کتاب فرهنگ فارسی خردسال

معرفی کتاب فرهنگ فارسی خردسال 

فرهنگ لغت، لغت‌نامه، واژه‌نامه یا فرهنگ نامه کتابی است که در آن معانی واژه‌های یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه، تلفظ، یا اطلاعات دیگر مربوط به آن ها به ترتیب حروف الفبای همان زبان گردآوری می‌شوند. فرهنگ فارسی خردسال جزء اولین فرهنگ نامه هایی است که برای کودکان زیر هفت سال به نگارش درآمده است. این کتاب شامل بیش از 400 مدخل (به هر واژه فرهنگ که درباره ی آن اطلاعاتی داده می شود مدخل می گویند) می باشد. هدف پدید آورنده این فرهنگ نامه آشنایی خردسالان و کودکان با معانی پرکاربردترین کلماتی است که در زندگی روزمره خود می شنوند یا آن ها را به کار می برند.

کتاب به ترتیب حروف الفبای فارسی تنظیم شده و به صورت رنگی چاپ شده است و در ذیلِ توضیح هر کلمه داستانی کوتاه و چند خطی، در قالب چند جمله ساده بیان می شود. این داستان ها حول محور شخصیت های اصلی کتاب که شامل بابا، مامان، زهرا، محمد و بابک و چند شخصیت فرعی دیگر، می باشد. در کنار هر کلمه یک نقاشی زیبا و متناسب با آن کلمه وجود دارد که توسط تصویرگر کتاب " کیوان اکبری " به تصویر کشیده شده است. فرهنگ فارسی خردسال برای دو دسته تهیه شده است.

اولین گروه کودکان پیش دبستانی هستند که هنوز توانایی خواندن ندارند در این صورت والدین باید اجازه دهند تا کودک خود صفحه و تصویری را انتخاب کند سپس با خیال پردازی اش داستانی برای آن تصویر بیان کند. در گام بعدی والدین می توانند با طرح سوالاتی از کودک توجه او را به دنیای اطراف خودش جلب کنند. سوالات باید به گونه ای طرح شوند که پاسخ آن ها با کلمات آن صفحه متناسب باشد. گروه دوم دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی می باشند که ضمن آشنایی با ترتیب حروف الفبا می توانند با استفاده از این فرهنگ مهارت خواندن را در خود تقویت کنند. از متون ساده ی این کتاب می توان به عنوان تمرینی برای روان خوانی استفاده کرد.

برشی از متن کتاب

بادبادک زهرا با کاغذ بادبادک درست کرد. او بادبادکش را هوا می کند. ناگهان نخ بادبادک پاره می شود.باد بادبادک زهرا را با خودش می برد. بادکنک بابک بادکنکش را باد می کند. او سر بادکنک را با نخ می بندد تا هوای آن بیرون نیاید. بعد با بادکنک مثل مثل یک توپ بازی می کند. بادبزن هوا خیلی گرم است. مادر بزرگ بادبزن در دست دارد. او با بادبزن خودش را باد می زند. وقتی مادربزرگ با بادبزن خودش را باد می زند، خنک می شود و عرق سر و صورتش خشک می شود. باران باران از ابر می بارد. قطره های آبی که از آسمان روی زمین می ریزد، همان قطره های باران است.

معمولا روزهایی که آسمان پر از ابرهای خاکستری است، باران می بارد. بارانی باران می بارد. مامان و زهرا بارانی می پوشند و به خرید می روند. مامان می گوید: «آب از بارانی رد نمی شود. بنابراین، لباس هایمان خیس نمی شود.» باریدن باران می بارد. قطره های باران از آسمان به روی زمین می بارد. برف و تگرگ هم از آسمان می بارد. باریک خانه ی بابک و زهرا در یک کوچه باریک است. هیچ کامیونی نمی تواند توی کوچه ی آن ها برود. ولی بابک با دوچرخه اش در کوچه دوچرخه سواری می کند.

• کتاب های مرجع
• نویسنده: مهناز عسگری
• تصویرگر: کیوان اکبری
• انتشارات: محراب قلم