کتاب وَگی ساخت خونه ای خوب با میخ و ارّه و چوب جلد هفتم از مجموعه ی وگی ورجه نوشته ی جاناتان لاندن و سروده ی ناصر کشاورز با تصویرگری فرانک رمکیه ویچ توسط نشر افق به چاپ رسیده است.
" وَگی " نام بچه قورباغه ی بازیگوشی است که در هر یک از جلد های مجموعه ماجرایی را به همراه خانواده و دوستانش رقم می زند. این کتاب شعری داستان گونه دارد و دراین جلد وگی تصمیم می گیرد تا کلبه ای چوبی بر روی درخت بسازد. او به دیدن دوستانش " مک سی " که یک سمور آبی، "لاکی " که یک لاک پشت و " دیریم دیریم " که یک بچه خرس است، می رود و چهار نفری با وسایل نجاری به سمت درخت حرکت می کنند. پدر وگی هم به جمع آنان اضافه می شود و کار ساختن خانه درختی را شروع می کنند. زمانی که بچه ها به کمک هم در حال ساختن خانه هستند " بیگودی " قورباغه که دختر بچه ه ای است پیش آن ها می آید و دوست دارد به وگی و بقیه کمک کند، اما وگی او را از خودشان دور می کند و به او می گوید این کار برای دختر ها مناسب نیست. آن ها سخت مشغول کار می شوند تا این که موقع خوردن غذا می رسد و ... . تصاویر کتاب را " فرانک رمکیه ویچ " به تصویر کشیده و این اثر برای گروه سنی الف و ب مناسب می باشد. اشعار کتاب توسط ناصر کشاورز به فارسی بازسرایی شده اند.
برشی از متن کتاب
وگی ورجه که یه روز صبح زود از خواب پا شد خورشید رو از پنجره دید که شکل پیتزا شد با همین خیال یهو تو سرش فکری اومد با خوشحالی شعر می خوند تق و تق بشکن می زد به خودش گفت: «وگی جون! دیگه خواب بسه پاشو!» از رو تخت پایین پرید زود پوشید لباساشو شورت و شلوار و جوراب همه رو، رو هم پوشید تند و تند، با عجله کفش ها رو به پاش کشید رفت توی آشپزخونه گفت: «مامان وگی سلام! من یه فکر خوب دارم می دونی من چی می خوام؟ یه خونه درختی که همه جاش چوبی باشه آره من فکر می کنم نقشه ی خوبی باشه.» مامانش گفت: «چه قشنگه! خیلی خوبه این بازی تو خودت تنها می خوای خونه چوبی بسازی؟» تنهای تنها که نه کمک هم می خوام یه کم من به بچه ها می گم می آن اون ها کمکم وگی ورجه بدو رفت خونه ی مک سی اینا -صبحونه نخوردی که وگی جون، برگرد بیا! -صبحونه نمی خورم من الان وقت ندارم ظهر یه پیتزا می گیرم وقتی شد تموم کارم وگی ورجه با سه سوت خونه ی مک سی رسید گفت: «سلام مک سی! منم: وگی با فکر جدید» مک سی جون از لای در سرشو آورد بیرون تا شنید گفت: «چه باحال! پایه ام من وگی جون» مک سی و وگی باهم دویدن پیش "لاکی" لاکی گفت: «من هم می آم حالا می ریم پیش کی؟» سه تایی رفتن با هم خونه ی "دیریم دیریم" که اون هم با خوشحالی گفت: «منم هستم، بریم!» چارتایی راه افتادن با میخ و اره و چوب وگی هم چکش به دست دنبال درخت خوب یه درخت خیلی پیر شاخه شو آورد پایین گفت: «بیاین خونه تونو روی کولم بسازین»
نویسنده
" ناصر کشاورز " در سال 1341 در تهران به دنیا آمد. در پنج سالگی همراه خانواده به دامغان رفت. او تحصیلات ابتدایی تا دیپلم متوسطه را در دامغان گذراند و در سال 1367 در رشتهی صنایع در دانشگاه پذیرفته شد. اما پس از یک ترم تحصیل انصراف داد و تماموقت به ادبیات کودک پرداخت. او شعر کودک را با همکاری مجلهی کیهان بچهها شروع کرد. مجلهی کیهان، آن روزها جلسه های شعری داشت که اغلب شاعران کودک و نوجوان در آن شرکت میکردند. نخستین شعر او سال 1362 در همان مجله چاپ شد. کشاورز نخستین کتاب خود را با نام «من و مرغابیها» در سال 1365 منتشر کرد. برخی از آثار او عبارتاند از: مجموعهی 12 جلدی «شعرهای نینی کوچولو»، مجموعهی 12 جلدی «مینینی و مامانش» می باشند. ایشان تا کنون موفق به دریافت جوایز متعددی شده اند.
- تقویت مهارت های فردی و اجتماعی
- از سری کتاب های فندق
- نویسنده: جاناتان لاند
- شاعر: ناصر کشاورز
- تصویرگر: فرانک رمکیه ویچ
- انتشارت: افق
نظرات کاربران درباره کتاب وگی ساخت خونه ای خوب با میخ و اره و چوب
دیدگاه کاربران