کتاب فرانکلین به مدرسه می رود نوشته ی پالت بورژوا و ترجمه ی شهره هاشمی با تصویرگری برندا کلارک توسط انتشارات آبادیران به چاپ رسیده است.
فرانکلین تا به حال به بیمارستان نرفته است. او و دوستش باهم فوتبال بازی می کردند که توپ به سینه ی فرانکلین خورد و او خیلی دردش گرفت. شب موقع حمام کردن مادر او متوجه می شود که لاکش ترک خورده است. آن ها صبح باهم به بیمارستان رفتند و دکتر خرس می گوید که باید او را عمل کنند تا لاکش مثل روز اول سالم شود. اما فرانکلین از عمل خیلی می ترسید ولی دوستان او فکر می کنند که او واقعا شجاع می باشد و فرانکلین می ترسید که دوستانش به این ترس او پی ببرند. آیا او می پذیرد به اتاق عمل برود؟ آیا او از انجام این عمل می ترسد یا واقعا لاک پشت کوچولوی شجاعی می باشد.
شخصیت اصلی این مجموعه لاک پشت کوچولویی است به نام " فرانکلین " که با مسائل، دردسرها و دغدغه هایی رو به رو می شود که ممکن است برای هر کدام از کودکان نیز اتفاق بیفتد. کودک شما با مطالعه ی داستان های " فرانکلین " با مشکلات او آشنا و با آن همراه می شود و در پایان هر داستان آموخته که در شرایط مختلف چگونه بر مشکلات خود غلبه کند و تصمیم درست را بگیرد. مجموعه داستان های این کتاب به 38 زبان ترجمه شده و دارنده ی لوح سپاس از ششمین جشنواره ی کتاب های آموزشی رشد می باشد. نکات آموزنده ی این کتاب در قالب متن داستان پنهان شده و ظاهر نصیحت گونه و کسالت آور به خود نگرفته است و جنبه ی شاد و سرگرم کننده دارد.
از دیگر جلد های دیگر این مجموعه می توان به: فرانکلین نا مرتب است، فرانکلین در صحنه، پتوی فرانکلین، فرانکلین به مدرسه می رود، عجله کن فرانکلین، فرانکلین دروغ می گوید، فرانکلین فوتبال بازی می کند، دوست جدید فرانکلین، فرانکلین یک دوربین عکاسی پیدا می کند، فرانکلین با بچه های مدرسه به اردو می رود، فرانکلین رئیس می شود، فرانکلین یک کیسه خواب دارد، فرانکلین و روز دوستی، فرانکلین دوچرخه سواری می کند، فرانکلین در تاریکی، فرانکلین و دندان شیری، فرانکلین و رعد و برق، فرانکلین یک حیوان خانگی می خواهد، فرانکلین و هدیه ی سال نو، فرانکلین گم می شود، فرانکلین به همراه دوستانش به موزه می رود، باشگاه سری فرانکلین، خواهر کوچولوی فرانکلین و فرانکلین به بیمارستان می رود را نام برد.
برشی از متن کتاب
آن شب وقتی حمام می کرد از درد خم شد و شکمش را گرفت. مادرش از نزدیک شکم و سینه ی او را دید. گفت: وای ما باید صبح پیش دکتر برویم. دکتر خرس با انگشت هایش آرام لاک فرانکلین را معاینه کرد و دید که یک ترک کوچک برداشته است. دکتر گفت: فرانکلین چیز مهمی نیست، ولی من باید این ترک را با یک بخیه به هم متصل کنم تا درست و حسابی رشد کند. برای فردا صبح از بیمارستان وقت عمل می گیرم. فرانکلین پرسید: درد دارد؟ دکتر توضیح داد: ما قبل از عمل تو را بی هوش می کنیم و تو اصلا دردی را احساس نمی کنی. وقتی به هوش آمدی کمی درد داری و برای این که مطمئن شویم حالت خوب شده شب تو را در بیمارستان نگه می داریم. دکتر خرس گفت: برای عمل شکم بیمار باید خالی باشد. پس فرانکلین قبل از خواب هیچ چیزی نخور. فرانکلین نگران این موضوع نبود انقدر شکمش به پیچ و تاب اقتاده بود که نمی توانست به خوردن فکر کند. بعد از مدرسه دوستان فرانکلین به دیدن او آمدند. فرانکلین کتب دکتر خرس را که عکس هایی از بیمارستان داشت به بچه ها نشان داد. روباه به یک عکس اشاره کرد و پرسید: چرا ماسک گذاشته اند؟ فرانکلین گفت: این ماسک از پخش شدن میکروب ها در اتاق عمل جلوگیری می کند. سگ آبی پرسید: می ترسی؟ خرس گفت: البته که نمی ترسد فرانکلین خیلی شجاع است. فرانکلین چیزی نگفت...
نویسنده
" پالت بورژوا " یک نویسنده کانادایی است. او ایده هایش را در خلق داستان های فرانکلین از خاطرات کودکی خود و شنیده ها و خوانده هایش از کتاب ها، روزنامه ها و مجلات الهام گرفته است. او کتاب های دیگری را هم برای کودکان نوشته که جوایزی را از آن او کرده است. او کتابی هم به سفارش انجمن کانادایی درمانگران شغلی برای معرفی این شغل به کودکان نوشته است. او هم چنین کتاب هایی آموزشی با شخصیت " فرانکلین " خلق کرده است که مهارت های خواندن، نوشتن و ریاضی را به کودکان آموزش می دهد.
- دارنده ی لوح سپاس از ششمین جشنواره ی کتاب های آموزشی رشد
- نویسنده: پالت بورژا
- مترجم: شهره هاشمی
- انتشارات: آبادیران
نظرات کاربران درباره کتاب فرانکلین به مدرسه می رود
دیدگاه کاربران