کتاب فری فراموشکار جلد هفتم از مجموعه کتاب های فسقلی ها نوشته ی تونی گراس، ترجمه ی محمدرضا مهرافزا و بازنوشته ی شکوه قاسم نیا توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.
" فری " بچه ی خیلی فراموشکاری بود. هر کاری را که قرار بود انجام بدهد یادش می رفت و مدام باید مادرش به او یادآوری می کرد و در جواب فری همیشه می گفت: نه، یادم رفت، او حتی صبح ها که از خواب بیدار می شد فراموش می کرد که باید دست وصورتش را بشوید. یک روز فری در راه رفتن به مهد کودک، مدام به گره ی دستمال جیبی اش خیره شده بود. او مطمئن بود که این گره را به این خاطر زده که موضوع مهمی را به او یاد آوری کند. اما هر چقدر فکر می کرد یادش نمی آمد. زمانی که به مهد رسید به نظرش همه چیز غیر عادی می آمد. تمام دوستانش رفتار عجیبی داشتند. به نظر می آمد موضوعی را از او پنهان می کنند...
به نظر شما فری به خاطر خواهد آورد که چه موضوعی را فراموش کرده است؟
داستان های این مجموعه با زبانی ساده و قابل فهم، اشاره به مسائل تربیتی و اجتماعی کودکان دارد. شخصیت اصلی هر یک از داستان های این کتاب دختر یا پسر کوچولویی است که یک رفتار زشت و یا عادت منفی در خود دارد که در پایان داستان متوجه رفتار اشتباه خود می شود. چهار جلد از این مجموعه داستان ها در پایان کتاب فارسی دوره ی دبستان به عنوان کتاب مناسب برای کودکان معرفی شده است. مجموعه ی 30 جلدی فسقلی ها برگزیده ی کتاب برتر ششمین، هشتمین، دهمین و یازدهمین دوره ی جشنواره ی کتاب آموزشی رشد می باشد.
برشی از متن کتاب
" فری " بچه ی فراموشکاری بود. یک روز صبح، وقتی او از پله ها پایین آمد، مادرش گفت: چرا دست و صورتت را نشسته ای؟ فری گفت: وای، یادم رفت! و با عجله به طبقه ی بالا برگشت تا دست و صورتش را بشوید. وقتی که از پله ها پایین آمد. مادر نگاهش کرد و پرسید: دندان هایت رل مسواک کرده ای؟ فری آهی کشید و گفت: نه، یادم رفت! و با سرعت به طبقه ی بالا برگشت. یکی از روزهای خنک بهاری بود. فری می خواست به مهد کودک برود. مادر به سر تا پای او نگاه کرد و گفت: چرا کیف و کلاه و شال گردنت را برنداشته ای؟ فری با ناراحتی گفت: وای، یادم رفت! و دوید و رفت تا وسایلش را بردارد. وقتی که برگشت، مادر پرسید: دستمال جیبی ات را برداشته ای؟ جواب فری مثل همیشه این بود: نه، یادم رفت! او به خانه برگشت و دستمال جیبی اش را هم برداشت. بعد هم خداحافظی کرد و به طرف مهد کودک به راه افتاد. در تمام راه، فری به گره ی دستمال جیبی اش نگاه می کرد و در فکر بود. از خودش می پرسید: چرا دستمال را گره زده ام؟ و به خودش جواب می داد: خب، معلوم است! برای این که چیز مهمی را فراموش نکنم! اما چه چیز مهمی را؟ این سوالی بود که فری جواب آن را پیدا نمی کرد. در مهد کودک، اوضاع کمی غیر عادی به نظر می رسید. دوستان نزدیک فری با هم در گوشی حرف می زدند. بعضی از بچه ها هم بسته هایی با خود آورده بودند که معلوم بود هدیه ی تولد است. فری با خودش گفت: آهان، پس امروز، روز تولد یکی از بچه هاست! من هم دستمال را گره زده ام تا این موضوع را فراموش نکنم. اما تولد کیه؟...
- برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم
- از سری کتاب های بنفشه
- نویسنده: تونی گراس
- بازنوشته: شکوه قاسم نیا
- ترجمه: محمدرضا مهرافزا
- انتشارات: قدیانی
نظرات کاربران درباره کتاب فری فراموشکار (فسقلی ها 7)
دیدگاه کاربران