیلی دلش برگر و پیتزا می خواست با خیالش رفته بود تو رویا و هوس: دو تا همبرگر داغ یه پاکت چیپس مگس رفت توی آشپزخونه این چه جور یخچالیه! شکمش مثل خودم بی غذا و خالیه درِ کابینت ها رو تق و توق وا کرد و بست همه شون خالی بودن بازهم آروم ننشست رفت سراغ گاز و فر دید که سرد و خاموشه نه چیزی توش می پزه نه چیزی روش می جوشه مامان وگی اومد وگی جون زود باش مامان مگه ما قرار نبود شام بریم یه رستوران؟! جونمی! ولی مامان یه جای نزدیک بریم نه نمی شه چون می خوایم جایی شیک و پیک بریم زود برو مثل بابات یه لباس شیک بپوش حواست باشه یه وقت چیزی هم نریزی روش وگی ورجه زیپّ و زوپ در آورد لباس هاشو تا که نو نوار کنه از پایین تا بالا شو شلوار بندی پوشید با یه پیرهنِ سفید دکمه هاشو بست و بعد جوراب هم به پاش کشید کفش های مهمونی شو لنگه لنگه کرد به پاش بعد یه دونه پاپیون بست به زیر غبغب هاش وای چه خوش تیپ شدی تو! مرد شدی مثل بابات دست و روت رو خوب بشور تا تموم بشن کارهات آخ! مامان یادم نبود آره خیلی ناجورم تا شما حاضر بشین دست و روم رو می شورم وگی رفت تو دست شویی آب رو شُرّ و شر وا کرد چرا قاطی نمی شن آب گرم و آب سرد؟ چرا لیزن صابونا در می رن از دست مون؟ خب دیگه تمیز شدم بهتره برم بیرون وگی خشک کرد دست هاشو حوله رو انداخت زمین خودشو تو آینه دید و گفت: اینو ببین! این کیه تو آینه؟ این منم! خودِ خودم لباس هام بهم می آن چه تمیز و شک شدم! بابای وگی اومد وگی جون بپر بریم! رستوران شلوغ می شه زود بریم جا بگیریم        

نویسنده

ناصر کشاورز پرکار ترین شاعر کتاب های کودک، در 20امین روز اردیبهشت ماهِ سال 1341 در تهران متولد شده است. او در پنج سالگی خویش به همراه خانواده به دامغان کوچ کرده و دوره ی راهنمایی و متوسطه خود را در آن جا گزرانده است. سپس در رشته ی صنایع در دانشگاه قبول شده و بعد از گزراندن ترم اول انصراف داده است و پس از آن به ادبیات کودک پرداخته است. وی کار خود را در مجله ی کیهان بچه ها شروع کرد و نخستین سروده اش را در سال 1362 در همان مجله به چاپ رساند و اولین کتابش نیز با عنوان ” من و مرغابی ها ” چاپ شد. ناصر کشاورز شاعر برجسته ای است که تا به حال چندین جایزه ی بزرگ دریافت کرده است و از مهم ترین آنان نشان ماه طلایی برای برگزیده شدن به عنوان بهترین شاعران 20 سال اخیر را می توان نام برد. همچنین از ناصر کشاورز تا به حال 160 عنوان کتاب به چاپ رسیده است که عبارتند از: مجموعه ی ترانه های می می نی و مامانی، مجموعه ی شعر های نی نی کوچولو، تلخ و شیرین، رنگ های گمشده، گنجشک و پروانه و...

• تقویت مهارت های فردی و اجتماعی
• از سری کتاب های فندق
• نویسنده: جاناتان لاندن
• شاعر: ناصر کشاورز
• تصویرگر: فرانک رمکیه ویچ
• انتشارت: افق