
محصولات مرتبط
کتاب یورگن هابرماس نقد در حوزه عمومی، اثر رابرت هولاب
کتاب "یورگن هابرماس"، نقد در حوزه عمومی حاصل نوآوری فکری رابرت هولاب است که پس از مواجهه با برخی اظهار نظرهای نادرست در خصوص هابرماس و افکار او که گاه کاملاً جانب دارانه و مخالف منظور و مقصود او بیان میشدند، نوشته شده است. این کتاب با طرح مشاجرات مهم هابرماس، تصویری از مهمترین رودروییها ی جاری و ساری در فلسفه و اندیشه اجتماعی در قرن بیستم به دست میدهد.
به علاوه حاوی دو مشاجره مهم دیگر درباره ی اصلی ترین فعالیت های جنبش های دانشجویی و شیوه برخورد مناسب با پیشینه ی نازیسم در آلمان به عنوان بخش فراموش نشدنی از تاریخ آن کشور است. نویسنده با تسلط کامل بر اندیشه و آثار "هابرماس"، به ویژه بر موضوع دشوار مجادلات "هابرماس" با جریان های فکری و بزرگان اندیشه ی فلسفی در حوزه های دیگر، توانسته است مفاهیم و اصطلاحات تخصصی "هابرماس" و طرفهای مقایسه "هابرماس" را به خوبی بهکار برده، تشریح و مقایسه کند.
کتاب از این حیث، میتواند به عنوان الگو و مرجعی قابل اعتماد استفاده شود. به ویژه که "رابرت هولاب" بر اساس نوعی احساس مسئولیت در رفع پارهای اتهامات و کج فهمی ها، نسبت به "هابرماس" که در دهه ی هشتاد از سوی فراساختگرایان علاقهمند به مباحث جامعهشناسی انتقادی مطرح شده بود، کتاب را با دقت بسیار نگاشته است.
کتاب یورگن هابرماس نقد در حوزه عمومی، اثر رابرت هولاب و ترجمه ی دکتر بشیریه توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
فهرست
پیشگفتار سرپرست مجموعه ی نقادان قرن بیستمدیباچه1- مقدمه: مداخله و مباحثه در حوزه عمومی2- روش شناسی در علوم اجتماعی: مباحثه بر سر مکتب اثباتگرایی3- درباره ایدئولوژی و تعبیر: مباحثه با هانس گئورگ گادامر4- دمکراسی و جنبش دانشجویی: مباحثه با چپگرایان5- سیستم و جامعه: مباحثه با نیکلاس لومان6- تجدید و فراتجدید: مباحثه با ژان فرانسوا لیوتار7- ناسیونالیسم و کورههای آدم سوزی: مباحثه با تاریخ نویسان.یادداشتها
برشی از متن کتاب
هابر ماس با لحن طعنه آمیز آشکاری آثار اخیر برخی از تاریخ نویسان محافظه کار را به عنوان موج دوم حمله ایدئولوژیک پس از شکست بیتبورگ تلقی میکند. از تاریخ نویسان خواسته میشود تا چیزی را که از عهده سیاستمداران برنیامد، انجام دهند یعنی تعبیر مثبتی درباره گذشته به دست دهند که برای سیاستهای محافظه کارانه فعلی مشروعیتی دست و پا کند. البته هابر ماس بر این باور نیست که تاریخ نویسان مورد نظر مجریان توطئهای برای پاکسازی گذشته آلمان بوده باشند. با این حال وی اشاره می کند که با تغییر دستور کار حکومت در دهه ی 1980 گرایش های راستی که بیشتر نهفته و پنهان بودند، به عنوان جزئی از یک طرح نظری برای بازنویسی دیدگاه حکومت آلمان درباره ی فاشیسم نمایان شدند.
حوزه عمومی از نظر هابرماس عرصهای است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گرد هم میآیند. حوزه عمومی برخلاف نهادهایی که تحـت سـلطه خارجی قرار دارند و یا دارای روابط قدرت درونی هستند، از اصول مشارکت و نظارت دمکراتیک خبر میدهد. هابرماس در کتاب “تحول ساختاری حوزه عمومی” نظریه هـای کانت و هگل درخصوص مسائل مربوط به حوزه عمومی را بررسـی مـیکنـد. کانـت همانند بیشتر اندیشمندان قرن هجدهم بحث در مسائل عمـومی را کـار فلاسـفه تلقـی میکند که به عامه مردم دخلی ندارد. او تصور میکرد که جامعه مدنی بهطور طبیعی و بدون اعمال زور به نهاد لازم برای تضمین کارکرد درسـت و عادلانـه دولـت تبـدیل خواهد شد. کانت به این نظر خوشبینانـة عصـر روشـنگری معتقـد بـود کـه رذایـل خصوصی به فضایل عمومی تبدیل میشود و بورژوای حوزه خصوصی بـه شـهروندیتبدیل میشود که از چشم انداز انسانیت به طورکلی میاندیشد.
