کتاب من، منم؟! - آرمیون (جلد یکم)

کتاب من منم؟! (داستان های کوتاه و شگفت انگیز) با ترجمه و گرداوری امیررضا آرمیون در نشر ذهن آویز به چاپ رسیده است.

این کتاب اولین جلد از مجموعه ی "داستان های کوتاه و شگفت انگیز" می باشد که مضامین اصلی آن عشق، انسانیت و اعتقاد به خداوند است. مؤلف با جمع آوری داستان های کوتاه و عبرت انگیزی که هر کدام به نوعی مضامین اصلی کتاب را یادآور می شوند، قصد دارد امید و آرامش را به زندگی همه ی انسان ها هدیه دهد. داستان های کوتاه این مجموعه، انگیزشی و تکان دهنده هستند و برای زمان هایی که نیاز دارید ناامیدی را کنار بگذارید و با یک تلنگر و انرژی مضاعفی هدف تان را دنبال کنید، بسیار مناسب هستند. علاوه بر این، داستانک های کتاب حاضر به قدری ساده، روان و باورپذیر هستند که همه نوع سلیقه ای می توانند از خواندن آن ها لذت ببرند. حتی کسانی که علاقه ی چندانی به کتاب ندارند و یا در مشغله های روزانه فرصتی برای مطالعه پیدا نمی کنند، می توانند این کتاب جیبی را با خود به همراه داشته باشند و در فرصت های کوتاه از انرژی فوق العاده ای که از متون آن ساطع می شود، بهره ببرند. "من، منم" سرشار از انرژی های مثبتی ست که می تواند زندگی شما را زیر و رو کند، پس پیشنهاد می کنیم این کتاب دوست داشتنی و کاربردی را از دست ندهید.

فهرست

• نترس، ادامه بده!
• کلید زندگی
• رسیدن به کمال
• صداقت
• هیچکس زنده نیست... همه مردند
• قانون زندگی، قانون باورهاست
• دسته گلی برای مادر
• راه حل عادلانه
• محبت کنید و مهربان باشید
• زیبایی واقعی
• بچه حاضر جواب
• این نیز بگذرد
• راز موفقیت
• انفاق
• داستان رز
• بخشندگی خدا
• فصل های زندگی
• نه گفتن، لزوما به معنای نه نیست!
• دوست داشتن
• نمود فرآیند پیری در انتخاب رستوران
• مرحله تکامل استادی
• نیکدلی
• هفت جا، نفس خود را حقیر دیدم!
• طوری زندگی کن که
• ارزش بلاها
• خدا خیرش دهد
• هرگز تلسیم نشوید
• آنچه یک زن می خواهد
• تو اقعا که هستی؟
• قیمت دین!
• با من بمان
• آزادی
• حکایت فراموش شده
• روزنه نگاه
• حکایت فراموش شده
• روزنه نگاه
• کلینیک خدا
• هنر دیدن نادیدنی ها
• حرف مشتری گوهر است
• آدم فرصت طلب
• چشمه باش
• سن و سال
• مراقب آنچه می گویید باشید
• تقوی و جوانمردی
• با سرعت حرکت نکنید
• ثابت قدمی
• از قلب تا زبان
• یک نصیحت از شیطان
• سامورایی ها
• وعده
• چند تا دوست داری؟
• نورامید
• سمعک خاص
• جهنم واقعی
• غم
• جایی که خدا می خواهد باشم
• میمون های باهوش
• درسی از استاد عشق
• تفاوت برنده و بازنده
• من رفتنی ام
• راز زندگی
• پدر
• آخرین درس استاد
• آنچه داریم
• خودپسندی
• زنی متفاوت
• منتظر نباش، خودت عمل کن!
• شجاعت در مقام عمل
• بخشیدن کسی که دوستش داریم
• اخلاص
• آن که شنید و آن که نشنید!
• کفش هایی برای قدم زدن در بهشت
• تاثیر یک تصمیم درست
•   سخن پایانی

برشی از متن کتاب

<<مجید مجیدی>>، کارگردان توانای سینمایایران، خاطره ای را تعریف می کندکه جای تامل بسیار دارد. <<در یکی از شب های سرد زمستا، رفتگری را دیم که مشغول جارو کردن خیابان بود و من پس از اینکه ماشین راپارک کردم، به دلم افتاد که پولی هم به او بدهم. اول کمی دو دل بودم و تنبلی کردم، اما سرانجام برداشتم و خیلی محترمانه و دوستانه به طرفش گرفتم، خیلی هم احساس خوب بودن می ردم و در عوالم فرشته ها سیر می کردم! اما دیم که به سختی تلاش دارد دستکش هایش را که به دستش چسبیده بود در بیاورد و بعد پول را بگیرد. اصرار کردم چرا نمی گیری؟ گفت: بی ادبی می شود، این دست خداست که به من پول می دهد. خدا شاهد ایت آن شب تا صبح نتوانستم بخوابم.>>   خداوند به ما دو دیت دادخ است؛ تا با یکی بگیریم و با دیگری ببخشیم.                                                                   بیلی گراهام

(داستانهای کوتاه و شگفت انگیز) مترجم و گردآور: امیررضا آرمیون انتشارات: ذهن آویز