کتاب من حسودم نوشته ی برایان موزس و ترجمه ی قاسم کریمی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.
این کتاب به روایت داستان دختر بچه ای می پردازد که با لحن کودکانه ی خود در مورد احساس حسادتش در موقعیت های مختلف و رفتاری که به دنبال آن از خود نشان می دهد، صحبت می کند مانند زمانی که از شدت حسادت به خود می لرزد و خشمگین می شود؛ در آن لحظه دلش نمی خواهد با هیچ کس صحبت کند یا اگر در آن حالت نقاشی بکشد از شدت عصبانیت آن را خط خطی می کند. حتی زمانی که خواهر کوچکش به آهستگی راه می رود و دیگران او را تشویق می کنند، با دیدن دوچرخه ی نو پسر همسایه، وقتی برادرش در مسابقه برنده می شود و بسیاری از مواقع دیگر این حس در او شعله ور می شود. در انتهای داستان دختر کوچولو، در رابطه با کارهایی صحبت می کند که می تواند انجام بدهد تا دیگر حسادت نکند و دیگران هم با او مثل یک بچه ی حسود رفتار نکنند؛ مانند گوش دادن به صحبت های پدربزرگ، فکر کردن به چیزهای خوب، خوشحال شدن از شادی دوستانش و کارهایی از این قبیل که این احساس را در درون او از بین می برد. من حسودم جلد چهارم از مجموعه ی احساس های تو می باشد و در چند جلد از جمله من غمگینم، من تو سری خورم، من معلولم، من عصبانی ام، من خجالتی ام و... با هدف آشنایی کودکان با احساسات خود در شرایط مختلف که از زبان خودشان بیان شده، تهیه و چاپ شده است. تصاویر رنگی زیبا و مرتبط با متن موجب درک بهتر مطالب و ایجاد یک تصویر ذهنی در کودکان می شود. هم چنین مطالعه ی داستان های آمده در این مجموعه علاوه بر سرگرم کردن کودکان می تواند آنها را نسبت به شناخت هیجانات و احساسات درونی شان آگاه تر کند.
برشی از متن کتاب
وقتی حسودی ام می شود، مثل یک دیو وحشی می شوم. دیوی که ازناراحتی می لرزد و به خودش می پیچد... مثل سگی می شوم که چشمِ دیدن گربه ی صاحب خانه را ندارد. هر وقت که حسود می شوم، با اخم توی اتاقم می نشینم، یک نقاشی می کشم و بعد آن را خط خطی می کنم. خیلی چیزها می شوند حسودی می کنم. وقتی خواهر کوچولویم تاتی تاتی می کند و مامان و بابا به من توجه نمی کنند... من حسودی ام می شود. چه قدر زرنگ است! وقتی می بینم پسر همسایه یک دوچرخه ی نو دارد... حسودی ام می شود. اما دوچرخه ی خودم هم با این که نو نیست، خیلی تند می رود! وقتی با برادرم بازی می کنم، همیشه او برنده می شود. من هم حسودی می کنم. بالاخره یک روز از او می بَرَم. روز تولد خواهرم که یک عالم هدیه برای او می آورند... حسودی ام می شود. اما یک ماه و بیست و پنج روز دیگر، همه برای من هدیه می آورند. خانم معلم، کس دیگری را برای غذا دادن به ماهی ها انتخاب می کند. من هم حسودی ام می شود. اما مرا هم برای معرفی کتاب های جدید کتاب خانه انتخاب می کند. من این جور کارها را خیلی بیش تر دوست دارم! داداشم با مامان بزرگ و بابابزرگ می رود که چند روز در خانه ی آنها بماند... من هم حسودی ام می شود. اما مامانم اجازه می دهد که یکی از دوستانم را به خانه بیاورم. می دانم که خیلی به ما خوش می گذرد. وقتی حسودی ام می شود اگر یادم بیاید که خودم چه چیزهای خوبی دارم، آرام می شوم. اگر هم با خوشحالی دوستانم خوش حال بشوم، حالم خوب می شود. به صحبت های پدربزرگ گوش می کنم. او خوب می داند که من چه می گویم. بعد، به چیزهایِ خوب روزهای بعد فکر می کنم. بعضی وقت ها هم بچه های دیگر به خاطر کارهای من حسودی می کنند. مثلا وقتی که به اسباب بازی هایم پُز می دهم... یا پُز می دهم که چقدر خوب شنا می کنم. دفعه ی بعد که حسودی ات شد، فکر کن که بچه های دیگر هم شاید به تو حسودی کنند. با چیزهایی که داری خوش باش و حسودی را توی سطل آشغال بینداز!...
معرفی شده در کتاب نامه ی رشد آموزش و پرورش (از سری کتاب های بنفشه) نویسنده: برایان موزس مترجم: قاسم کریمی تصویرگر: مایک گوردن انتشارات: قدیانی
نظرات کاربران درباره کتاب من حسودم (احساس های تو 4)
دیدگاه کاربران