
محصولات مرتبط
کتاب خاطرات سقراطی نوشته کسنوفون با ترجمه محمدحسن لطفی توسط انتشارات خوارزمی به چاپ رسیده است.
این کتاب که یکی از آثار کمیاب بازار نشر می باشد، با نگاهی متفاوت و از نوع غیر افلاطونی خاطراتی از فیلسوف بزرگ "سقراط" را به مخاطب ارائه می دهد. سقراط فیلسوف یونانیِ اهل آتن است که از بنیان گذاران فلسفه ی غرب نیز به شمار می رود. او هیچ گاه برای نگارش اندیشه هایش به خودش زحمت نداد و هر آن چه امروز در مورد او می دانیم، حاصل نوشته های شاگردش افلاطون می باشد که به شرح زندگی و بیان عقاید استادش پرداخته است. البته همان طور که گفته شد، کتاب حاضر با نگاهی غیر افلاطونی سقراط را بررسی می کند و خاطراتش را به مخاطب ارائه می دهد. این کتاب از دو بخش تشکیل شده که " کسنوفون" بخش اول آن را در اواخر قرن سوم یعنی بین سال های 390 تا 395 قبل از میلاد نوشته است و دو فصل اول کتاب حاضر، یعنی "خاطرات سقراطی" را تشکیل می دهند. بخش دوم سال ها بعد و در اواسط قرن چهارم نگارش شد و آغاز آن در کتاب پیش رو، از ابتدای فصل سوم می باشد. البته جدایی دو بخش در این کتاب اصلاً مشخص نیست و مخاطب با یک اثر واحد که ماهیت زندگی نامه دارد رو به روست؛ اثری که برداشتی نوین از عقاید سقراط را به خواننده ارائه می دهد. روش گفت و گویی سقراط، انسان شناسی و معرفت شناسی انسانی سقراط که مبتنی بر توانایی انسان در درک حقایق و شناخت خویشتن است، تشکیل جامعه سیاسی و برپایی دولت، اقبال شهروندان در پیروی رضایت مندانه از قانون، فضیلت محوری و آرمان جامعه سیاسی از جمله مباحث فلسفی - سیاسی می باشد که نویسنده در کتاب حاضر به تفصیل به آن ها پرداخته است.
برشی از متن کتاب
رفتارت با دوستانت چنین است که شب ها از وجود آنان برای اطفای شهوت سود می جویی و می گذاری که تا نیمه ی روز بخوابند. با آن که مرگ نا پذیر هستی، از جرگه ی خدایان رانده شده ای و مردمان نیک و شریف از تو بیزارند. خوش ترین شنیدنی ها را نمی شنوی زیرا هیچ کس تو را نمی ستاید و خوش ترین دیدنی ها را نمی بینی زیرا هرگز کار نیکی ندیده ای که به دست تو انجام پذیرفته باشد. هیچ کس به سخن ات اعتماد ندارد و در هنگام ضرورت هیچ آفریده ای به یاریت نمی شتابد و کسی که عقل و هوش خود را از کف داده است به تو نمی گرود. هواخواهان تو در جوانی چنین نحیف و نزار دارند و در پیری ابله و گول می شوند و با آن که در جوانی تن خود را با روغن های خوشبو درخشان و معطر می سازند در پیری با تنی زشت و چرکین به زحمت خود را به این سو و آن سو می کشند و از آن چه کرده اند شرمساری می برند و از این که خوشی های جوانی را زود پشت سر نهاده و رنج و مشقت را برای روزهای پیری انبار کردهاند اندوه می خورند. مرا بنگر که با خدایان دوستی دارم و با نیک مردان همنشینم و هیچ کار نیکی به یاری من نه از خدایان بر می آید و نه از آدمیان. خدایان و نیک مردان مرا دوست دارند و می ستایند زیرا یار وفادار پیشه وران و هنرمندان و پاسدار خانه و اجاق و حافظ بندگان و خدمت گزاران و هم دست آدمیان در کارهای زمان صلح و یاور قابل اعتماد جنگاوران و بهترین هم نشین دوستان یکدل. هواخواهان من از خوردنی و آشامیدنی لذت می برند زیرا آن گاه دست به طعام می برند که به راستی گرسنه اند و خوش تر و آسوده تر از تن پروران می خوابند و اگر به ضرورتی ناچار شوند که از خواب سیر نشده بر خیزند خشمگین نمی گردند. در پرتوی دوستی من جوانان از ستایش پیرمردان مسرور می شوند و پیران از احترام جوانان شادمان می گردند و کارهایی را که در گذشته کرده اند با خرسندی به یاد می آورند و از نیکی هایی که اکنون می کنند خنده ی رضایت بر لب می آورند. چون به یاری من با خدایان دوستی گزیده اند و از دوستان خود صفا و وفاداری و از وطن شان حرمت می بینند و چون زندگی شان به حکم تقدیر به سر آید از یادها فراموش نمی شوند. بلکه در سرودهایی که در ستایش ایشان خوانده میشود در یاد نسلهای آینده تا ابد زنده می مانند. ای هراکلس که از پدر و مادری شریف و نیکوکار زاده ای، از رنج هایی که بر شمردم تن مزن تا به نیک بختی کامل برسی. درسی که فضیلت به هراکلس داد، به گفته پرودیکوس چنین بود ولی خطابه پرودیکوس با کلمات گزیده و عبارت های شیوا آراسته بود نه بدین سادگی که من گفتم. به هر حال آریستیپوی، برای تو بهتر آن است که سخنان را به گوش قبول بشنوی و در زندگی ای که در پیش داری مراقب خود باشی. صفحه 60
نوشته: کسنوفون ترجمه: محمدحسن لطفی انتشارات: خوارزمی
نظرات کاربران درباره کتاب خاطرات سقراطی - کسنوفون
دیدگاه کاربران