آثار “هگل” به انحلال الگوی لیبرالی که در آن حوزه عمومی تبـدیل و بـدین سـان تکمیل میشود اشاره دارد. هگل بر آن است که هیچگونه رابطه ضـروری میـان افکـار عامه و حقیقت در کار نیست. این در حالی است که “مارکس” تأکید دارد کـه جامعـه مدنی را نه بهعنوان مقولهای دارای وحدت، بلکه به مثابه پدیدهای تعارضآمیز و مرکب از طبقات باید در نظر گرفت. طبقاتی که ضرورتاً با یکدیگر در کشـمکش انـد. او نیـز همچون هگل فرض را بر جدایی اساسی جامعة مدنی از علم قرار میدهد اما بـرخلاف هگل، حوزه عمومی را عرصة منازعه میداند. از نظر مارکس تصور، قابلیت دسترسی به گفت وگوی آزاد و نامحدود مغلطهای است که ایدئولوژی بورژوایی ایجاد کرده اسـت.
مارکس نمیتواند حوزة عمـومیای را در نظـر آورد کـه در درون جامعـه بـورژوایی اوصافی را که ایدئولوژی بورژوایی به آن نسبت میدهد، تحقق بخشد. تنهـا از طریـق اجتماعی کردن وسایل تولید و از میان بردن طبقه بورژوا میتـوان بـه حـوزة عمـومی دست یافت.
هابرماس نظریه “کنش ارتباطی”
منتشر کرد. این نظریه تلاش اندیشهگری است برای پیروزی بر نارساییهای مدرنیسم وتناقضهای زندگی مـدرن، ماننـد از دسـت رفـتن معنـا و آزادی، شـیوع جنـگهـا وخونریزیها و پدیدههایی از این دست که به نوعی نتیجه خرد بـاوری عصـر مدرنیتـهکلیـد رهـایی را انگاشته میشود. هابرماس کوشیده است تا به یاری “منطق گفتوگو”بازیابد و خرد باوری را روسفید کند. او از عقلانیت ارتباطی صحبت میکنـد کـه بـرمنطق مکالمه استوار است. مفهومی که برای درک نحوه کاربرد آن بایـد بـه دو مفهـومسیستم و جهان زیست در اندیشه هابرماس مراجعه کنیم.
هابرماس بین سیستم (مبتنی بر کنش عقلانی معطوف به هـدف) بـا جهـان زیسـتو کلمة آلمانی Lebenswelt که مبتنی بر کـنش ارتبـاطی معادلی برای کلمة انگلیسی است) تفکیک قایل میشود. اما آن دو را به شـکل دیـالکتیکی لازم و ملـزوم یکـدیگرمیداند. او مدعی است در سیستم، عقلانیت ابزاری حاکم است و در زیست جهان، بایدعقلانیت ارتباطی حاکم باشد. اما اگر به دلایلی کاربرد عقلانیت ابزاری به قلمرو زیستجهان شیوع پیدا کند موجب استثمار این حوزه میشود و آن چه بـه عنـوان پیامـدهایمنفی مدرنیته میشناسیم رخ میدهد. بنابراین باید با توسل به گفتوگوی آزاد و دور ازسلطه، به بازسازی حوزة زیست جهان پرداخت و موجبات گسترش عقلانیت ارتبـاطی را در این حیطه فراهم نمود تا انسان دوباره به معنا و آزادی دست پیـدا کنـد و پـروژه مدرنیسم بهطور کامل اجرا شود.
(مجادلات فلسفی هابرماس با پوپری ها، گادامر، لومان، لیوتار، دریدار و دیگران)
نویسنده: رابرت هولاب
ترجمه: دکتر حسین بشیریه
انتشارات: نی
نظرات کاربران درباره کتاب یورگن هابرماس نقد در حوزه عمومی
دیدگاه کاربران