درباره کتاب نخل و نارنج
"نخل و نارنج" سرگذشت زندگی شیخ مرتضی انصاری را به گونه ای جذاب برای مخاطب روایت می کند. "شیخ مرتضی انصاری"، در 18 ذی حجه ی سال 1214 هجری قمری، در دزفول دیده به جهان گشود. ولادت او مصادف با روز غدیرخم بود و از همین روی، والدینش نام مرتضی را برای او برگزیدند. شیخ از همان دوران کودکی به قرآن و ادبیات عربی علاقه داشت و خیلی سریع آن را آموخت و سپس به فراگیری علم فقه و اصول شیعه پرداخت و در نتیجه، موفق شد که در دوره ی جوانی به درجه ی اجتهاد نایل شود.
برشی از متن کتاب نخل و نارنج
رگبار باران پاییزی به در و دیوار میخورد. غرش رعد صدای مهیبی داشت و وقتی با سپیدی برق می آمیخت، مهیب تر می شد. ابرها آن قدر پایین بودند که مرتضی فکر کرد اگر به پشت بام برود، می تواند دستش را در آن ها فرو کند. پسرک بی اعتنا به اینکه سرتاپا خیس شده، در کوچه می دوید. به در خانه که رسید، با هر دو مشت به لنگه های چوبی در کوبید. خب… امان بده پسر! آمدم. مادر چادرشبی روی سرش انداخت تا از شلاق دانه های درشت باران در امان بماند.
- نویسنده: وحید یامین پور
- انتشارات: مسجد مقدس جمکران
نظرات کاربران درباره کتاب نخل و نارنج
دیدگاه کاربران