کتاب وگی فوتبال بلده توی بازی گل زده

کتاب وگی فوتبال بلده توی بازی گل زده هشتمین جلد از مجموعه ی وگی ورجه، نوشته ی جاناتان لاندن با سروده ی ناصر کشاورز و تصویرگری فرانک رمکیه ویچ توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

این کتاب به زبان شعر سروده شده که شخصیت اصلی ترانه های آن وَگی قورباغه کوچولویی می باشد که عاشق فوتبال بازی کردن است ولی خیلی در این زمینه مهارت کافی ندارد مثلا پاس دادن و دست نزدن به توپ برای او واقعا کار خیلی خیلی سختی می باشد. شب موقع خواب وَگی تمام تلاش خود را می کند که چشم هایش را ببندد و بدون فکر کردن به چیزی به راحتی بخوابد؛ اما خوابش نمی بَرد. او مدام در ذهنش به مسابقه ی فردا فکر می کند، ترسِ دست زدن به توپ، دادن پاس اشتباهی و بسیاری خیالات دیگر، اجازه ی خواب را به او نمی دادند. بخشی از این همه اضطراب تا حدودی طبیعی به نظر می آید، چرا که تا به حال وَگی نه تنها یک گل هم نتوانسته بزند بلکه حتی یک پاس گل هم به هیچ کدام از اعضای تیم نداده است. صبح روز بعد او از خواب بیدار می شود و پس از شستن دست و صورتش و خوردن صبحانه، مشغول پوشیدن لباس های ورزشی اش می شود. پدر او که نقش کمک مربی را دارد تمام مراحل بازی را برای پسرش توضیح می دهد و از او می خواهد تمام سعی خود را بکند. داور مسابقه سوت آغاز بازی را به صدا در می آورد، اما وَگی اصلا حواسش نیست و مثل همیشه مشغول ورجه وورجه کردن است اما این بار این حواس پرتی نتایج خیلی خوبی برای او دارد... وَگی فوتبال بلده توی بازی گُل زده جلد هشتم از مجموعه ی وَگی ورجه می باشد که در چند جلد از جمله وَگی ورجه باهوشه می دونه چی بپوشه، وَگی دکتر نمی ره هی بهونه می گیره، وَگی یک شب که خوابید توی خواب دوچرخه دید، وَگی تو رختخوابه دوست نداره بخوابه و... با هدف تقویت مهارت های فردی و اجتماعی برای کودکان تهیه و چاپ شده است. اشعار ساده، کوتاه، آهنگین و تصاویر زیبا با رنگ آمیزی شاد از ویژگی های مثبت این مجموعه می باشد.

برشی از متن کتاب

شب بود و ماه مثل توپ قِل می خورد تو آسمون وَگی هم از پنجره داشت نگاه می کرد به اون وگی می خواست بخوابه ولی خوابش نمی برد فکر فوتبال بود و داشت گُل می زد یا گُل می خورد فردا جام جنگلو اونا می برن یا ما؟ من یه گُل هم نزده م توی عمرم تا حالا صبح زود، وگی پوشید لباس فوتبالشو اولش لباسِ زیر: شورت خال مَخالشو بعدش هم یه شلوارک رو لباسِ زیر پوشید دو تا ساق بند هم آورد روی ساق پاش کشید پیرهن ورزشی شو کرد تنش مثل باباش کفش های کتونی شو درآورد و کرد به پاش وَووووووگی بابای وَگی اومد گفت: می دونی من کی ام؟ بدو وقت تمرینه من کمک مربی ام توپو بردار تا بریم وقتمون خیلی کمه فکر کنم بچه ها هم تو زمین باشن همه وَگی گوش کن چی می گم! تو توی تیم منی با پاهات شوت می کنی با سرت هد می زنی می تونی با سینه هم توپ رو کنترل کنی توپ رو سَمت دروازه شوت بزن تا گل کُنی هر جایی که توپ می ره بدو دنبالش می ری حواست جمع باشه که توپ رو با دست نگیری چون فقط دروازه بان توپ رو با دست می گیره خوب به حرفام گوش بده اگه نه یادت می ره! با سرم هد می زنم با پاهام شوت می کنم دست به توپ نمی زنم حریفو سوت می کنم        

نویسنده

ناصر کشاورز پرکار ترین شاعر کتاب های کودک، در 20امین روز اردیبهشت ماهِ سال 1341 در تهران متولد شده است. او در پنج سالگی خویش به همراه خانواده به دامغان کوچ کرده و دوره ی راهنمایی و متوسطه خود را در آن جا گزرانده است. سپس در رشته ی صنایع در دانشگاه قبول شده و بعد از گزراندن ترم اول انصراف داده است و پس از آن به ادبیات کودک پرداخته است. وی کار خود را در مجله ی کیهان بچه ها شروع کرد و نخستین سروده اش را در سال 1362 در همان مجله به چاپ رساند و اولین کتابش نیز با عنوان ” من و مرغابی ها ” چاپ شد. ناصر کشاورز شاعر برجسته ای است که تا به حال چندین جایزه ی بزرگ دریافت کرده است و از مهم ترین آنان نشان ماه طلایی برای برگزیده شدن به عنوان بهترین شاعران 20 سال اخیر را می توان نام برد. همچنین از ناصر کشاورز تا به حال 160 عنوان کتاب به چاپ رسیده است که عبارتند از: مجموعه ی ترانه های می می نی و مامانی، مجموعه ی شعر های نی نی کوچولو، تلخ و شیرین، رنگ های گمشده، گنجشک و پروانه و...

• تقویت مهارت های فردی و اجتماعی
• از سری کتاب های فندق
• نویسنده: جاناتان لاند
• شاعر: ناصر کشاورز
• تصویرگر: فرانک رمکیه ویچ
• انتشارت: افق